دین و مذهب

نقش مردم در ظهور حضرت مهدی(ع)

**نوشته شده توسط اکبری مالستانی**. **ارسال شده در** دین و مذهب

 

مقدمه

پرسش: در روایات داریم که ظهور حضرت ولی عصر(ع) به اذن خداوند است هروقت خداوند مصلحت دید حضرتش ظهور می¬کند، کسی حق ندارد در باره ظهور آن حضرت نظر بدهد و یا تعیین وقت بکند. حال پرسش این است که اگر ظهور امام زمان(ع) به اراده و مشیت الهی بستگی دارد، از اختیار انسان¬ها خارج بوده و مردم در ظهور آن حضرت نقش ندارند. در حالی که در روایات به شرایط ظهور و رسالت منتظران تاکید گردیده، که مربوط به عمل و رفتار مردم می شود. آیا مردم در زمینه سازی ظهور چه نقشی دارد؟

برای پاسخ به پرسش فوق توضیح چند نکته ضروری است که پس از  توضیح آنها  پاسخ مسأله روشن خواهد شد.

1-امامت:

خداوند حکیم و توانا انسان را برای کمال و رسیدن به مقام خلیفه اللهی آفریده و برای رسیدن به این مرتبه راهنمای درونی و بیرونی برایش قرار داده تا انسان با پیروی از حجت الهی و بهره گیری از نعمت عقل به مراتب کمال برسد. حجت درونی عقل است که حسن و قبح را درک نموده از ضرر و زیان منع می¬کند و به اطاعت خداوند دستور می¬دهد. حجت بیرونی پیامبر و امام(ع) است که واسطه فیض الهی بوده و هیچ گاهی زمین از وجود حجت خدا خالی نیست، که این حجت خدا گاهی حاضر است و گاهی غیبی و غیر ظاهر.

2-  اصل غیبت حضرت ولی عصر(ع) یک امر الهی است

غیبت حضرت ولی عصر(ع) یک امر الهی بوده و به حکم خداوند صورت گرفته است، ولی این غیبت به خاطر مانعی بوده که به دست انسانها ایجاد شده است. بنابراین اذن الهی بر ظهور امام عصر(ع) وقتی تعلق می¬گیرد که مانعی که توسط بشر ایجاد شده برطرف گردد. پس بشر در ظهور امام نقش دارد و امر ظهور جبری و خارج از اختیار بشر نیست. چنانچه متکلمان شیعه به این نکته اشاره دارند.

     در کشف المراد می¬نویسد:« الامامة لطف و وجوده لطف اخر و عدمه منّا»  امامت لطف الهی است و وجود امام لطف دیگر است، اما عدم حضور امام از ناحیه ما است.

       فیض کاشانی می¬گوید:« وجود الامام لطف من الله تعالی... و اما غیبة بعض الائمه(ع) فی بعض الاحیان، و تعطل الاحکام فی المدة المطاولة فانما ذلک من جهة الرعیة دون الامام، فلیس ذلک نقص علی لطف الله، فانما علی الله عزوجل ایجاد الامام للرعیة لیجمع به شملهم، فان لم یمکّنوه من فعله لعدم قابلیتهم و سوء استعدادهم،  فما علی الله من ذلک حجة. « فما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون»(30/9)  وجود امام لطف الهی است...اما غیبت بعض امامان در برخی از زمانها و تعطیل احکام در مدت طولانی، از ناحیه رعیت است نه از ناحیه امام، ازاین جهت در لطف الهی نقصی وجود ندارد، زیرا بر خداوند است که امام را ایجاد نماید برای رعیت تا پراکندگی شان توسط امام به یکپارچگی تبدیل گردد، اگر مردم به خاطر عدم قابلیت و نداشتن ظرفیت، زمینه فعالیت امام را فراهم نتوانند، ازاین ناحیه در برابر خداوند حجت ندارند. « زیرا خداوند برمردم ظلم نمی¬کند، لکن این مردم است که بر خودشان ظلم می¬ کنند». 

       ازاین عبارت به دست می¬آید که عدم حضور امام به خاطر ناشایستگی و اعمال بد مردم است. اگر مردم صالح و شایسته باشد و ظرفیت پذیرش وجود امام را داشته باشد، غیبت امام ضرورت ندارد، زیرا فلسفه وجودی امام زندگی در میان مردم و هدایت مستقیم آنان بوده و اصل بر عدم غیبت است. اینکه امام به حکم الهی در پشت پرده غیبت زندگی می¬کند به خاطر مانعی است که توسط مردم ایجاد شده. به عبارت دیگر نقص در قابلیت بشر است نه در فاعلیت امام.

3- مخفی بودن زمان ظهور و نقش مردم در آن

 روایات زیادی وارد شده که زمان ظهور را کسی نمی¬داند و به اذن خداوند می¬باشد، هر وقت اذن باری تعالی تعلق گرفت، ظهور امام زمان(ع) واقع می¬شود. حال باید دید دراین روایات نقش مردم در ظهور امام چه جایگاهی دارد؟

 یک: امام محمد باقر(ع) فرموده: به خدا قسم آنچه در اين امت است، درست در امت¬هاى پيشين هم بوده است، از اين¬رو مىبايد در ميان شما آن باشد كه در ميان پيشينيان وجود داشته است به طورى كه اگر به طرز خاصى زندگى مي¬كرديد بر خلاف روش مردم پيشين بوديد. اگر علماء افرادى را مىيافتند كه حقايق دين خدا و رازهاى جهان هستى را به آنها بگويند و مي¬دانستند كه اين راز هم سربسته مي¬ماند (و به دشمن نمي¬گويند) بسيارى از حقايق و اسرار را مي¬گفتند و حكمتها را منتشر مي¬ساختند، ولى خداوند شما را طورى آفريده كه اسرار را فاش مي-سازيد، شما مردمى هستيد كه با دل ما را دوست داريد ولى عمل شما مخالف آنست؛ به خدا قسم اختلاف شيعيان آرام نمي¬گيرد و به همين جهت صاحب شما پنهان مي¬گردد، چرا نمىتوانيد جلو خود را بگيريد و صبر كنيد تا خداوند متعال آن كس را كه مي¬خواهد بياورد 

      دراین روایت امام باقر(ع) ظهور امام عصر را به اذن الهی مربو ط دانسته و لی به صراحت فرموده که در شما مردم حتی شیعیان نقص¬ها و کم ظرفیتی¬ها  وجود دارد که مانع ظهور است. بی حوصلگی مردم، عدم راز داری، اختلاف شیعیان، عمل خلاف،  از موانع ظهور ذکر شده که می رساند عمل مردم در ظهور نقش دارد. این مقدار نقش مردم در ظهور کافی است که بگوییم ظهور امر جبری نبوده و به عمل مردم ارتباط دارد که هر وقت در مردم شایستگی پیدا شد، اذن الهی بر ظهور تعلق می¬گیرد. پس نقش عمل مردم در ظهور بدیهی است، منتهی فقط خداوند می¬داند که شرایط فراهم  است یا نه. اگر فراهم بود اذن ظهور تعلق خواهد گرفت.        

دو: شیخ صدوق در كمال الدين به سند خود از منصور بن صيقل روايت مىكند كه امام صادق(ع) فرمود: « يا منصور ان هذا الامر لا يأتيكم، الا بعد اياس لا و اللَّه حتى تميزوا لا و اللَّه حتى تمحصوا، لا و اللَّه حتى يشقى من يشقى، و يسعد من يسعد »  اى منصور صاحب الامر نخواهد آمد مگر بعد از آنكه به كلى مأيوس شويد. نه به خدا نمىآيد مگر بعد از آنكه خوب و بد شما امتياز يابند، نه به خدا نمىآيد مگر موقعى كه پاك شويد، نه به خدا او نمي¬آيد مگر هنگامى كه آن كس كه شقى است، شقاوتش آشكار گردد و آن كس كه سعادتمند است شناخته شود! 

      دراین روایت نیز به نقش عمل مردم در مسأله ظهور اشاره گردیده که؛ تمییز خوبان از بدان، پاک شدن مردم از گناهان و مشخص شدن شقی و سعید از همدیگر از اموری¬اند که ظهور به آنها بستگی دارد. هروقت این ویژگیها در مردم پدیدار گشت زمینه ظهور فراهم گردیده و اذن الهی بر آن تعلق می¬گیرد.

سه: در كمال الدين از هانى تمار روايت شده كه امام صادق(ع) فرمود: صاحب الامر را غيبتى است كه هركس در غيبت او بخواهد به دين خود چنگ زند مثل اينست كه بخواهد با دست شاخه درخت خاردار قتاد را از خار صاف گرداند، سپس در حالى كه با دست مبارك اشاره مىنمود، فرمود: اين طور، آنگاه فرمود صاحب الامر را غيبتى است كه بايد بندگان پناه بخدا برند و چنگ به دين خود زنند. 

      دراین روایت نیز تحکیم ایمان و خلوص و چنگ زدن به دین الهی از شرایط فراهم شدن زمینه ظهور دانسته شده است.

چهار: عبدالرحمن بن سيابه روایت مي¬كند كه حضرت صادق(ع) فرمود: چه¬گونه خواهيد بود هنگامى كه نه امامى داريد كه شما را هدايت كند و نه علمى كه بعضى از مردم را از بعضى ديگر جدا سازد؟ در آن موقع از هم تميز داده مىشويد و امتحان مىدهيد و غربال خواهيد شد. « و عند ذلك اختلاف السنين و امارة من اوّل النّهار و قتل و قطع في آخر النّهار» يعنى در آن وقت خشكسالى متناوب پيدا مىشود اول صبح كسى به حكومت و دولت مي¬رسد كه در آخر همان روز به قتل رسيده و پيوند حكومتش از هم مىگسلد!. 

      این روایت شدت اختلاف و بدبختی مردم را می¬رساند که حکومت¬ها از صبح تا شب دوام نمی¬یابند. در چنین شرایطی ناامن و پر از فتنه و آشوب، اگر امام ظهور نماید، قطعاً مورد تهاجم قرار گرفته، توسط همین مردم به شهادت می¬رسد و حکومت عدل جهانی تحقق نمی¬یابد.

پنج: احمد بن ابى¬نصر بزنطى روايت مي¬كند كه امام موسى بن جعفر(ع) فرمود: به خدا قسم آنچه شما چشم به سوى آن دوختهايد واقع نمي¬شود مگر بعد از اينكه تميز داده شويد و امتحان بدهيد و تا هنگامى كه جز دستهاى اندك كسى از شما (شيعيان) نمىماند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود:« أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ » يعنى: آيا گمان مىكنيد، كه شما را به حال خود مي¬گذارند، و تا كنون خداوند آنها را كه جهاد مي¬كنند و ثابت قدم مي¬مانند نمىشناسد.

شش: جابر جعفى روايت مي¬كند كه: به امام محمد باقر (ع) عرض كردم: فَرَج شما كى خواهد بود؟ فرمود: هيهات! هيهات! فَرَج ما تحقق نمىپذيرد مگر اين كه شما آزمايش شويد! باز هم آزمايش شويد! باز هم آزمايش شويد! اين را سه بار فرمود تا آنجا كه آلودگى برطرف شود، و پاكى بماند.

      این دو روایت به مسأله آزمایش و جداشدن خوبان از بدان و پاک شدن مردم تأکید دارند که ظهور بعد از ازاین آزمایشهای سخت واقع می¬شود. البته این آزمایشها برای تربیت و ساخته شدن افراد است تا یاران امام از لحاظ معرفت و ایمان ورزیده و پخته شوند و در برابر جباران و مخالفان امام برخیزند و باقدرت ایمان و معرفت مبارزه کنند.

هفت: صفوان بن يحيى از حضرت امام رضا (ع) روايت نموده كه فرمود: « و اللَّه ما يكون ما تمدّون أعينكم اليه حتّى تمحّصوا و تميّزوا و حتّى لا يبقى منكم الّا الأنذر فالأنذر». به خدا آنچه كه شما چشم به سوى او دوختهايد نخواهد آمد، مگر اينكه پاك شويد و امتحان دهيد و از هم امتياز پيدا كنيد، تا آنكه به جز اندكى و از آن هم اندكتر كسى از شما نماند. 

     این روایت می¬رساند که بعد از پاک شدن و تمییز افراد مخلص از ناپاک که تعداد شان بسیار اندک است،  ظهور واقع می¬شود.

 هشت: ابو بصير روايت كرده كه به حضرت صادق(ع) عرض كردم: ظهور صاحب الامر وقت معينى ندارد كه با وقوع آن از اين فكر آرام گيريم؟ فرمود: چرا بنا بود بپايان برسد ولى شما موضوع را فاش ساختيد و خداوند آن را به تأخير انداخت!  طبق این حدیث شریف عمل نادرست مردم در تأخیر ظهور نقش مستقیم دارد.

نه: توقیع امام عصر به شیخ مفید در 412 ه.ق. که در احتجاج طبرسی آمده: « و لو انّ اشياعنا- وفّقهم الله لطاعته - علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السّعاده بمشاهدتنا علي حق المعرفه و صدقها منهم بنا، فما يحبسنا عنهم الّا ما يتصل بنا ممّا نکرهه و لا نؤثره منهم»  اگر شيعيان ما -که خداوند توفيق طاعتشان دهد- در وفاي به عهدي که بر عهده دارند، هم دل بودند، مبارکي ديدار ما از آنها به تأخير نمي افتاد و سعادت ديدار (ظهور) ما زودتر نصيب آنان مي¬گشت ديداري بر مبناي شناختي راستين و صداقتي از آنان درباره ما. پس ما را چيزي جز اعمال ناشايست آنها که انتظارش را از آنها نداشتيم، محبوس نکرده است.

   اين توقيع، به روشنی دلالت دارد که يکي از شرايط ظهور، هم دلي و وحدت شيعيان در وفاي آنها به عهد و پيمان هاي¬شان با امام است. اگر این شرط محقق شود ظهور امام نیز نزدیک خواهد شد.

      دیده می¬شود در روایات حکمت¬های زیادی از قبیل آزمایش مردم، آمادگی جامعه، تفکیک و تمییز افراد مخلص از آلوده، وفای به عهد و همدلی شیعیان و امور دیگر برای طول غیبت ذکر گردیده که نشان می-دهد ظهور امام امر اختیاری برای بشر است نه جبری. افعال و رفتار بشر مانع ظهور است. اراده الهی زمانی تعلق می¬ گیرد که مانع برطرف گردد و مردم آزمایشهای الهی را سپری نموده، شایستگی و قابلیت حضور امام را پیدا کنند. پس مشکل اساسی در قابلیت مردم است نه در فاعل.

نتیجه:

 از بررسی روایات و آرای دانشمندان به دست می¬آید که اصل امامت لطف الهی است و اصل غیبت امام نیز به حکم و ارداه اوست، و ظهور امام غایب نیز تابع اذن الهی است، منتهی عمل مردم در تعلق گرفتن اذن الهی نقش دارد، زیرا عمل مردم مانع از ظهور است و رفع مانع به دست مردم است. در روایات از تعیین وقت ظهور به شدت نهی گردیده، زیرا زمان ظهور را غیر از ذات خداوند کسی دیگر نمی¬داند و خداوند دانا و حکیم است هرگاه دید مردم لیاقت و شایستگی ظهور امام عصر را دارند، اذنش به ظهور تعلق می¬گیرد. بنابراین درست است که مسأله ظهور حضرت قائم از اسرار الهی، ولی جبری نیست و رفتار مردم در آن نقش دارد. بنابراین جواب پرسش که اگر ظهور حضرت حجت به مشیت الهی است، با اختیار بشر منافات دارد، روشن می¬گردد، که هرکار به اذن الهی صورت می¬گیرد، ولی در ظهور حضرت حجت، رفتار مردم نقش اساسی دارد که از روایات نیز به دست می¬آید و زمینه سازی ظهور از وظایف مردم است. پس ظهور امام عصر(ع) جبری نبوده از امور اختیاری مردم است.

 

 

 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**