مالستان

زندگی‌نامه شهیدان: اسماعیل و زوارشاه اشرف‌زاده؛ شفیقه علیزاده و نسیبه رضایی

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** با شهدا

تهیه و تدوین: محمدعوض اعتمادی

اشاره
بدون شک، بیش از چهار دهه جنگ، درگیری، خشونت و خون‌ریزی در افغانستان، موجب گردید تا بسیاری از خانواده‌ها عزیزان شان را از دست داده یا مجروح و آواره گردند. به جرئت می‌توان گفت: خانواده‌ی را نمی‌توان پیدا کرد که در سوگ عزیز یا عزیزان خود، عزادار و سوگوار نباشد. در این میان برخی خانواده‌ها چندین عزیز شان را در حوادث در سراسر کشور، از دست داده‌اند.
خانواده اشرف‌زاده یکی از این خانواده‌ها است. شهید محمدموسی اشرف‌زاده را در سال 1364ش، شهید زوارشاه اشرف‌زاده، شفیقه علیزاده همسرش و شهید نسیبه رضایی همسر احمدشاه اشرف‌زاده را در سال 1383ش، از دست داده و احمدشاه اشرف‌زاده و فرزند خردسالش نیز مجروح و زخمی شدند که الحمدلله بهبود یافتند.
شهید اسماعیل اشرف‌زاده نیز در سال 1391ش، در شهر کویته پاکستان به دست کوردلان ظالم به درجه‌ای شهادت نایل گردید. اینک بنیاد علمی، فرهنگی صبا، به‌منظور ارج نهادن به مقام شامخ و والای شهدا، زندگی‌نامه‌های شهیدان: اسماعیل اشرف‌زاده، زوارشاه اشرف‌زاده، شفیقه علیزاده و نسیبه رضایی را تهیه و در دسترس خوانندگان قرار می‌دهیم.
قابل یادآوری این‌که: زندگی‌نامه شهید محمدموسی اشرف‌زاده، در شماره 31- 32 فصل‌نامه سخن صبا، به خوانندگان عزیز تقدیم گردید. امید است که موجب خشنودی روح آن شهید و رضایت خاطر خوانندگان گردیده باشد.

 اداره سخن صبا

زندگی‌نامه شهید اسماعیل اشرف‌زاده

 1. تولد، کودکی و نوجوانی
شهید اسماعیل اشرف‌زاده فرزند عاشور محمد، در سال 1327ش، در یک خانواده متدین و مذهبی در قریه‌ی بلوغو، از قریه‌های خردک‌زاییده و از مربوطات ولسوالی مالستان ولایت غزنین، چشم به جهان گشود. اسماعیل اشرف‌زاده دوران طفولیت و کودکی‌اش را در آغوش گرم و پرمهر خانواده در قریه‌ی بلوغو سپری کرد و در سایه‌ی پدر دل‌سوز و مادر مهربان تربیت یافت و رشد و نمو کرد.
شهید اسماعیل، پس از سپری کردن دوران طفولیت و بازی‌های کودکانه، بزرگ‌ترین حامی‌اش یعنی پدر را از دست داد و گرد و غبار یتیمی بر چهره و رخشارش نشست. پس از مدتی مادرش ازدواج مجدد کرد و فرزندش را نیز همرایش برد. از این‌رو، چند سالی در دایه (اجرستان) همرای ناپدری‌اش زندگی کرد و سپس چند سالی را در سرجلگه‌ای مکنک سپری کرد و بعد از آن به ناهور غزنی رفت و چند سالی نیز در آن منطقه زندگی کرد. شهید اسماعیل اشرف‌زاده، از آن‌جایی‌که تنها حامی، پشت‌بام و نان‌آورش را از دست داده بود، موفق نشد به مکتب‌خانه گام نهد تا سواد خواندن و نوشتن بیاموزد. بلکه ناگزیر بود در کارهای کشاورزی و دهقانی با ناپدری‌اش کمک کند.
آقای شهید اسماعیل اشرف‌زاده، به کویته پاکستان سفر کرد و چند سالی را در آن شهر زندگی کرد. شهید اسماعیل به‌خاطر مساعد نبودن وضعیت زندگی و ضعف اقتصادی خانواده، از تحصیل و درس بازماند و جهت چرخاندن چرخ زندگی و تامین معیشت خانواده رسماً به کار و کسب تن داد و مشغول کارگری گردید.
2. ویژگی‌های اخلاقی
شهید اسماعیل اشرف‌زاده، از ویژگی‌های فردی و اجتماعی و سجایای اخلاقی زیادی برخوردار بود. او فرد مومن، متدین، شجاع، فداکار، قدرتمند، صادق، درست کردار، دارای اخلاق حسنه و نیکو و خوش‌رو و خوش ‌برخورد بود. آقای علی اشرف‌زاده، در این زمینه می‌گوید: «شهید اسماعیل اشرف‌زاده، مرد قدرتمند، مومن، شجاع، خوش‌رو و خوش برخورد بود.»
3. شهادت و عروج بی‌بازگشت
شهید اسماعیل اشرف‌زاده، پس از عمری زندگی با عزت و آبرومندانه در میان مردم، سرانجام در سن 64 سالگی، در سال 1391ش، در شهر کویته پاکستان توسط دو فرد مسلح به درجه شهادت نایل گردید و به کاروان شهیدان پیوست. او، مصداق آیه شریفه‌ی «مِنَ‌المُؤمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ...» واقع شد. روحش شاد، یاد گرامی باد.

 

  زندگی‌نامه شهید زوارشاه اشرف‌زاده

1. تولد، کودکی و نوجوانی
شهید زوارشاه فرزند شهید محمدموسی اشرف‌زاده، در سال 1351ش، در یک خانواده متدین و مذهبی در قریه‌ی کندلی خردک‌زاییده از مربوطات ولسوالی مالستان ولایت غزنین، چشم به جهان گشود. زوارشاه اشرف‌زاده دوران طفولیت و کودکی‌اش را در آغوش گرم خانواده سپری کرد و در سایه‌ی پدر دل‌سوز و مادر مهربان تربیت یافت و رشد و نمو کرد. زوارشاه پس از سپری کردن دوران شیرین طفولیت و بازی‌های کودکانه، به مکتب‌خانه گام نهاد تا سواد خواندن و نوشتن بیاموزد. وی در کنار درس و مشق مکتب در کارهای کشاورزی و دهقانی نیز با پدرش کمک می‌کرد.
آقای شهید زوارشاه حاصل ازدواج دوم شهید محمدموسی اشرف‌زاده است. وی چهار برادر دیگر به نام‌های ابراهیم، رحیم‌شاه، احمدشاه و مبارک دارد . شهید زوارشاه به‌خاطر مساعد نبودن وضعیت زندگی و ضعف اقتصاد خانواده، صرفاً سواد خواندن و نوشتن فارسی را آموخت و از ادامه‌ی تحصیل بازماند و جهت چرخاندن چرخ زندگی و تامین معیشت خانواده رسماً به کار و کسب تن داد و مشغول کارگری گردید.
2. فعالیت‌های اجتماعی
شهید زوارشاه در دوران جوانی‌اش وارد فعالیت‌های اجتماعی گردید. حضور در جبهه‌های جهاد مبارزه علیه دشمن به‌عنوان خدمات رسانی و تدارکات و بر دوش گرفتن اسلحه، از فعالیت‌های وی محسوب می‌شود که در زیر اشاره می‌گردد.
1-2. حضور در پشت جبهه
شهید زوارشاه در زمان تجاوز ارتش سرخ شوروی سابق به افغانستان، نوجوانی پرشور، با احساس، با درد، با درک و مسؤولیت‌پذیر بود. از این‌رو، به‌خاطر احساس مسؤولیت در قبال وطن در دفاع از خاک، ناموس و ارزش‌های دینی، مذهبی و ملی در کنار پدر شهیدش محمدموسی اشرف‌زاده، به صف مجاهدان جان برکف و مدافعان حریم حرمت مردم خویش پیوست و به تدارکات آذوقه و خدمات‌رسانی به جبهات جنگ، جهاد و مبارزات حق علیه باطل پرداخت.
2-2. حضور در جبهات جنگ در قره‌باغ
شهید زوارشاه اشرف‌زاده، باورمند بود که رسیدن و دست یافتن به اهداف والا یعنی عزت، سعادت، آزادی و حریت جز در پرتو جهاد و مبارزات مسلحانه، سازمان یافته و میسر و ممکن نخواهد بود. از این‌رو، رسماً در جبهات حق علیه ارتش باطل و متجاوز در کنار سایر افراد و برادران مجاهد خود، در جریان جنگ‌های مردم مجاهد و مسلمان قره‌باغ علیه ارتش سرخ شوروی سابق، حضور یافت.
3-2. مجروح شدن
شهید زوارشاه در دوران جهاد با ارتش سرخ شوروی سابق، در ماه ثور سال 1364ش، در هنگام خدمات‌ رسانی و تدارکات آذوقه‌ی جبهات، در منطقه‌ی به‌نام کودری از مناطق قره‌باغ غزنی، مورد حمله‌ی هوایی دشمن و هدف اصابت گلوله‌ای آن‌ها واقع شد که پدرش شهید محمدموسی اشرف‌زاده و همراهان در اثر انفجار موتر، به درجه‌ی رفیع شهادت نایل شدند و شهید زوارشاه به شدت مجروح گردید. به‌گونه‌ی که به گفته‌ی علی اشرف‌زاده (پسر عمویش)؛ پشت وی کاملاً سوراخ شده بود و داخل شکمش پیدا بود. اما با این وضعیت، ایشان درمان و بهبود یافت. وی از این مرحله جان سالم بدر برد.
3. مهاجرت به ایران
شهید زوارشاه‌ اشرف‌زاده، به‌خاطر امرار معاش و تامین معیشت زندگی خانواده‌اش به ایران مهاجرت کرد و چندین سال در شهرستان نیریز استان فارس در کارخانه‌های سنگبری به کارگری پرداخت. از آن‌جایی‌که شهید زوارشاه‌ اشرف‌زاده، کارهای فنی را بلد بود و در این زمینه‌ها مهارت داشت، به‌عنوان استاکار، فعالیت می‌کرد و دستگاه‌های سنگبری‌های شهرستان نیریز را راه اندازی می‌کرد. لذا وضعیت زندگی و اقتصادی‌اش بسیار خوب و مطلوب بود.
4. ویژگی‌های اخلاقی
شهید زوارشاه اشرف‌زاده، از ویژگی‌های فردیی و اجتماعی و سجایای اخلاقی زیادی برخوردار بود. او فرد مومن، متدین، ایثارگر، فداکار، از خود گذشته، صادق، درست کردار، دارای اخلاق حسنه و نیکو بود. او در خانواده و اجتماع بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود و به کمک به نیازمندان و فقرا بسیار اهتمام جدی و خاصی داشت. وی فرد خیِّر، یار و یاور نیازمندان بود. آقای علی اشرف‌زاده، در این زمینه می‌گوید: «شهید زوارشاه اشرف‌زاده، وضعیت زندگی‌اش بسیار خوب بود کار خوب داشت. لذا به فقرا و نیازمندان خیلی رسیدگی و کمک می‌کرد. او آدم بسیار دل‌سوز بود.»
5. شهادت و عروج بی‌بازگشت
شهید زوارشاه اشرف‌زاده، پس از عمری زندگی با عزت و آبرومندانه در میان مردم و کمک و دست‌گیری نیازمندان، سرانجام در سن 35 سالگی، در سال 1386ش، در مسیر هرات و قندهار در منطقه‌ای به‌نام حوض مدد در نزدیکی‌های (30 کیلومتری)، شهر قندهار توسط گروهک تروریستی طالبان از موتر پایین و به همراه شهید شفیقه علیزاده همسرش، به درجه‌ای رفیع شهادت نایل آمدند و احمدشاه اشرف‌زاده و شهید نصیبه رضایی همسر و یک فرزند خردسالش، نیز در این حادثه زخمی و مجروح و در بیمارستانی در قندهار بستری شدند که پس از مدتی تداوی و درمان، احمدشاه اشرف‌زاده و فرزند خردسالش بهبود یافتند ولی همسرش خانم نصیبه رضایی، نیز به کاروان شهیدان پیوست. او و همراهان شهیدش، مصداق آیه شریفه‌ی «مِنَ المُؤمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضَی نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ...» واقع شدند و هستند. روح همه‌ی شان شاد، یاد گرامی باد.

 

زندگی‌نامه شهید شفیقه علیزاده

1. تولد و کودکی
شهید شفیقه علیزاده فرزند مرادعلی، در سال 1363ش، در یک خانواده متدین و مذهبی در قریه‌ی پتیه خردک‌زاییده از مربوطات ولسوالی مالستان ولایت غزنین، چشم به جهان گشود. شهید شفیقه علیزاده، دوران طفولیت و کودکی‌اش را در آغوش گرم و پرمهر خانواده سپری کرد و در سایه‌ی رهنمودهای پدر دل‌سوز و مادر مهربان تربیت یافت و رشد کرد. خانم شفیقه علیزاده، پس از سپری کردن دوران طفولیت و بازی‌های کودکانه، باید به مکتب می‌رفت و علم و دانش می‌آموخت، اما به‌خاطر فرهنگ سنتی حاکم بر جامعه که سواد، علم و دانش را بیش‌تر مردانه تلقی می‌کردند و مکتب رفتن دختران به‌ویژه دختران بزرگ‌تر را مایه‌ی ننگ می‌دانستند از یک‌سو و نبود مکتب و دسترسی به آن، از سوی دیگر، از نعمت علم و دانش و حتی سواد خواندن و نوشتن محروم گردید.
2. ازدواج و خانه‌داری
خانم شهید شفیقه علیزاده، در سال 1380ش، در سن 17 سالگی، با شهید زوارشاه اشرف‌زاده، فرزند شهید محمدموسی اشرف‌زاده، ازدواج کرد و مدت 6 سال زندگی مشترک و خانه‌داری را تجربه کرد.

3. ویژگی‌های اخلاقی
شهید شفیقه علیزاده، از ویژگی‌های اخلاقی زیادی برخوردار بود. او فرد مومن، متدین، ایثارگر، فداکار، از خودگذشته، صادق، دارای اخلاق نیکو بود. او در خانواده و اجتماع بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود. آقای اشرف‌زاده، در این زمینه می‌گوید: «شهید رضایی، شخص بسیار با خدا، مومن، متدین، با تقوی، اهل نماز، روزه و...، بود و در کارهای خانه، تربیت فرزند، مهمان‌داری خیلی قوی بود»
4. شهادت و عروج
خانم شهید شفیقه علیزاده، پس از عمری زندگی با عزت و آبرومندانه در میان مردم و تلاش، سرانجام در سن 23 سالگی، در سال 1386ش، در مسیر هرات و قندهار در منطقه‌ای به‌نام حوض مدد در 30 کیلومتری شهر قندهار همراه شوهرش شهید زوارشاه اشرف‌زاده، توسط گروهک تروریستی طالبان از موتر پایین و به رگبار بسته شدند و به درجه‌ای رفیع شهادت نایل آمدند و احمدشاه اشرف‌زاده، همسر و فرزند خردسالش، در این حادثه زخمی و مجروح و در بیمارستانی در قندهار بستری شدند که پس از مدتی تداوی و درمان، احمدشاه اشرف‌زاده و فرزند خردسالش بهبود یافتند و همسرش نسیبه رضایی نیز به کاروان شهیدان پیوست. روح شان شاد، یاد شان جاودانه و گرامی باد.

زندگی‌نامه شهید نسیبه رضایی

 

1. تولد، کودکی و تحصیل
شهید نسیبه رضایی فرزند محمدموسی، در سال 1365ش، در یک خانواده متدین و مذهبی در قریه‌ی نوده خردک‌زاییده از مربوطات ولسوالی مالستان ولایت غزنین، چشم به جهان گشود. شهید نسیبه رضایی دوران طفولیت و کودکی‌اش را در آغوش گرم خانواده سپری کرد و در سایه‌ی پدر دل‌سوز و مادر مهربان تربیت یافت و رشد کرد. پدر نصیبه از قریه‌ی نوده؛ زادگاه وی به قریه‌ی کندلی خردک‌زاییده، نقل مکان کرد و نصیبه، پس از سپری کردن دوران طفولیت و بازی‌های کودکانه، به مکتب‌ گام نهاد تا همانند سایر همسالان و هم نسلانش علم و دانش بیاموزد و در آینده فرد مفید و سودمندی برای فرزندان، خانواده و جامعه‌اش باشد. از این‌رو، دوره ابتدایی را با عشق و علاقه‌ای زایدالوصف در مکتب ابتداییه قریه‌ی کندلی خواند و به اتمام رساند. او با وصف این‌که عشق و علاقه‌ی زیادی به درس، مشق و مکتب داشت، اما به دلایلی، موفق به ادامه‌ی تحصیل نشد.
2. ازدواج و خانه‌داری
خانم شهید نسیبه رضایی، پس از ترک تحصیل، با احمدشاه اشرف‌زاده، فرزند شهید محمدموسی اشرف‌زاده و برادر شهید زوارشاه اشرف‌زاده ازدواج کرد و مدت 5 سال زندگی مشترک و خانه‌داری را تجربه کرد. حاصل این ازدواج و وصلت، دو دختر و یک پسر است که به‌عنوان یادگار از آن شهید مانده است.
3. ویژگی‌های اخلاقی
شهید بانو نسیبه رضایی، از ویژگی‌ها و سجایای اخلاقی زیادی برخوردار بود. او فرد مومن، متدین، ایثارگر، فداکار، از خود گذشته، صادق، دارای اخلاق حسنه و نیکو بود. او در خانواده و اجتماع بسیار خوش اخلاق بود. آقای علی اشرف‌زاده، در این زمینه می‌گوید: «شهید نسیبه رضایی، شخص بسیار با خدا، مومن، متدین، با تقوی، اهل نماز، روزه و...، بود. هم‌چنین در پیش‌برد امور و کارهای خانه، تربیت فرزند، مهمان‌داری خیلی توانا، قوی و فوق‌العاده بود. در کارهای هنری از قبیل گلدوزی، خیاطی و آشپزی، نیز مهارت خوبی داشت.»
4. شهادت و عروج
شهید نسیبه رضایی، پس از عمری زندگی با عزت و آبرومندانه در میان مردم و تلاش و کوشش برای تربیت فرزندانش، سرانجام در سن 21 سالگی، در سال 1386ش، در مسیر هرات و قندهار در منطقه‌ای به‌نام حوض مدد در 30 کیلومتری شهر قندهار همراه شوهرش احمدشاه اشرف‌زاده و یک فرزند خردسالش، توسط گروهک تروریستی طالبان از موتر پایین و به رگ‌بار بسته شدند که وی، شوهر و فرزند خردسالش، در این حادثه زخمی و مجروح و در بیمارستانی در قندهار بستری شدند که پس از مدتی تداوی و درمان، احمدشاه اشرف‌زاده و فرزند خردسالش بهبود یافتند و همسرش نسیبه رضایی نیز به کاروان شهیدان پیوست. و شهید زوارشاه اشرف‌زاده همراه شهید شفیقه علیزاده همسرش، به درجه‌ای رفیع شهادت نایل آمدند روح همه‌ی شان شاد، یاد و خاطرات شان جاودانه و گرامی باد.

منبع: فصلنامه سخن صبا، 1401، ش43-42

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**