دین و مذهب

بعثت سرآمد نعمت ها!

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** دین و مذهب

پیامبر (ص) در چهل سالگى پس از گذشت چهل سال از عام‏الفیل در روز دوشنبه 27 رجب مبعوث به رسالت شد و با درخشش آیات وحى از افق غیب، جهان و جهانیان را روشن و منور ساخت. واژه بعثت، از ریشه بعث یعنى برانگیختن و برشوراندن کسى براى انجام کارى است و مبعث بدین معنى است که خداوند متعال بنده صالح خودش حضرت محمد بن‏عبداللَّه را به پیامبرى برگزید و هدایت خلق را بر عهده او گذاشت. بر این اساس مبعث شگفت‏انگیزترین رستاخیز عالم بشریت و مبدأ تحول و تغییر اوضاع و حیات مجدد آیین توحیدى در عرصه جهان گشت. با بعثت پیامبر (ص) مزرعه خشکیده معنویت و توحید، شور و نشاط و حیات دوباره یافت و بار دیگر باران رحمت بر کویر تفتیده دل‏ها باریدن گرفت و باغ رسالت به ثمر نشست و توحید، عدل و آزادى، بار آورد و گلواژه‏هاى وحى نجات بشریت را نوید داد و مبارک‏ترین روز و عظیم‏ترین نهضت آغاز شد.

 

شریف‏ترین میوه باغ رسالت‏
امام خمینى (ره) درباره جایگاه و مکانت بعثت مى‏فرماید:
«... روز بعثت رسول اکرم (ص) در سرتاسر دهر «من الازل الى الابد» روزى شریف‏تر از آن نیست. براى اینکه حادثه‏اى بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده زیرا که بزرگتر از رسول اکرم (ص) در عالم وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالى و حادثه‏اى بزرگتر از بعثت او هم نیست.» (1)
مقام معظم رهبرى درباره عظمت این روز مى‏فرماید:
«... روز مبعث بى‏شک بزرگترین روز تاریخ بشر است زیرا هم آن کسى که طرف خطاب خداوند قرار گرفت و مأموریت بر دوش او گذاشته شد یعنى وجود مکرم نبى بزرگوار اسلام (ص) بزرگترین انسان تاریخ و عظیم‏ترین پدیده عالم وجود و مظهر اسم اعظم ذات اقدس الهى است... و هم از این جهت که آن مأموریتى که بر دوش این انسان بزرگ گذاشته شد یعنى هدایت مردم به سوى نور برداشتن بارهاى سنگین از روى دوش بشر و تمهید یک دنیاى مناسب وجود انسان... وظیفه بسیار بزرگى بود. یعنى هم مخاطب بزرگترین است. هم وظیفه بزرگترین است. پس این روز بزرگترین و عزیزترین روز تاریخ است.» (2)

وحى پشتوانه نیرومند عقل‏
خداوند جهت هدایت و سعادت انسان ابزار و راهکارهاى زیادى در اختیار او قرار داده که مهم‏ترین آنها عقل و حجت باطنى و وحى و انبیاء الهى است. پیامبران از طریق وحى براى هدایت بشر فرستاده شده‏اند تا راه نجات و سعادت دنیا و آخرت را به انسان‏ها بیاموزند و حدود و مقررات آن را نیز روشن نمایند. زیرا عقل به تنهایى و بدون حمایت وحى ممکن است اسیر نفس گردد. عقل نیاز به تقویت و پشتوانه‏اى دارد که او را از اسارت خواهش‏ها و خواسته‏هاى پست نجات بخشد. پشتوانه‏اى که خطا و اشتباه در او راه نداشته باشد و از مقام عصمت و کنترل غیب برخوردار باشد و این جز از طریق بعثت تأمین نمى‏گردد. پس بعثت بزرگترین نعمت خداوند بر بشر است و لذا پروردگار بر این نعمت عظیم بر بشریت منّت نهاده و این احسان و تفضل را به رخ انسان کشیده است:
«لقد منَّ اللَّه على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین؛ (3) خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامى که در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهى آشکار بودند.»
واژه منّت، از (مَنّ) به معناى چیزى است که اشیا را با آن وزن و ارزیابى مى‏نمایند و نیز به معناى نعمت بزرگ و سنگین و با عظمت نیز به کار مى‏رود. بنابراین هر نعمت بزرگ و گرانبهایى را منت مى‏گویند. منت ممکن است با عمل صورت گیرد و ممکن است با لفظ و گفتار. (4)
منت، در عمل این است که عملاً نعمت بزرگى را به شخصى عنایت کند. و خداوند بعثت و رسالت پیامبر (ص) را نعمت بزرگ بر مؤمنان دانسته است. در آیات دیگر هم خداوند به خاطر هدایت نمودن انسان‏ها به اعتقاد و باور دینى درست، بر آنها منت گذاشته است:
«بل‏اللَّه یمنّ علیکم ان هداکم للایمان» (5)
از این رو براى شناخت صحیح و درست نعمت بزرگ بعثت پیامبر (ص) هر قدر تلاش کنیم و هرچه هزینه نماییم هنوز کم است و در برابر نعمتى که با آن روبه‏رو هستیم اندک است. زیرا خداوند با نعمت بعثت پیامبر (ص) چهره آفرینش را زیبایى و روشنایى بخشید و شب کائنات را به فروغ وحى روشن ساخت و معلم بشر با متن آموزشى، در این روز مشخص گشت.

زمینه‏هاى شناخت نعمت بعثت‏
بدیهى است شناخت درست یک نعمت بزرگ و درک عظمت آن بدون شناخت بسترها و زمینه‏هاى ظهور و بروز و شرایط زمانى و جغرافیایى و انسانى آن، اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است. از این رو دریافت اهمیت بعثت پیامبر وقتى بهتر روشن مى‏شود که با اوضاع و شرایط پیش از بعثت آشنا شویم تا به خوبى دریابیم که بعثت پیامبر (ص) چه تحول و انقلابى در جهان پدید آورده است.
درباره عصر جاهلیت و حیات اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و مذهبى شبه جزیرةالعرب پیش از بعثت پیامبر (ص) مطالعات و پژوهش‏هاى فراوانى از دیدگاههاى مختلف تاریخى، جغرافیایى، جامعه‏شناسى، مردم‏شناسى و دینى و... انجام شده و همه ابعاد آن کاویده شده است. (6)
از امتیازات اسلام بر سایر ادیان و مذاهب آن است که همه پیش‏زمینه‏هاى تاریخى، فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و دینى آن در قرآن کریم، نهج‏البلاغه و سایر منابع معتبر و کتاب‏هاى تاریخى و حدیثى و تاریخ مکتوب ثبت است.
قرآن، فضاى پیش از بعثت را بسیار تاریک و تباه ترسیم کرده و آن را روزگار قتل و غارت، بى‏رحمى، زنده به گور کردن دختران، شیوع خرافات و اساطیر و افسانه‏ها و قصه‏هاى مبتذل و پرستش بت‏هاى بى‏شمار معرفى کرده و در تبیین شرایط و فضاى آن عصر مى‏فرماید:
«و کنتم على شَفا حُفرَة منَ النار فانقذکم منها...؛ (7) و بر کنار پرتگاه آتش بودید که خداوند شما را از آن رهانید.»
زیباترین تصویر از زمینه‏هاى بعثت را امیر بیان على (ع) ارائه داده و فرموده است:
«پروردگار رسولش محمد (ص) را در هنگامه‏اى فرستاد که فاصله قطع رسالت‏هاى آسمانى و وحى الهى به درازا کشیده بود. مردمان در خواب بلند بى‏خبرى فرو رفته و فتنه‏ها کمر به تباهى آفرینى بسته بودند، آتش جنگ‏ها زبانه مى‏کشید دنیا تیره بود و پر فریب، خزان‏زده بود و یأس آفرین و بى برگ و بار، خشکسالى معنویت بود و قحطى حقیقت، نشانه‏هاى هدایت فرسوده و پرچم‏هاى گمراهى افراشته بود... روزگارى بود میوه‏اش فتنه، خوراکش مردار و کسب و کارش آلوده، در دل‏ها هراس و در دست‏ها شمشیر...» (8)
همچنین امام على (ع) اوضاع دینى و فرهنگى و اجتماعى عصر پیش از بعثت را روزگار فترت و غیبت طولانى راهنمایان راه سعادت دانسته و در ترسیم آن مى‏فرماید:
«پیامبر (ص) هنگامى مبعوث شد که ادیان و مکاتب پرشمار و فرقه‏هاى گوناگونى از هر دین و مکتبى سر برآورده بودند.» (9)
در این شرایط اصلى‏ترین پیام دین، توحید و خداشناسى نیز به انحراف گراییده بود یهودیان خداوند را مختص قوم بنى‏اسرائیل مى‏دانستند مسیحیان خدا را به زمین آورده و به صلیب آویخته و مجوسان به ثنویت گراییده بودند، شرک و بت‏پرستى در همه جا رواج داشت. شمارى نیز به پرستش ستارگان و کواکب رو آورده به تناسب قدرت و قوت قوم و قبیله خویش ستاره‏اى بزرگ یا کوچک را مى‏پرستیدند و بسیارى به انکار خدا و الحاد پناه برده بودند.
البته وضعیت اقتصادى آنان بهتر از اوضاع و شرایط دینى و اعتقادى آنان نبود. مغیرة بن‏شعبه، وضعیت اقتصادى عرب پیش از اسلام را براى یزدگرد پادشاه ایران چنین تشریح مى‏کند:
«چه کسى بدحال‏تر از ما بود؟ گرسنگى‏مان به گرسنگى نمى‏مانست. خوراک ما سوسک و جُعل و عقرب و مار بود. کاشانه‏مان زمین پوشاک‏مان موى شتر و پشم گوسفند. قتل و تجاوز را دین خود ساخته بودیم. و دختران را از ترس تنگ‏دستى زنده به گور مى‏کردیم» (10)
ابن خلدون جامعه‏شناس و تاریخ‏دان نامبردار مسلمان، جامعه عرب جاهلى پیش از اسلام را چنین توصیف نموده است:
«این قوم برحسب طبیعت، وحشى و یغماگر بودند و موجبات وحشى‏گرى چنان در میان آنها استوار بود که خوى و سرشت آنان شده بود و از این خوى لذت مى‏بردند... پیداست چنین خوى و سرشتى با عمران و تمدن منافات دارد...»
«هر چه را در دست دیگران مى‏یافتند مى‏ربودند و تاراج مى‏کردند و روزى آنان در پرتو نیزه‏ها فراهم مى‏آمد و در ربودن اموال دیگران حد معینى قائل نبودند بلکه چشم ایشان به هر گونه ثروت یا ابزار زندگى مى‏افتاد آن را غارت مى‏کردند.» (11)
درست در چنین شرایطى محمد بن‏عبداللَّه به امر خداوند جهت نجات قوم خود مهیا شد. فردى که در شرافت تبار از دودمان بهترین پاکان و سلاله ابراهیم خلیل بود. قبل از بعثت هرگز گرد شرک و گناه نگشت. همواره بر آیین توحید استوار بود. در سفر تجارى که به شام داشت وقتى راهب نصرانى (بُحیرا) او را به لات و عزى، دو بت مشهور مکه سوگند داد، حضرت برآشفت و فرمود: «هرگز مرا به لات و عزى سوگند مده» (12)
سال‏ها روزان و شبان را به عبادت خدا و مطالعه و تفکر در آفرینش سپرى کرد. بسیار پیش مى‏آمد که محمد از مکه به عبادتگاهش در حرا پناه مى‏برد و در غار حرا معتکف و به پرستش خدا و خودسازى به سر مى‏برد و خود را آماده برداشتن بار سنگین رسالت مى‏نمود. غرق اندیشه و تدبر در آفاق و انفس بود که در سکوت شب 27 رجب صدایى گرم و گیرا دلنشین در فضا پیچید که «بخوان!» صدا دوباره تکرار شد «بخوان» اینبار محمد (ص) گفت: من خواندن نمى‏دانم پاسخ شنید: «بخوان به نام پروردگارت که آدمى را از لخته خون آفرید.
بخوان و پروردگار تو ارجمندترین کریمان است. همو که با قلم و به آدمى آنچه را که نمى‏دانست بیاموخت.» (13)
به این ترتیب گلواژه‏هاى وحى بر اولین مخلوق نورى و آخرین پیامبر (ص) فرود آمد. در آن شب نبض زمین از سنگینى فرود آمد آسمان بر پایگاه «حرا» به تپش افتاد و شکوهمندترین لحظه تاریخ رقم خورد. محمد (ص) آخرین سفیر الهى و برترین انسان جهان هستى و عصاره همه انبیاء، برانگیخته شد.

پى‏نوشتها:
1) صحیفه نور.
2) سخنرانى مقام معظم رهبرى در تاریخ 26 آبان 1377.
3) آل عمران، آیه 164.
4) مفردات، راغب اصفهانى، ماده (مَنَّ).
5) حجرات، آیه 17.
6) مجموعه ده جلدى المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، نوشته دکتر جواد على، جامع‏ترین کتابى است که همه ابعاد زندگى مردمان پیش از بعثت را به تفصیل پرداخته است.
7) آل عمران، آیه 103.
8) خطبه 89.
9) محمد خاتم‏النبیین، ابوزهره، ج‏1، ص‏36. نهج‏الصباغه فى شرح نهج‏البلاغه، ج‏2، ص‏134.
10) البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج‏7، ص‏49.
11) ترجمه مقدمه ابن خلدون، ج‏1، ص‏285 و 286؛ فروغ ابدیت، جعفر سبحانى، ج‏1، ص‏52، چاپ هشتم.
12) فروغ ابدیت، ج‏1، ص‏209.
13) علق، آیات 1 تا 5.

 

 

 

 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**