تاریخ و فرهنگ

حجاب در آموزه‌های اسلامی

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** تاریخ و فرهنگ

نویسنده: محمدرضا حلیمی


چکیده
حجاب به‌عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، به این‌ معنا است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گری و خودنمایی نپردازد. بنابراین، حجاب، به‌معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خود نمایی به نامحرم است. حجاب در ادیان و اقوام پیش از اسلام وجود داشته و در آیات قرآن و احادیثی از امامان معصوم(ع)، از وجوب و اهمیت آن سخن گفته ‌شده‌است. در باور مسلمانان، ایجاد امنیت روانی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه، از حکمت‌های واجب شدن حجاب است. وجوب حجاب بانوان در برابر مردان نامحرم، مورد توافق فقیهان همه مذاهب اسلامی است اما حدود و اندازه آن مورد بحث و گفتگوی فقیهان است.

واژگان کلیدی: حجاب، پوشش، ستر، اسلام، وجوب، حجاب اسلامی.


مقدمه
مسئله ی حجاب از احکام وجوبی در ادیان الهی است که آگاهی بیش‌تر از آن موجب پذیرش و پای‌بندی بیش‌تر افراد به آن شده و زمینه¬ی اجتماع سالم و حفظ سلامت اخلاقی جامعه را به همراه دارد. در این نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش اسلامی است و مراد از پوشش اسلامی زن، به‌ عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گری و خودنمایی نپردازد. بنابراین، حجاب، به‌معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خود نمایی به نامحرم است و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این‌صورت نمی‌توان گفت: حجاب اسلامی محقق شده است.
نوشتار حاضر به بررسی مسئله¬¬ی حجاب با توجه به آیات و روایات از دیدگاه اسلام پرداخته و به اثبات اصل حکم دینی بودن، فلسفه¬ی وجوب، محدوده و مصادیق آن در زنان و مردان و هم‌چنین التزام به رعایت آن در سطح جامعه توسط عموم مکلفان و حکومت اسلامی می-پردازد. این پژوهش در صدد پاسخ به چرایی و چگونگی تشریع حکم حجاب در منابع دینی است.
1. مفهوم شناسی
حجاب در لغت به‌معنای مانع، چیزی که بین دوچیز جدایی افکند، پوشاندن و پوشش (ستر) است. (جوهری، 1376ق: ذیل واژه؛ ابن منظور، 1414: ذیل واژه؛ زبیدی، ۱۴۱۴: ذیل واژه) به پرده حایل میان قفسه سینه و شکم، «حجاب حاجز» می‌گویند. (تهانوی، ۱۹۹۶: ذیل واژه) امروزه واژه حجاب در زبان عامه مردم و متون فقهی، به‌معنای پوشش شرعی زنان به‌کار می‌رود. حجاب، بیش از آن‌که جنبه فردی داشته باشد، رفتاری اجتماعی است، یعنی انسان عاقل مکلف، در جمع و هنگام مواجهه با دیگران، از حیث پوشش، الزامات و محدودیت‌هایی را می‌پذیرد که میزان آن در فرهنگ‌ها، ادیان و جوامع، متفاوت است. در باور دین‌داران، علی‌‌الاصول، الزامات، محدودیت‌ها و هنجارهای حضور در اجتماع را دین تعیین می‌کند. استعمال این کلمه، بیش‌تر به‌معنای پرده است. در قرآن این كلمه در هفت مورد به‌كار رفته كه بیش‌تر به‌معنای حاجز، مانع، حایل و پرده است. اما تنها آیه ۵۳ سوره احزاب که مردان مسلمان را از رو در رو شدن با همسران پیامبر(ص) منع کرده‌است، تا حدودی ناظر به‌معنای اصطلاحیِ مطرح در این مقاله است. به‌نظر می‌رسد نزول این آیه نخستین مرحله تبیین لزوم پوشیده بودن زنان در مواجهه با مردانِ غیرمحرم بوده که مفهوم و حدود آن به‌ تدریج در سیر نزول آیات بسط یافته است. در این آیه به مردان دستور داده شد که با همسران پیامبر از پشت پرده (مِنْ وَراءِ حجابٍ) سخن گویند و همسران پیامبر در برابر دیدگان نامحرمان پیدا نباشند و این کار برای پاکی قلبی هردو طرف بهتر دانسته شد. حکم آیه (که به سبب ذکر واژه حجاب در آن، به «آیه حجاب» معروف است) به همسران پیامبر اختصاص داشت و دیگر زنان مسلمان را دربرنمی‌گرفت. (طباطبایی، ج16، 342) این کلمه از آن ‌جهت مفهوم پوشش می‌دهد که پرده، وسیله‌ پوشش است، ولی هرپوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‌گیرد. (مطهری، ۱۳۷۰: ۷۸)
گاهی مشاهده می‌کنیم که بسیاری از زنان محجبه در پوشش خود از رنگ‌های شاد، زیبا و تحریک برانگیز استفاده می‌کنند که به اندام شان زیبایی خاصی می‌بخشد و در عین پوشیده بودن بدن زن، زیبایی‌اش آشکار است، گویا اصلاً لباس نپوشیده است (فضل‌الله، شماره‌ ۷۴، ۱۹) و این دور از روح حجاب است. اگر به‌معنای عام، هرنوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‌تواند انواع متفاوتی داشته باشد. از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که خود می‌تواند، از لغزش‌ها و گناه‌هان روحی و فکری، مانند کفر و شرک جلوگیری نماید .در متون فقهی و حدیثی، برای اشاره به معنای پوشش و پوشاندن، به‌جای حجاب از واژه سِتر استفاده می‌شده است. (شمس‌الدین، ۲۰۰۱م، ۶۴)
2. فلسفه حجاب
با تأمل در حکمت تشریعِ حکم حجاب ـ که به تصریح آیات قرآن (احزاب/ ۳۳، ۵۳، ۵۹؛ نور/۶۰)‌ و احادیث، (حکیم، ۱۴۰۴: ج۲۰، ۱۹۳ـ۱۹۴، ۲۳۵ـ۲۳۶) ایجاد امنیت روانی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه و ارزش‌گذاری عفاف و حیاست ـ گوناگونی مراتب احکام حجاب به‌خوبی قابل تحلیل است. تأکید قرآن، احادیث و متون فقهی براکتساب و تقویت ملکه عفت و تقوا، ضرورت رعایت حیا و عفاف در مناسبات زن و مرد غیرمحرم و حرمت برخی امور (قرار گرفتن زن و مرد نامحرم در یک محیط خلوت و بدون شخص دیگر، نهی شدید از چشم‌ چرانی مردان، وجوب ستر برای زن در برابر نامحرم و پرهیز او از هرگونه رفتار تحریک آمیز در محیط جامعه از قبیل تبرّج یا سخن گفتن مهیج) بیان‌گر ارتباط وثیق عفاف و حیا، با حجاب است. (احزاب/ ۳۲ـ ۳۳؛ نور/ ۳۰ ـ۳۱؛ حکیم، پیشین: ۱۸۵ـ۱۸۶، ۱۹۰ـ ۱۹۵، ۲۰۷ـ۲۰۹، ۲۱۱ـ ۲۱۲؛ مجلسی، ۱۴۰۳: ج۶۸، ۲۶۸ـ۲۷۲؛ طباطبایی یزدی، ۱۴۲۰: ج۵، ۴۹۰؛ زحیلی، ۱۴۰۴: ج۷، ۳۳۶ـ۳۳۷)
3. پیشینه‌ی حجاب
پوشیده بودن زنان در ادیان و اقوام پیش از اسلام نیز وجود داشته است. (مطهری، پیشین: ۱۹) مسیحیان و یهودیان به پوشیده بودن موی زنان اهمیت می‌دادند و آن را از نشانه‌های عفت زنان برمی‌شمردند. در دوره‌ی معاصر گروهی از یهودیان راست‌کیش (ارتدکس) هم‌چنان بر لزوم پوشیده بودن موی زنان پافشاری می‌کنند.
علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‌کند، نام برده شده‌است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‌اند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»؛ ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم‌ها را از نگاه ناروا بپوشند.» (نور/ 30) «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»؛ ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم‌ها را از نگاه ناروا بپوشند.» (نور/ 31)
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»؛ پس زن‌ها نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن‌که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.» (احزاب/ 32)
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به ‌زنان دستور داده شده‌است به‌گونه‌ای راه نروند که با نشان دادن زینت‌های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»؛ و آن‌طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.» (نور/ 31) از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‌شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه ‌رفتن است. (طباطبایی، پیشین) حدیث ابن امّ مکتوم (که مطابق آن، پیامبر اکرم(ص) به همسران خود دستور دادند: در برابر مرد نابینا خود را پشت حایلی پوشیده دارند. (کلینی، ۱۳۶۷: ج۵، ۵۳۴) نیز همین معنا را افاده می‌کند. (جوادی‌ آملی، ۱۴۰۵: ج۱، ۵۲- ۵۳)
پایبندی همسران پیامبر اکرم(ص) به اجرای این دستور و تلقی مسلمانان صدر اسلام از آن، (بن سعد، ۱۴۱۰: ج۸، ۱۴۳-۱۴۴) مؤید این نکته است که در ابتدا حکمت تشریع حجاب، حفظ شأن و حرمت پیامبر و نوعی احترام ویژه به همسران ایشان بوده است تا سال پنجم هجری که این آیه در آن سال، در جریان ازدواج پیامبر اکرم(ص) با زینب بنت جَحْش نازل شد، (صدوق، ۱۳۸۵: ج۱، ۶۵) حجاب به‌معنای مورد اشاره در آیه بر هیچ‌یک از زنان مسلمان واجب نشده بود، هرچند در آیات دیگری از همین سوره که قبل از آیه حجاب نازل شده‌اند، همسران پیامبر و دیگر زنان مسلمان از تبرّج به شیوه عصر جاهلیت نهی شده بودند، اما نه نفی تبرّج، وجوب و حدود حجاب را افاده می‌کرد و نه احتراز از تبرّج موجب بی‌نیازی از حجاب بود. در هرصورت، آیه حجاب مستقیماً درباره احکام پوشش زنان نیست و حکم شرعی پوشش و حدود آن در آیه‌های دیگری از قرآن کریم آمده است.
4. وجوب حجاب
وجوب حجاب بانوان در برابر مردان نامحرم، مورد توافق فقیهان همه مذاهب اسلامی است، (طباطبایی یزدی، پیشین: ج۵، ۴۹۴ـ ۴۹۵) اما حدود و اندازه آن مورد بحث و گفتگوی فقیهان است. خاستگاه این اقوال، عمدتاً اختلاف نظر آنان درباره مواضع استثنا شده از حکم وجوب پوشش است. موضوع حجاب در منابع فقهی در باب مستقلی مطرح نشده است، بلکه معمولا در دو مبحث مطرح می‌شود:
1. در مبحث نماز، به‌مناسبت بحث از پوشش و لباس نمازگزار. تفاوت میان پوشش در حالت نماز (سَتْرِ صَلاتی) و پوشش در غیر نماز، آن است که قسم نخست در هرحال واجب است، چه نمازگزار در معرض نگاه بیننده‌ای باشد چه نباشد. اما مقصود از قسم دوم، پوشیده بودن از نگاه دیگران است، هرچند مثلا با استقرار در مکانی تاریک تحقق یابد. (طباطبایی یزدی، پیشین: ج۲، ۳۱۶ـ ۳۱۹؛ جوادی آملی، پیشین: ۱۶۵ـ۱۶۶؛ الجزیری، ۱۴۱۰: ج۱، ۱۸۸ـ ۱۹۲) به نظر مشهور در فقه امامیه، بین میزان و حد پوشش در نماز و ستر واجب در برابر نامحرم، تلازمی وجود ندارد. (جوادی آملی، پیشین: ۱۰۶)
2. در مبحث نکاح که به‌مناسبت بحث از حکم نگاه کردن طرفین عقد به یکدیگر هنگام خواستگاری، از احکام نگاه کردن به‌طور عام و احکام پوشش سخن می‌رود. ضمن آن‌که ستر و نگاه دو مسئله جداگانه‌اند و حکم آن‌ها در پاره‌ای صورت‌ها با هم ملازمه دارد. (همان، ۲۳، ۴۵)
5. محدوده حجاب
1.5. وجوب پوشاندن همه¬ی بدن به‌جز صورت و دست‌ها
بسیاری از فقیهان امامیه و اهل‌سنّت پوشانیدن همه بدن، جز صورت و دست‌ها (اصطلاحاً کَفَّین)، را واجب می‌دانند. (برای آرای فقهای امامیه ر.ک: طوسی، ۱۳۸۸: ج۴، ۱۶۰؛ بحرانی، ۱۳۶۳: ج۲۳، ۵۵ـ۵۶؛ نراقی، ۱۴۱۹: ج۱۶، ۴۶؛ برای آرای فقهای اهل‌سنّت ر.ک: ابن حزم، [بی‌تا]: ج۱۰، ۳۲؛ سرخسی، ج۱۰، ۱۵۲ـ ۱۵۴؛ ابن قدامه، [بی‌تا]: ج۷، ۴۶۰؛ ابوالبرکات، [بی‌تا]: ج۱، ۲۱۴؛ الجزیری، پیشین: ج۱، ۱۹۲) مهم‌ترین دلیل آنان جمله «لایبْدینَ زینَتَهُنَّ الّا ماظَهَرَ مِنها» در آیه ۳۱ سوره نور است. در احادیث مصادیق گوناگونی برای زینت ظاهری، که در این آیه استثنا شده، ذکر شده‌است، از جمله لباس، حنای کف دست، سرمه، انگشتر، دست‌بند، صورت و دو دست. (قرطبی ۱۴۰۵: و سیوطی، 1414: ذیل آیه 31 نور؛ حکیم، پیشین: ج۲۰، ۲۰۰ـ۲۰۲؛ نوری، ۱۴۰۸: ج۱۴، ۲۷۵ـ۲۷۶) به نظر بسیاری از فقیهان و مفسران، لازمه‌‌ جواز آشکار نمودن زینت‌هایی مانند سرمه و انگشتر، جواز نمایان بودن مواضع آن‌ها، یعنی چهره و دست‌ها است. (جصاص، ۱۴۰۶: ج۳، ۳۱۵ـ ۳۱۶؛ طبرسی و طباطبایی، پیشین: ذیل آیه؛ مقدس اردبیلی، پیشین: ۵۴۵) روایاتی‌که بر استثنا شدن صورت و دست‌ها از پوشانیدن و نیز جواز نگاه کردن به آن‌ها (و گاهی قَدَمین) دلالت می‌کنند (سیوطی، پیشین؛ حکیم، پیشین: ج۲، ۵۲۲ـ ۵۲۳، ج۲۰، ۲۰۱ـ۲۰۲، ۲۱۵ـ۲۱۶) نیز مؤید این دیدگاه است. (سرخسی؛ ابن قدامه، پیشین؛ نجفی، ج۲۹، ۷۵ـ۷۷؛ درباره حکم نگاه کردن به قدمین ر.ک: ابن قدامه، ج۷، ۴۵۴؛ علی طباطبایی، ج۱۰، ۶۸ـ۶۹)
دلایل دیگر این گروه از فقیهان عبارت‌اند از:
آیه‌ی شریفه‌ی «وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیوبِهِنَّ» که مُفاد آن، وجوب پوشانیدن گریبان و روی سینه است. خُمُر، جمعِ خِمار، به‌معنای مقنعه یا روسری زنان است. (طبرسی، ذیل آیه؛ ابن منظور، ذیل ‌خمر‌) طبق گزارش‌های مفسران و اشارات حدیثی، زنان پیش از نزول این آیه روسری را از پشت گوش‌ها رد می‌کردند و آن را به پشت خود می‌انداختند، به‌طوری که گوش‌ها و گردن و گریبان آن‌ها نمایان بود. در این آیه به آن‌ها دستور داده شده است که روسری‌های شان را به‌گونه‌ای بپوشند که گریبان و مقابل سینه آن‌ها را بپوشاند؛ یعنی دوطرف آن را از راست و چپ به جلو آورند تا همه این قسمت‌ها پوشیده شود. (طبری، طبرسی، قرطبی و طباطبایی، ذیل آیه) در واقع، زنان موی سر خود را می‌پوشانده‌اند اما اینک آیه در مقام بیان حد پوشش، از لزوم پوشاندن گردن و سینه سخن گفته ولی از پوشاندن چهره سخنی به میان نیاورده است. (ابن حزم، پیشین: ج۳، ۲۱۶؛ حکیم، پیشین: ج۵، ۲۴۳، ج۱۴، ۲۸)
در بسیاری از احادیثِ امامان یا پرسش‌هایی‌که از آنان شده، حکم نگاه کردن به موی برخی زنان مطرح شده، (حکیم، پیشین: ج۲۰، ۱۹۹، ۲۰۵ـ ۲۰۶، ۲۲۳ـ ۲۲۵، ۲۲۹) اما از حکم چهره که مورد ابتلا بوده و پرسش از آن تناسب بیش‌تری داشته است ـ جز در مورد قصد ازدواج، که خصوصیت دارد (انصاری، ۱۴۱۵: ۳۸ـ ۴۳؛ خویی، ۱۴۲۶: ج۳۲، ۲۱ـ ۲۲) پرسش نشده و سخنی به میان نیامده‌است. این امر بیان‌گر آن است که استثنای چهره از لزوم ستر یا حرمت نظر به آن، قطعی تلقی می‌شده است. (طباطبایی، ۱۴۱۲: ج۱۰، ۶۹ـ ۷۰؛ نراقی، ۱۴۱۹: ج۱۶، ۴۹) پوشاندن صورت و دست‌ها که به حسب طبیعت بشر در همه حالات ظاهر هستند، موجب عسر و حرج و لطمه شدید به فعالیت عادی زندگی است. (ابن قدامه، ۱۴۱۲: ج۱، ۶۳۷؛ نجفی، ۱۹۸۱: ج۲۹، ۷۷؛ نیز برای نقد این استدلال‌ها ر.ک: همان، ج۲۹، ۷۸ـ۸۰) در عین حال، در منابع حدیثی و فقهی توضیح داده شده‌است که واجب نبودن پوشش صورت و دست‌ها به‌معنای جایز نبودن پوشاندن آن‌ها نیست و اساساً پوشیده‌ بودن زنان کاری نیکو و رعایت حریم میان زن و مرد نامحرم، تا حد امکان، مطلوب است، (کلینی، ۱۳۶۷: ج۵، ۵۳۵؛ هیثمی، ۱۴۰۸: ج۴، ۲۵۵؛ حکیم، پیشین: ج۲۰، ص۶۵ـ۶۷) ضمن آن‌که این توصیه‌های اخلاقی، که غایت آن‌ها مراقبت از سلامت زندگی اجتماعی و پیش‌گیری از زمینه‌های بروز بی‌بندوباری است، نباید با احکام فقهی الزامی خلط شوند. (مطهری، پیشین: ۲۳۵ـ۲۳۹)
2.5. وجوب پوشاندن همه ی بدن
در برابر، برخی فقیهان امامیه و اهل‌سنّت پوشانیدن همه بدن، حتی چهره و دست‌ها، را برای زنان واجب دانسته‌اند. (بحرانی، ۱۳۶۳: ج۷، ۷؛ حکیم، پیشین: ج۱۴، ۲۸؛ ج۴۱، ۱۳۴) در مقام استدلال، از جمله به ادله عام وجوب ستر، یا حرمت نظر که با وجوب ستر ملازمه دارد، استناد شده است، با این توضیح که اطلاق آیه ۳۰ سوره نور که نگاه نکردن به زنان نامحرم را بر مردان لازم شمرده است، صورت و دست‌ها را نیز دربرمی‌گیرد. (نجفی، پیشین: ج۲۹، ۷۷؛ خویی، پیشین: ج۳۲، ۴۱ـ۴۲) هم‌چنین به روایاتی‌که دلالت بر منع از نگاه کردن به زن نامحرم، به‌صورت مطلق دارد و چند روایت دیگر که دلالت التزامی آن‌ها وجوب پوشیده بودن تمام بدن زن است، نیز استدلال شده است. (حکیم، پیشین: ج۲۰، ۱۹۰ـ۱۹۵؛ نجفی، پیشین: ج۲۹، ۷۷؛ خویی، پیشین: ج۳۲، ۴۹) در پاسخ به این استدلال گفته‌اند: روایات ذکر شده، به‌ویژه با توجه به سیاق آن‌ها و واژه عورت که در آن‌ها به‌کار رفته است، در مقام بیان حکم شرعی وجوب ستر نیست، بلکه توصیه‌هایی اخلاقی و ناظر بر ترجیح و مطلوبیت پوشیده بودن زنان است. (شمس‌‌الدین، ۲۰۰۱: ۱۸۶ـ۱۹۰؛ شبیری زنجانی، درس خارج فقه، مورخ ۱۶/۹/۱۳۷۷ و ۱/۱۲/۱۳۷۷) دلایل دیگر مورد استناد برای شمول حجاب بانوان بر صورت و دست‌ها عبارت‌اند از:
احادیثی (سیوطی، ذیل آیه 31 نور؛ نوری، ۱۴۰۷: ج۱۴، ۲۷۵ـ ۲۷۶) که مراد از «إلَّا مَا ظَهَرَ» در آیه ۳۱ سوره نور را لباس دانسته‌اند. (نجفی، پیشین: ج۲۹، ۷۸؛ جوادی آملی، ۱۴۰۵: ۴۱)
سیره متشرعه - که با احراز شرایطی، به‌عنوان دلیل فقهی پذیرفته می‌شود- پوشیده بودن صورت زنان بوده‌است. (مظفر، ۱۳۷۰: ج۲، ۱۵۵ـ۱۵۷) به نظر برخی از فقیهان، بین استثنا دانستن صورت و دست‌های زنان از حکم وجوب ستر و پوشاندن، با جواز نگاه کردن به آن‌ها ملازمه‌ای وجود ندارد. (نجفی، پیشین: ج۲۹، ۷۵ـ ۸۱؛ خویی، پیشین: ج۳۲، ۴۰ـ ۵۱)
6. انعطاف در وجوب حجاب
توجه به احکام گوناگون مربوط به پوشش و حجاب زنان در منابع فقهی نشان می‌دهد که این دستورِ الزامی دارای مراتب گوناگونی است و از جمله به دنبال محیطی که زن در آن قرار می‌گیرد، نوعی انعطاف دربر دارد. مثلا فقیهان به استناد آیه ۶۰ سوره نور، پوشش لازم برای زنان سال‌خورده را که زمینه ازدواج ندارند سهل‌تر از حجاب متعارف دانسته‌اند. هم‌چنین، به استناد آیه ۳۱ نور، پوشش زن در برابر مردانی‌که به نقص جنسی و عقلی دچارند «التّابِعینَ غَیرِ اُولی الاِرْبَةِ مِنَ‌الرِّجال»، (ابن قدامه، پیشین: ج۷، ۴۶۲ـ ۴۶۳؛ مجلسی، ۱۴۰۳: ج۱۰۱، ۳۳ـ ۳۵) بسیار کم‌تر از حجاب ضروری در برابر مردان عادی است. (ابن کثیر، ذیل آیه؛ خویی، پیشین: ج۳۲، ۷۵ـ ۷۸)
از سوی دیگر، برخی فقیهان به استناد عبارت «او نِسائِهِنَّ» در همین آیه، آشکار ساختن زینت بانوان مسلمان را در برابر زنان غیرهم‌کیش جایز ندانسته‌اند تا از توصیف احتمالی ویژگی‌های زنان مسلمان برای مردان پیش‌گیری شود. (ابن قدامه، پیشین: ج۷، ۴۶۴؛ نجفی، پیشین: ج۲۹، ۷۱ـ ۷۲) هم‌چنین مقدار واجب پوشش زنان در برابر مردان محرم (غیر از همسر) و نیز زنان، بسیار کم است و به نظر مشهور فقهی، شامل سر، گردن و سینه نمی‌شود. (خویی، پیشین: ج۳۲، ۵۱ـ ۵۵)
7. حجاب مردان
بر این اساس، برای حفظ و استقرار حجاب به‌عنوان هنجاری ایمانی ـ اجتماعی در همه مناسبات اجتماعی، علاوه بر زنان، مردان نیز به‌موجب فقه اسلامی مکلف‌اند که در ارتباطات خود با افراد جامعه - خواه زنان نامحرم، خواه محارم و خواه هم‌جنسان- مراتبی از ستر و عفاف را رعایت کنند. هرچند ستر واجب برای مردان بسیار کم‌تر از زنان است. (طباطبایی یزدی، پیشین: ج۵، ۴۹۵) برخی از فقیهان شیعه و اهل‌سنّت پوشاندن مواضعی از بدن را که به‌طور معمول پوشانده می‌شود، در برابر نامحرم بر مردان لازم شمرده‌اند. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۵: ج۲، ۳۴۸) هم‌چنین به نظر برخی از فقیهان شیعه، هرگاه بدن مرد در معرض نگاه آمیخته با تلذد باشد، مانند مردانی‌که به ورزش یا عزاداری می‌پردازند، پوشاندن بدن بر او واجب است؛ زیرا از مصادیق «معاونت بر اثم» (کمک در گناه) شمرده می‌شود. (شبیری زنجانی؛ درس خارج فقه، مورخ ۱۵/۹/۱۳۷۷ و خویی، پیشین: ج۳۲، ۱۰۴ـ ۱۰۵) به اقتضای حکمت مذکور برای حکم حجاب، پوشش زن فقط در برابر مردان لازم نیست، بلکه، به استناد آیه‌ی ۳۱ سوره نور، به نظر برخی از فقیهان وی در برابر پسر نابالغ ممیز، هم باید این تکلیف را مراعات کند. (نجفی، پیشین: ج۲۹، ۸۲؛ زحیلی، پیشین: ج۷، ۱۹)
8. تاسیسی و ضروری بودن حکم حجاب
از نکات مورد تأکید فقیهان تأسیسی بودن حکم حجاب در اسلام است (شبیری زنجانی، درس خارج فقه مورخ ۱۰/۹/۱۳۷۷) و دیگر این‌که اصل حجاب از احکام ضروری اسلام است. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۵: ج۲، ۳۴۹ و سیستانی، ۲۰۰۰: ۴۱۴) از این‌رو، فقیهان حتی در وضعی که زندگی زناشویی زن به سبب رعایت حجاب به مخاطره افتد، برداشتن حجاب را به انگیزه رفع مخاطره، جایز ندانسته‌اند. (خویی، پیشین: ج۲، ۱۹۷، ۱۹۹؛ تبریزی، ۱۴۱۸: ج۱، ۵۰۵ و گلپایگانی، [بی‌تا]: ج۲، ۱۸۷ـ ۱۸۸) در عین حال، در موارد اضطرار (مانند بیماری) رفع حجاب به مقدار ضرورت تجویز شده‌است. (خویی، پیشین: ج۲، ۱۹۷؛ مکارم شیرازی، پیشین: ج۳، ۲۵۶) فتاوای فقیهان حاکی از آن است که فعالیت‌ها و مراودات اجتماعی زنان را به هیچ روی منافی با حجاب نمی‌دانند و از جمله بر جواز اشتغال و تحصیل بانوان، مشروط بر رعایت حجاب، فتوا می‌دهند. (خویی، پیشین: ج۲، ۲۰۴، ۲۰۶ـ ۲۰۸؛ منتظری، پیشین و خامنه‌ای، پیشین: ج۲، ۸۵)
9. حجاب در فرهنگ‌های مختلف
در فقه اسلامی شکل خاصی از پوشش برای زن تعیین نشده و فقط بر پوشیده بودن بدن، جز موارد استثنا، تصریح شده‌است. (خویی و تبریزی، ج۵، فتاوی تبریزی، ۴۲۹؛ سیستانی، ۴۸۶، ۵۴۲؛ مکارم شیرازی، پیشین: ج۲، ۳۴۹ـ۳۵۰، ج۳، ۲۴۹) حتی برخی از فقیهان معاصر، پوشش حجم بدن را بنفسه لازم ندانسته‌اند. (خویی، پیشین: ج۲، ۱۹۶؛ شبیری زنجانی، درس خارج فقه، ۴/۱۱/۱۳۷۷) البته آنان پوشیدن لباس‌های نازک و بدن‌نما و تحریک‌آمیز را نپذیرفته‌اند و درباره‌ای استفاده از لباس‌های رنگارنگ و تزیین شده ملاحظاتی دارند. (خویی، پیشین: ج۲، ۲۱۱؛ خوئی و تبریزی، پیشین: ج۲، ۳۷۲)
شکل حجاب و چگونگی انطباق آن با معیارهای پوشش اسلامی با توجه به عواملی چون: فرهنگ، آداب، باورها، عرف، شرایط اقلیمی و گاه محدودیت‌های اجتماعی هرسرزمین، تفاوت می‌کرده است. مثلاً رایج‌ترین نوع پوشش اسلامی در ایران، چادر بوده که در مقاطع گوناگون تاریخی و اوضاع جغرافیایی، متنوع بوده است، اما زنان مسلمان پایبند به حجاب در بسیاری از کشورهای اسلامی، دست کم در دهه‌های اخیر، به ندرت از چادر استفاده کرده‌اند. در کشورهای عربی خاور میانه، عَبایه و در مغرب، جلّاب رایج بوده و است. زنان مسلمان مقیم کشورهای غیراسلامی (که‌گاه محدودیت‌هایی نیز برای رعایت حجاب شان، اعمال می‌شود) نیز کوشیده‌اند پوشش مناسب از نظر محیطی و مقبول از نظر شرعی را طراحی و درباره مطابقت آن با موازین فقهی، استفتا کنند. (سیستانی، پیشین: ۵۴۲)
10. تکلیف حکومت اسلامی در قبال حجاب
اگرچه حجاب، دستوری قرآنی و تکلیف دینی است که مخاطبان آن اصالتاً مکلّفان هستند، اما ماهیت این حکم، اجتماعی است. از این‌رو، رعایت یا عدم رعایت آن بروز و ظهور اجتماعی می‌یابد. از سوی دیگر، اقتضای اطلاقات دلایل احکام فردی و اجتماعی دین آن است که تمام مقررات دینی در جامعه اجرا شود و شارع به رعایت نشدن احکام دین راضی نیست. از لوازم این موضوع آن است که حکومت‌ها در یک جامعه اسلامی در برابر جهت‌گیری اخلاقی مردم و اجرای احکام شریعت در زندگی اجتماعی مسؤولیت دارند و باید به حفظ شؤون اجتماع ملتزم باشند و به آموزه‌های دینی احترام گذارند. (سروش، ۱۳۷۸: ۱۷۴ـ۱۷۵، ۴۹۹ـ۵۰۳، ۵۰۶ ـ۵۰۷)
دولت اسلامی همان‌گونه که نمی‌تواند اجازه شرب خمر علنی را، حتی به پیروان ادیان دیگر بدهد، نمی‌تواند با رعایت نشدن حجاب در جامعه نیز موافقت کند؛ زیرا حجاب، فراتر از ادای تکلیف توسط مؤمنان، هنجاری لازم‌الاجرا در جامعه دینی است.
برخی مخالفان دخالت حکومت در این زمینه، بر آنند که پیش‌گیری از بی‌ حجابی سابقه‌ای فقهی و تاریخی ندارد و سیره معصومان، به‌ویژه پیامبر اکرم(ص) و امیرمومنان امام علی(ع) که حکومت تشکیل داده بودند، الزام حکومتی حجاب نبوده‌است و آنان به تذکر و ارشاد بسنده می‌کرده و هیچ‌گاه برای بی‌حجابی حکم کیفری صادر نکرده‌اند. (فقیه شیرازی، [بی‌تا]: ۲۷۱؛ ابن حنبل، [بی‌تا]: ج۱، ۲۵۱؛ کلینی، پیشین: ج۵، ۵۳۷؛ بیهقی، [بی‌تا]: ج۲، ۲۲۶)
در پاسخ این ادعا گفته ‌اند: اصولاً تا قبل از دوره جدید، حجاب زنان امری متداول و شایع در دنیای متمدن بوده است. حکومت‌های مسلمان در گذشته با این مسئله به شکل کلان روبه‌رو نبودند و تنها در سده اخیر، و به تبع تغییر وضع در دنیای غرب، حرکت‌های گوناگونی برای رفع حجاب در کشورهای اسلامی سازمان‌دهی شد.
11. حجاب در عصر حاضر
به رغم همه‌ای مخالفت‌ها، برای بسیاری از زنان مسلمان، حجاب نماد مقاومت زنان در برابر فرهنگ تحمیل شده به جهان اسلام به شمار می‌رود و اکنون در بین زنان مسلمان، به‌خصوص مسلمانان ساکن در کشورهای غربی، حجاب نماد دین‌داری، اسلام‌گرایی، سازگاری آموزه‌های اسلامی با دنیای مدرن و نفی فرهنگ غرب است. (دایرةالمعارف زنان فرهنگ‌های اسلامی، ج۱، ۳۰۱ـ ۳۰۲، ۴۴۰ـ۴۴۱، ج۲، ۲۹۰، ج۳، ۳۹۸ـ ۳۹۹، ج۴، ۴۰) اینک با توجه به اقامت حدود ۴۵۰ میلیون مسلمان در ۱۵۰ کشور غیر عضو سازمان کنفرانس اسلامی، موضوعِ ممنوعیت حجاب اسلامی از دیدگاه حقوق بین‌الملل، با توجه به اصول حاکم بر حقوق اقلیت‌ها، مورد بحث و گفتگو است. (میرمحمدی، ۱۳۸۶: ۵۰) هم‌چنین رویکرد کلی جهان اسلام در فرایند جهانی شدن، یافتن سازوکاری مناسب برای حفظ هویت فرهنگی مسلمانان است و در این میان بحث از حجاب و پوشش زنان اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد.

نتیجه‌گیری
مسئله¬ی حجاب از احکام ضروری و واجب در همه ادیان الهی و خصوصا اسلام بوده که مانند سایر احکام به هدف قرب به خداوند، تزکیه¬ی و طهارت نفوس و رعایت ملکه¬ی تقوا و عفاف در جامعه تشریع شده‌است. با توجه به آیات و روایات به اصل وجوب، محدوده و مصادیق آن در مورد همه مکلفان زن و مرد پی‌برده می‌شود. در عصر حاضر، حجاب جنبه‌های اجتماعی بیش‌تری یافته و به نمادی برای رویارویی فرهنگ‌های غرب و اسلام درآمده‌است که مسئله¬ی حجاب و پوشش را دارای اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در سطح جامعه می‌کند.

منبع: فصلنامه سخن صبا، 1401، ش43-42

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**