گزارش و گفتگو

بازنشر مصاحبه شهید مزاری(ره)

**نوشته شده توسط ah**. **ارسال شده در** گزارش و گفتگو

 

اشاره: 
در سال 1994 میلادی، همزمان با مقاومت عدالت‌خواهانه غرب کابل، اعضای تنظیم نسل‌نو هزاره؛ آقایان: مرحوم محمدعلی اختیار، غلام‌علی حیدری، شبیرحسین چنگیزی و...، در سفری که به کابل داشتند، با حضور در مقر رهبری حزب وحدت اسلامی افغانستان با شهید مزاری(ره) دیدار کردند

و شهید مزاری(ره) در این دیدار دوستانه، در یک گفت‌وگویی صمیمی دیدگاه‌ها و نظریات خود را در مورد هزاره‌های افغانستان و پاکستان و مسایل جاری کشور بیان کردند. با توجه به نکات راهبردی و ارزشمند که در این گفت‌وگو وجود دارد، اداره فصل‌نامه سخن صبا بر آن شد تا آن را بازنشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار دهد. از این‌رو، فایل صوتی آن، توسط آقای محمدعوض اعتمادی، دبیر بخش گوناگون، تبدیل به متن گردیده و خدمت تقدیم شد.

(اداره سخن صبا) 



محمدعلی اختیار: استاد محترم! شورای اجراییه تنظیم نسل‌نو هزاره با هم‌کاری بزرگان قوم هزاره مقیم کویته به‌نام کمیته فلاح و بهبود هزاره همان‌گونه که در این‌جا اتحادیه تعاون اسلامی فعالیت دارد، در راستای حزب وحدت اسلامی سهم فعال داشته و دارد و از هیچ نوع خدمت دریغ نکرده و ان‌شاءالله در آینده نیز نخواهد کرد. از جانب آن‌ها خدمت شما سلام تقدیم می‌کنیم و آن‌ها آرزومند تمنیات نیک و ارزنده شما هستند.
شهید مزاری(ره): بسم‌الله الرحمن الرحیم ما از این احساس پاک قوما (اقوام) که در 18 ماه گذشته که مردم کابل و مجاهدین حزب وحدت در کابل دچار مشکلات بوده از هم‌کاری شان تشکر می‌کنیم و از این نهاد که هم به‌وجود آورده‌اند واقعا نهاد مردمی و سالم است و تا حالا سه نوبت پولی را که جمع کرده‌اند، از برادران کویته توسط این نهاد به ما رسیده و سفارش ما این است که تمام قومای که می‌خواهند به حزب وحدت کمک کنند و در مشکلات مردم کابل سهم بگیرند، از طریق همین نهاد کمک کنند که نهاد مردمی و سالم است و این‌ها مطمئناً کمک‌ها را به ما می‌رسانند چنان‌چه قبل از این هم رسانده‌اند و از نظر ما مورد تایید است و نباید در هیچ جای دیگری غیر از این نهاد کمک کنند و این نهاد، نهاد خیریه و مردمی خوبی است.
آقای اختیار: تشکر جناب استاد! با اجازه شما چند سئوال داریم که می‌خواهیم از شما بپرسیم؛ درباره اوضاع افغانستان یک برداشت این است که تا زمانی‌که حقوق اقوام و ملیت‌های ساکن افغانستان توسط تساوی نفوس ملیت‌ها تامین نشود، یک دولت مشروع نمی‌تواند حاکم شود. در رابطه با یک حکومت مشروع حزب وحدت چه طرح دارد؟
شهید مزاری(ره): ما در این رابطه قبلاً هم موضع حزب وحدت را بیان کردیم و به این باور هستیم که تمام ملیت‌های ساکن در افغانستان که حضور دارند در سرنوشت جنگ در چهارده سال گذشته سهیم بوده و اتحاد جماهیر شوروی را مردم افغانستان شکست داده‌اند. این افتخارات مال یک ملیت، یک قوم، یک تنظیم، یک قشر خاص نیست، مال قاطبه‌ای مردم افغانستان است برای آینده مردم افغانستان که این افتخارات بزرگ را کسب کرده و حکومت تشکیل شود و باید حقوق همه درنظر گرفته شود و 18 ماه گذشته که این حقوق رعایت نشد، اثبات کرد که نمی‌تواند بدون حضور قاطبه اقوام و ملیت‌های مختلف که در افغانستان است، حکومت تشکیل شود، پا بگیرد و امنیت برقرار شود. لذا خوب است که تمام احزاب، اقوام و ملیت‌ها در افغانستان این واقعیت را بپذیرند که بدون یکدیگر نمی‌توانند زندگی کنند و حقوق این‌ها را درنظر بگیرند.
حزب وحدت برای راه‌حل عادلانه‌ی این مسئله، طرح فدرالی را ریخته و مطرح کرده ‌است که هم حقوق از نظر جغرافیایی رعایت شود و هم از نظر ملیت‌ها، این یک راه‌حل اصولی و اساسی است برای مردم افغانستان و شرایط بحرانی افغانستان و تضمین کننده است تمامیت ارضی افغانستان را و امنیت ملی شان را این راه‌حل است که حزب وحدت این را داده‌است، تبلیغ کرده و اعلام کرده و الآن هم راه‌حل همین را می‌داند.
آقای اختیار: خیلی تشکر صاحب! اگر حکومت براساس تنظیم‌ها به‌وجود بیاید و تساوی نفوس اقوام در نظر گرفته نشود، در این صورت حزب وحدت اسلامی چه روشی را اختیار خواهد کرد؟
‌ شهید مزاری(ره): ما معتقد هستیم که روش تنظیمی در 18 ماه گذشته تجربه شده و کسانی هم که این راه را رفته بود، تلخی‌اش را چشیده که این راه، راه‌حل نیست الا و لابد هرکسی‌که برای منافع ملی افغانستان فکر می‌کند باید حقوق تنظیم‌ها و ملیت‌ها را طبق نفوس در نظر بگیرد و نظر همه‌ی اعضای ملیت‌ها لحاظ شود. نه ملیت و تنظیمی سر کسی ظلم کند و نه از کسی ظلم بپذیرد. غیر از این راه، راه بی‌راهه است طبق آن‌چه که تجربه شده کسی‌که عاقل است، دوباره تجربه نمی‌کند.
آقای اختیار: سئوال دیگر از جناب‌عالی این است که شنیده می‌شود که در حزب وحدت اسلامی افغانستان اهل تسنن مثلاً قره‌لوق، سرخ و پارسا و شیخ‌علی و غیره هم سهیم هستند. این حرف تا چه حد واقعیت دارد؟
‌ شهید مزاری(ره): این حرف، حرف درستی است. یعنی حزب وحدت اسلامی، یک حزب سیاسی است و حزب سیاسی طبیعی است و فلسفه وجود‌ی‌اش این است که در یک مملکت است باید افراد بیش‌تری جذب کند و خواسته‌های بیش‌تری را روی منافع مردم افغانستان مطرح کند. حزب وحدت از زمانی‌که تشکیل شده تا حالا افراد زیادی از شیخ‌علی، از سرخ و پارسا، از تخار و قندوز، از بغلان، از بادغیس، از افراد مختلف و اقوام مختلف به حزب وحدت اسلامی پیوسته است و حزب وحدت را به‌عنوان یک حزب سیاسی‌که حقوق شان را در آینده احیا می‌کند، آرمان شان است نگاه می‌کنند و پیوسته‌اند و حزب وحدت هم سیاستش سیاست بازی بوده و محدود نیست و به روی همه‌ای ملیت‌ها و اقوام باز است که حزب سیاسی است و برای آینده سیاسی افغانستان فکر می‌کند و برای نجات ملیت‌های محروم فکر می‌کند روی این مسئله هست و این واقعیت دارد و ما توصیه و تلاش ما این است که ملیت‌های بیش‌تری را جذب حزب وحدت کنیم و از حقوق همه‌ای مردم دفاع کنیم.
آقای اختیار: خیلی عالی! حزب وحدت اسلامی همیشه این را گفته است که ما وابسته به هیچ جای و کدام مملکتی نیستیم با وجود این، رسانه‌های خبری، حزب وحدت اسلامی را وابسته قلمداد می‌کنند و تبلیغ می‌کنند. در نظر شما آن‌ها چه می‌خواهند و چه هدف دارند؟
‌ شهید مزاری(ره): ما در این مسایلی‌که می‌گوییم: وابسته نیستیم دلیل داریم دلیلی ما این است که در چهارده سال انقلاب مسلحانه افغانستان تنها حزب که در داخل افغانستان تشکیل شده و کمیته مرکزی‌اش در داخل افغانستان است و در خارج تنها نمایندگی داشته و تصمیم‌گیری‌اش در داخل بوده در جنگ، در صلح در اداره، در بین احزاب افغانی، تنها حزب، حزب وحدت است. این یک سندی است که هیچ‌کسی این را انکار نمی‌تواند که مرکز حزب وحدت در بامیان بود و بامیان را هم بعد از 55 روز محاصره از تحت سلطه‌ای دولت نجیب آزاد کردند و مرکز حزب در آن‌جا تعیین شد و در همان‌جا تصمیم‌گیری‌اش بود تا وقتی‌که کابل در دست مجاهدین ساقط شد و چهارده ماه دیگر، بازهم کمیته مرکزی حزب وحدت اسلامی در بامیان بود و یک شورای تصمیم‌گیری در کابل داشت. در این اخیر روی مصلحت که سرنوشت مملکت در کابل تعیین می‌شد و ضرورت بود که یک تمرکز تصمیم‌گیری باشد، حزب وحدت تصمیم‌گرفت که شورای مرکزی را در کابل منتقل کند.
اما این‌که چرا کشورهای دیگر یا رسانه‌های دیگر وابسته جلوه می‌دهند؟ این هم دلیل عدم وابستگی حزب وحدت است؛ در چهارده سال انقلاب که دنیا برای افغانستان کمک می‌کرد و از ترس روس‌ها هردستی در افغانستان بلند می‌شد، یک کلاشینکوف در دستش می‌داد، که با روس‌ها بجنگد و اثبات شده که در همان سال اول انقلاب مردم هزاره و مردم تشیع در ظرف سه ماه مناطق شان را آزاد کرده‌اند و آغازگر انقلاب بوده‌اند و این مناطق که قلب افغانستان است، مرکز افغانستان است و چهارده سال هم آزاد نگه‌ داشته شد، ولی هیچ کشوری به این مردم کمک نکرد و هیچ سندی را کسی پیدا نمی‌تواند که کشورهای که در انقلاب افغانستان کمک کرده برای این‌ها کمک کرده باشد. وقتی‌که این‌ها این غنای طبع را داشتند و کمک نگرفتند و سر پای خود شان ایستادند، طبیعی است که با کشورهای که در افغانستان منافع داشتند ارتباط ندارند وقتی‌که ارتباط نداشتند، این‌که بیایند این مسئله را چوب وابستگی می‌زنند، روی عنادی است که با حزب وحدت دارند.
در 18 ماه گذشته هم هزاره‌جات محاصره بود و هم کابل حزب وحدت محاصره بود هیچ راه در این‌جا نداشت این‌جا با تکیه بر مردمش و با امکانات مردمش مقاومت کرد و 12 جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشت و این دلیل است برای این‌که این حزب، یک حزب مردمی است و حزبی است که به مردمش متکی است و با هیچ‌جاه دیگری ارتباط ندارد و این عدم ارتباطش با دیگران دلیل شده و انگیزه شده برای این‌که همه تبلیغات کنند که این‌ها وابسته است. در صورتی‌که کسانی‌که واقعاً وابسته است، امکانات گرفته و بدون دستور کشورهای خارج هیچ‌گونه تصیمیمی را در چهارده سال گذشته گرفته نتوانسته و الآن هم نمی‌توانند بگیرند ولی آن‌ها را کسی وابسته نمی‌گوید و آن‌ها را که تمام فیصله و حرکت‌های شان در مسئله افغانستان و سرنوشت شان را در خارج حاضرند که فیصله کنند و مارکه کنند.
تنها حزب که در داخل بوده و جنگ و صلح خود را خودش در داخل تصمیم گرفته است، حزب وحدت اسلامی است. ما روی این مسئله به دوستان و کسانی‌که هوادار حزب وحدت است اعلام می‌کنیم: تنها حزب که متکی به مردمش هست و هیچ‌گاه روی معادلات خارجی حساب نمی‌کند، حزب وحدت است. برای منافع مردمش، برای پشتیبانی از مردمش تصمیم می‌گیرد و در بین مردم شان هست. در هیچ‌جای ارتباط ندارد. البته نمایندگی‌های همه‌ی احزاب در خارج دارد به‌خاطر تبلیغات و مسایل بین مردم مهاجر، حزب وحدت اسلامی هم نمایندگی‌های را در خارج دارد. اما تصمیم‌گیری‌اش در داخل است و برای داخل، برای مردمش و برای منافع مردمش موضع‌گیری دارد. هیچ سیاست غیر از منافع مردمش در آن اثر ندارد.
آقای اختیار: تشکر آقای استاد! تنظیم نسل‌نو هزاره مغول، سعی، کوشش و تلاش دارد که هزاره‌های جهان متحد شود و در بین آن‌ها هماهنگی و رابطه‌ای منظم ایجاد شود. شما در این رابطه کدام پیام خصوصی اگر عنایت کنید، لطف خواهد بود.
‌ شهید مزاری(ره): ما البته قبلاً هم گفته بودیم: شما طبق شرایطی‌که در افغانستان حاکم است و محرومیت‌های که در افغانستان حاکم است و شما هم برای رفع محرومیت‌های مردم افغانستان تلاش می‌کنید. این‌جا دوتا محرومیت هست و وجود دارد هم محرومیت مذهبی در افغانستان بوده است؛ از سه صدسال حکومت که در افغانستان گذشته از نگاه مذهبی مردم ما تحت فشار بوده جرم داشته به‌خاطر که مذهب تشیع را داشته و دارند و هم مسئله فشار نژادی است؛ یعنی از نگاه نژاد چون صدسال پیش با عبدالرحمان وقتی‌که جنگیده‌است، از نگاه نژاد، نژاد مردم هزاره را مورد غضب عبدالرحمان بوده و سعی کرده که این‌ها را نابود کند. در جنگ‌های هم که در 18 ماه گذشته پیش آمد که جنگ تنظیمی بود ولی بازهم بریده از مسئله مذهب و نژاد نبود. تحریکات بین مردم روی این مسئله ‌می‌شد. لذا هزاره‌های که در حزب وحدت هم نبود و سنی مذهب بود وقتی‌که در کابل جنگ می‌شد، این‌ها را در راه‌ها می‌گرفتند، پول شان را می‌گرفتند، می‌زدند و بندی می‌کردند. هرچه این‌ها می‌گفتند: ما از حزب وحدت نیستیم و ما سنی مذهب هستیم، می‌گفتند: ما با هزاره‌ها دشمن هستیم!!
پیداست که یک مسئله تاریخی در این‌جا وجود دارد که محرومیت نژادی این‌جا مطرح است. در قضیه‌ی افشار که پیش آمد، افشار منطقه‌ای است که اصل قلعه‌های که از سابق در آن‌جا بوده، از مردم افشار است که غیر از نژاد هزاره است، ولی شیعه مذهب هستند. باقی مردم که آمده در کنار این‌ها خانه ساخته و شهر شده این‌جا به نام همان افشار که معروف است در افغانستان به نام قزلباش.
این‌ها وقتی‌که افشار سقوط می‌کرد، مردم هزاره فرار کردند و بیرون شدند و اموال خود را کشیدند یا خانه‌های خود را به‌خاطر که جنگ است بیرون کردند. این برادران، به احساس این‌که ما نژاداً هزاره نیستیم، ما را شاید ظلم نکند بالاترین صدمه را این‌ها دیدند. وقتی‌که آمدند نیروهای مخالف مسلط شد، به هیچ چیزی از این‌ها رحم نکرد. این دوتا مسئله نشان می‌دهد که مردم ما دونوع محکومیت دارند هم محکومیت مذهبی و هم محکومیت نژادی لهذا شما که آمدید، من معتقدم که هرمجمع و هرحمایتی که می‌شود، روی این دو محور محرومیت که مردم ما دارد، صدمه دیده و هست باشد. اگر بیایید در این‌جا مسئله نژاد را تنها مطرح کنید، باز از نگاه دفاع از محرومان هم درست نیست اگر بیایید در این‌جا مسئله مذهب را تنها مطرح کنید، از نگاه دفاع از نژاد درست نیست؛ هزاره‌های در این‌جا هست که محرومند وحق شان ضایع شده و بر آن‌ها ستم شده، ولی این‌ها سنی مذهب‌اند، ولی در این‌جا کسانی هستند که شیعه هستند، ولی نژاداً هزاره نیستند باز همان ستم را که هزاره‌ها دیده‌اند و محرومیت‌های که کشیده‌اند، این‌ها نیز کشیده و دیده‌اند. لذا از این جهت سعی کنید که هردو مسئله را معیار و در نظر بگیرید که مسلم است از نگاه محرومیت و از نگاه آزادی‌خواهی دنیا و از نگاه آزادی که امروز در دنیا مطرح است، از این دوقشر سزاوار است که حمایت شود و انسجام پیدا کنند و از موجودیت خود دفاع کنند.
آقای اختیار: با تشکر!

منبع: مجله سخن صبا، سال 1401، شماره 44

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**