خانواده و تربیت

نیازهای اساسی دوره نوجوانی

**نوشته شده توسط رمضان اکبری مالستانی**. **ارسال شده در** خانواده و تربیت

 نیازهای اساسی دوره نوجوانی

رمضان اکبری مالستانی

چکیده

یکی ازدوره ­های مهمو حساس زندگی انسان، دوره نوجوانی است که ویژگی­ها، شرایط و نیازهای خاص دارد. شناخت این ویژگی­ها و نیازها، جهت برنامه ریزی درست و متناسب تربیتی و آموزشی بسیار حائز اهمیت است، که بدون شناخت و درک این نیازها، ممکن است به گونه ای نا مناسب با نوجوان برخورد شود و نوجوان از مسیر اصولی رشد و کمال منحرف گشته و به جانب حلقه­ها و گروه­های انحرافی و خلافکار سوق یابد و خسارت جبران ناپذیر در شخصیت او به وجود آید. این نیازها عبارت­اند از: نیازهای زیستی و غذایی، نیازهای روانی و عاطفی از قبیل: احساس نیاز به محبت و دوستی، نیاز استقلال خواهی، نیاز به امنیت و آرامش، نیاز به احساس تعلق داشتن، نیاز به احترام و قابلیت، نیاز به تشخیص و قدر دانی،نیاز به مذهب و فلسفه زندگی، نیاز به هدف مشخص داشتن در زندگی، نیاز به احساس رشد و کمال و شکوفایی، نیاز به احساس هویت و شناخت خود و یک سری نیازهای اجتماعی دیگر. شناخت و پاسخ معقول به این نیازها  نقش بسیار مهم و کلیدی در تربیت سالم و شکوفای استعدادهای نوجوان دارد.

واژگان کلیدی:نوجوانی، نیازها، زیستی، روانی، اجتماعی، تربیت.

مقدمه

انسان از زمان تولد تا پایان عمر دوره­های مختلف را در زندگی خود تجربه می­کند. این دوره­ها عبارت­اند از؛ دوران نوزادی، دوران کودکی، دوران نوجوانی، دوران جوانی، دوران بزرگسالی و دوران پیری، که هر کدام ازاین دوره­ها ویژگی­ها و نیازهای خاص خود را دارد. برای درک نیازهای هردوره، شناخت آن دوره لازم است تا برنامه­های تربیتی و آموزشی هماهنگ و متناسب با ظرفیت و شرایط جسمی و روانی شخص تنظیم گردد، در غیر این صورت ممکن است برنامه­های تربیتی و آموزشی نتیجه مطلوب نداده و با مشکلات رو به رو شود. دوره نوجوانی از حساس­ ترین دوره­های زندگی انسان است که باید به دقت مورد توجه قرار گرفته و متناسب با شخصیت و ویژگی­های نوجوان با او رفتار شود و از برخورد نا متناسب به شدت اجتناب گردد.

بنا براین پرسش مهم این است که نیازهای اساسی دوره نوجوانی چیست؟

برای یافتن پاسخ به این پرسش، ابتدا به تعریف دوره نوجوانی می­پردازیم، آن گاه به ویژگی­های این دوره اشاره می­گردد و پس از آن، نیازهای اساسی آن دوره را واکاوی خواهیم کرد.

تعریف نوجوانی

      نوجوانی نیز مانند واژه های دیگر، مورد اتفاق دانشمندان نبوده و روانشناسان در این زمینه تعریف­های متفاوتی ارائه نموده­اند. اما به طور کلی می­توان گفت که «نوجوانی دوره­ای است بین کودکی و بزرگسالی که طول مدت آن بر حسب فرهنگ­ها و محیط­های مختلف، متفاوت است و حدوداً از 11 و 12 سالگی تا20سالگی ادامه دارد».

      واژه نوجوانی«dolescence» از کلمه لاتین «adolescere» که به معنای «رسیدن به بزرگسالی» است، مشتق گردیده. شروع نوجوانی با بلوغ است و با عهده دار شدن مسئولیت­های بزرگسالی پایان می­یابد.(هنری ماسین، 1365، ص635). نوجوانی پلی بین کودکی و بزرگسالی است. دراین دوره افراد در رشد شناختی، اخلاقی و اجتماعی، پیشرفت­های مهمی می­کند. (ویتن وین، 1385، چهارم، ص208) نوجوانی را چنین تعریف نموده اند که «نوجوانی انتقال از مرحله­ی آخرکودکی به مرحله­ی بالندگی و کمال است». یا دوره­ای از جریان تدریجی زندگی را نوجوانی می­گویند که با تحول عمیق در جسم، روان، قدرت تجسم و تخیل زیاد همراه است. (اکبری، 1387،چهارم، ص4) از نظر بریتانکا، نوجوانی اغلب به عنوان دوره­ای بین بچگی و بزرگسالی تعریف می­ شود. (اشرفی، 1387، چهارم، ص49).

گرچه بعضی از نویسندگان، نوجوانی را مساوی با بلوغ جنسی و دوره­ تغییرات فیزیکی که روح آن درتکامل و رسیدگی در تولید مثل است، می­دانند. ولی اغلب، نوجوانی با مفاهیم روانی و اجتماعی تعریف می­ شود. «میلر نیوتون» تعریف دیگری ارائه می­کند «نوجوانی دوره فرایندهای رشد انتقال از کودکی به بزرگسالی است. این فرایندها، جنبه­های گوناگون دارند: اول، رشد و نموّ سازمان عصبی مغز که نموّ آن در تحول فرایندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده می­شود. دوم. رشد فیزیکی که شامل رشد اندازه­های بدنی و تغییر در نیم رخ جسمی است. سوم. رشد نظام جنسی یا تولید مثل، شامل جسمی و رفتاری. چهارم. رشد احساس (خود) به عنوان یک بزرگسال یا یک انسان مستقل و خود راهبر. پنجم. کسب موفقیت بزرگسالی درگرو اجتماع یا فرهنگ. ششم. رشد کنترل رفتاری خود در تعامل با جامعه»(لطف آبادی،1383، پنجم،2، 12).

      به عقیده «پیاژه»، توانایی تفکر انتزاعی در حدود یازده سالگی آغاز می­شود. نوجوانان در مرحله عملیات صوری، خیلی شبیه دانشمندانی که در آزمایشگاه به جستجوی راه حل هستند، استدلال می­کنند. کودکان که در مرحله عملیات عینی هستند، فقط می­توانند «براساس واقعیت عمل کنند» در حالیکه نوجوانان در مرحله عملیات صوری «طبق عملیات عمل می­کنند»، به عبارت دیگر، برای فکر کردن لازم نیست اشیاء و رویدادهای عینی وجود داشته باشند. در عوض، نوجوانان می­توانند ازطریق تأمل درونی به قواعد منطقی کلی تری پی ببرند. (لورای. برک، 1385، هفتم، ج2، ص34و35).

      حضرت علی(ع) راجع به اهمیت نوجوانی فرموده است « فرزندم، ...دل نوجوان‏ همچون زمین ناكشت است كه هر بذرى را پذیراست، بنا براین به تربیتت پیش از آنكه دلت سخت شود و عقلت هوائى دیگر گیرد همّت گماشتم، تا با رأى قاطع به كار خود روى آرى و از آنچه تجربه آموختگان در پى آن بوده و آزموده‏اند بهره‏بردارى، و رنج طلب از تو برداشته شود، و نیازت به آزمون نیفتد، (و این را بدان كه) به تو آن رسد كه ما بدان رسیده‏ایم، و بسا براى تو روشن شود آنچه براى ما تیره و مبهم بوده».(نهج البلاغه، نامه31).          

برخی ویژگی‌های دوره نوجوانی

1-گم گشتگی: در طی دوره نوجوانی نوعی گم گشتگی درباره نقش­هایی به وجود می­آید که فرد انتظار دارد آنها را ایفا کند. نوجوان در این زمان نه کودک است و نه بزرگسال. نوجوانی، دوره نوسان رفتاری نیز هست، یعنی نوجوان مدام در حالت رفت و برگشت بین حالات کودکی و نوجوانی است. با توجه به شناختی که از خود، توانایی­ها، شرایط و امکانات کسب نموده، خواستار رفتار بزرگسالانه است، در حالی که تجربه لازم را ندارد.

2- بحران و تحول: نوجوانی مرحله تغییرات اساسی است، که در ابعاد مختلف جسمی، روانی و اجتماعی نمود پیدا می­کنند. وجود این تغییرات نیازهای جدیدی را برای وی بوجود می­آورد. برآورده شدن مناسب این نیازها به نوبه خود سازگاری سریعتر و بهتر او را با آنها میسر می­­سازد. از این لحاظ، توجه و شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذراندن این دوران است.

3- رشد احساسات و عواطف: رشد احساسات و عواطف، بخش اصلی ویژگی دوران نوجوانی را تشکیل می­ دهد. شناخت ویژگی­های این تحولات عاطفی، کلید اصلی حل مشکلات این دوره می­باشد. در این دوران، وی با نیاز شدید به دوست داشتن و دوست داشته شدن مواجه است. گاه این نیاز به صورت برقراری پیوندهای دوستی و گاه در خیال پردازی­ها و رویاهای نوجوان خود را نشان می­دهد. براین اساس لازم است والدین فرصت­های کافی را به وی داده تا پاره­ای از ساعات را با خود خلوت کند و بتواند نیازهای طبیعی خود را ارضا کرده و در نتیجه  از این طریق، اعتماد او به والدین خود نیز جلب می­شود.(اکبری، 1389، ص185).

4- استقلال خواهی: نوجوانی، دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است که در همه زمینه­ها بروز می­نماید: رفتارهای کودکانه را به تدریج از دست می­دهد، خواهان استقلال است، می­خواهد همه چیز را خود تجربه کند، افکار انقلابی دارد، طغیانگر است، تمایل به تنهایی دارد، رابطه با همسالان برای او ارزش بسیاری دارد و در برابر دستورات بزرگسالان مقاومت  می­کند. نوجوان به دنبال کشف تازگی است، چیزی متفاوت باگذشته­اش، دلش می­خواهد همه چیز را خود به تنهایی و بدون دخالت والدین تجربه کند. گاهی دچار بحران هویت شده، الگوسازی می­کند. تا زمانی که کودک است از والدین الگو می­گیرد، در دوران ابتدایی از معلم و در دوران نوجوانی از همسالان تاثیر می­پذیرد. شاید بهترین راهی که به آنها کمک می­کند این باشد که والدین سعی کنند به دوران نوجوانی خود باز گردند و احساسات، امیدها و ایده­هایی را که داشتند به یاد آورند. (عسکری، سمیه، سایت مردم سالاری).

«استانلی­ هال»، روانشناس مشهور، دوره نوجوانی را دوره فشار و طوفان می­داند. همانگونه که طوفان به یکباره، اثرات شدید و مخربی به جای می­گذارد، دوره نوجوانی نیز به طور ناگهانی با بلوغ شروع می­شود و اثرات شدیدی بر رفتار و حالات نوجوان به جای می­گذارد. والدین باید نوجوان را پذیرفته و او را هدایت کنند تا بتواند به درستی این انتقال را انجام دهد. اطلاق واژه فشار و طوفان به دلیل افزایش اطلاعات سیاسی، تحصیلی، جنسی، اجتماعی، افزایش توانمندی­­های مختلف فرد و تغییر حالات روانی– عاطفی و رفتاری نوجوان می­باشد که موجب تنش در نوجوان می­گردد. تنش در نوجوان به این دلیل است که تمایل دارد رفتاری همانند بزرگسالان داشته باشد، مسوولیت­های بزرگسالان را بپزیرد، در حالی که هنوز تجربه کافی برای انجام این امور کسب نکرده است.

بنابراین، چون بین رفتارهای کودکانه و بزرگسالانه نوسان دارد، گاهی به دلیل محبت و توجه اطرافیان در دوره کودکی و دلهره ونگرانی­های فعلی خود، تمایل به نشان دادن رفتارهای کودکانه دارد و درنتیجه دچار تعارض می­شود. این تعارض از ویژگی­های رفتار کودکانه و لذت مسئولیت پذیری و رفتارهای بزرگسالانه ناشی می­شود و برای رفع تعارض، نوجوان نیازمند آموزش و راهنمایی اطرافیان است. (لطفی، 1388، ص58تا168).

در روایات به ظرفیت بالا و استعداد درخشان دوره نوجوانی اشاره شده است. امام صادق(ع) به ابوجعفر احول فرموده «علیک بالاحداث فانهم اسرع الی­کل خیر» برتو باد به نوجوانان در تبلیغ دین، چرا که آنان زودتر به طرف خیر می­آیند.(رحیمی، 1388،ص12) حضرت علی(ع) خطاب به جوانان فرموده« حصنوا اعراضکم بالادب و دینکم بالعلم» آبروی خویش را با ادب، نیکو و دین خود را با علم و دانش حفظ کنید.(همان).

حضرت رسول اکرم(ص) راجع به استعداد جوانی فرموده « من تعلم فی شبابه کان بمنزله الوسم فی­ الحجر» هرکس در جوانی علم و دانش بیاموزد، آموختن او به مانند نقش برسنک است.(همان).

نیازهای اساسی دوره نوجوانی

همان­گونه که نوجوانی ویژگی­های خاص دارد، نیازهای آن نیز متفاوت با دوره­های دیگر است. این نیازها عبارتند از نیازهای بدنی، روانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی و نیازهای مذهبی.

1- نیازهای زیستی دوره نوجوانی

رشد جسمی، ویژگی بارز تغییرات دوران بلوغ است. به دنبال رشد قد، وزن، رشد عضلات و حجم قلب و تغییرات متابولیکی، نیازهای تغذیه‌ای وی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. در دوران نوجوانی، نیازهای غذایی نوجوان هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت قابل اهمیت است. رشد بافت­های عضلانی احتیاج به رژیم غذایی سرشار از مواد پروتئینی دارد. پس از دوازده سالگی احتیاجات غذایی دختر و پسر متفاوت می‌شود. بنابراین دستورالعمل درست تغذیه آنها نیز دیگر نمی‌تواند یکسان باشد. دختران نوجوان به2500 کالری و 80 تا 100 گرم پروتئین نیاز دارند که تقریبا 15% کالریهای لازم باید از طریق پروتئینها، 25 درصد از طریق چربی­ها و 60 درصد از طریق گلوسیدها و مواد قندی تامین شوند. تغذیه درست دختر نوجوان آماده ساختن او برای توانایی مادر شدن است.(لورا ای. برک، 1385، هفتم، ج2، ص19) رایج ترین مشکل غذایی نوجوانان، کمبود آهن است. یک نوجوان  خسته و تند ممکن است به جای ناخشنودی به کم خونی مبتلا باشد. ازاین رو باید معاینه پزشکی شود. اغلب نوجوانان کلسیم کافی مصرف نمی­کنند.

در حدود بلوغ، افزایش وزن پسران با پُراشتهایی و سیری ناپذیری آنها نمود پیدا می‌کند. حتی با یک فعالیت طبیعی مصرف کالری نوجوان پسر به اندازه احتیاجات یک بزرگسال که کارهای سنگین انجام می‌دهد، خواهد بود. احتیاجات غذایی، نیاز به کلسیم و پروتئین و مواد معدنی به علت بالا رفتن سرعت رشد نسبت به دیگر دوران افزایش چشم­گیر پیدا می‌کند. عدم ارضای نیازهای تغذیه‌ای نوجوان صدمات و آسیب­های جدی می‌تواند به بار آورد. مقاومت این نوجوان در برابر بیماریهای عفونی معمولا کمتر است. توان انجام کارهای سنگین را ندارد و دختران به هنگامی که زن جوانی شده و باردار می‌شوند، شرائط بارداری را به سختی تحمل می‌کنند(roshd.ir. شبکه ملی مدارس ).

2- نیازهای روانی دوره نوجوانی    

در کنار نیازهای زیستی، نیازهای روانی و عاطفی وجود دارند که ارضا نشدن این نیازها موجب پیدایش اختلالات و ناراحتی­ها و بیماری­های روانی می­شود و گاهی آن چنان تعادل عاطفی فرد را به هم می­زنند که او مستأصل شده و از زندگی بیزار می­شود. بخشی از این نیازها عبارت اند از:

ا- نیاز به محبت و مهربانی: رابطه نزدیک محبت آمیز با چند شخص مؤثر در زندگی غالباً ایجاد رضایت می­ کند. خانواده معمولاً یکی از کانون­های گرم و محبت آمیز است. نیاز به مهربانی و محبت، شامل دوست داشتن و دوست داشته شدن می­شود که در همه سنین به آن نیاز است و کمبود یا نبود آن، اثرات بد و ضایعات دردناکی در روح افراد به وجود می­آورد و روابط فرد با دیگران را تحت تأثیر قرار می­دهد. کمبود محبت اکثراً باعث ایجاد احساس تحقیر و کوچک شمرده شدن می­شود، در نوجوان، عقده حقارت ایجاد می­کند و وی را حسود و کینه توز می­کند و یا باعث احساس تنهایی و انزوا می­گردد. اگر نوجوان و جوان در کانون خانواده از محبت سیراب نشود، آن را در خارج از خانواده جستجو می­کند که زمینه بسیاری از فریب­ها و انحرافات از همین جا فراهم می­شود.(اکبری، ص53).

2- نیاز به امنیت و آسایش خاطر: انسان می­خواهد مطمئن باشد که کسی به حریم آزادی او تجاوز نمی­کند و مال و جان و آبرو و شخصیت و موقعیت اجتماعی­اش همیشه در امان است. زیرا که ترس و اضطراب از تهدید شدن در فرد ایجاد نگرانی می­کند. هر فردی می­خواهد مطمئن باشد که در مواقع سختی و ناراحتی تنها نمی­ماند و دیگران به او کمک می­کنند و حامی او خواهند بود. اگر اطمینان خاطر نباشد اثرات ناگواری در رفتار فرد به جا می­ماند. نوجوان نیازمند دنیایی سازمان یافته، امن، منظم، قابل پیش بینی و قانونمند است که بتواند روی آن حساب کند و در آن وقایع غیر منتظره و غیرقابل کنترل، گیج کننده یا وقایع خطرناک رخ ندهد و در هر حال والدین یا حامیان نیرومندی داشته باشد که از او در مقابل آسیب­ها محافظت کنند. واکنش­های نوجوانان نشان می­دهد که آیا نوجوانان در جامعه احساس ناامنی می­کنند یا نه. جامعه باید سالم، باثبات، آرام و دور از جنجال­ های سیاسی، اقتصادی واجتماعی باشد تا نوجوان در مقابل هرگونه خطرات احتمالی، تهاجم، قتل، آشوب، زندان، ظلم، بی­عدالتی و نظایر آن، خود را در معرض خطر احساس نکند. هم چنین باید شرایطی ایجاد شود که هیچ گونه تهدیدی نسبت به قانون، نظم و حاکمیت جامعه به وجود نیاید، تا اعضای جامعه و به ویژه نوجوانان احساس آسایش و امنیت خاطر کنند.( **این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید**. و اکبری، ص18 ).

3_ نیاز به احساس تعلق داشتن و مورد قبول همسالان واقع شدن: محبوبیت نوجوانان و جوانان در گروه همسالان، تابع توانایی انجام دادن کارهایی است که در گروه، باعث به دست آوردن وجهه می­شود. گاهی اوقات معیارهای گروهی بیشتر از معیارهای خانواده و مدرسه بر رفتار نوجوان تأثیر می­گذارد و نوجوان تلاش می­کند با معاشرت و ایجاد روابط صمیمانه با گروه، خود را مطابق معیارهای آن­ها بسازد. به همین جهت برای جلب تأیید گروه، بسیاری از مهارت های اجتماعی و رفتارهای گروهی را می­آموزد و وقتی مورد قبول گروه واقع می­ شود، به آنها احساس تعلق پیدا می­کند و اگر نتواند مورد قبول قرار گیرد، احساس انزوا، طرد شدگی، نداشتن دوست و نداشتن ریشه در جامعه می­کند. به همین جهت، تقلید و همانندسازی در این دوره اهمیت خاصی پیدا می­کند. گروه جایی است که فرد می­تواند توانایی­ها و استعدادهای خود را در حد اعلا نشان دهد و احساس رضایت خاطر کند. حتی اگر آن گروه، گروهی مخرب و ضد اجتماع باشد. زیرا گروه، نیاز شدید نوجوان به برقراری تماس، روابط صمیمانه و تعلق را به خوبی ارضا می­کند. در جامعه هایی که شهرنشینی زیاد شده وشکاف عظیمی بین نسل­ها به وجود آمده و بر جامعه فشار وارد می­آید، صمیمیت ها و دوستی­ها کم می­شود و نوجوانان و جوانان به خاطر فرار از تنهایی، از خود بیگانگی، غربت و بی­همدمی اشتیاق زیادی به گروه پیدا می­کنند. به وجود آمدن گروه­های مختلف حتی گروه­های مخفی شاید به خاطر همین ارضای نیاز به احساس تعلق باشد که در جای دیگر برآورده نشده است.

4- نیاز به قابلیت و احترام: نیاز به احترام به خاطر این است که کنترل محیط همیشه برای انسان لذت بخش است و به خودی خود موجب احساس سربلندی و رضایت خاطر می­شود. نوجوانان به یک ارزشیابی ثابت و استوار و معمولاً عالی از خودشان و نیز احترام به خود یا عزت نفس و احترام به دیگران تمایل دارند. وقتی آنان احساس می­کنند که انتظارات و توقعات محیط و اطرافیان را می­توانند به خوبی برآورده سازند، در این جهت نیز حرکت می­کنند. به خودشان احترام می­گذارند و از دیگران نیز توقع احترام دارند. ارضای نیاز به احترام و عزت نفس به احساساتی نظیر اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، موفقیت، کفایت، شایستگی، کسب اعتبار و حیثیت و ثمربخش بودن در جامعه منتهی خواهد شد که البته همه اینها نیازمند رفتار مسئولانه نوجوان است و اینکه کارهایش استحقاق اینها را داشته باشد.( اکبری، ص 19).

5- نیاز به استقلال: بسیاری از نوجوانان و جوانان فکر می­کنند که پدر و مادر بر آنها کنترل و نظارت دارند و پیش خود فکر می­کنند که آنها دیگر کودک نیستند که احتیاج به کنترل داشته باشند و می­خواهند هر چه زودتر روی پای خودشان بایستند و درباره کارهای­شان خودشان تصمیم بگیرند و از آزادی­های فردی و اجتماعی برخوردار باشند. آنها نیاز دارند بدانند زندگی شان زیر فرمان خودشان است و دیگران بدان شکل نمی­دهند.(اکبری، ص53).

6- نیاز به تشخیص و قدردانی: نوجوان نیاز دارد که اطرافیان، ارزش زحمات و کارهای مفیدش را درک کنند و از او تشکر و قدردانی کنند و اگر از او قدردانی نشود و مورد تشویق قرار نگیرد، حالت یأس و نا امیدی به او دست می­دهد. نوجوان نیاز دارد که اطرافیانش بیشتر رفتارهای مناسبش را ببینند و بیشتر اعمال خوبش را تشخیص دهند و به موقع او را مورد تشویق قرار دهند و از او قدردانی کنند و تمایل ندارد که معایب او مورد توجه قرار گیرد.

7- نیاز به مذهب و فلسفه زندگی: مذهب عامل آرامش و رضایت روح است و فرد را از بسیاری از نگرانی­ها، اضطراب­ها و ترس­ها نجات می­دهد و به عنوان یک تکیه گاه روحی مورد نیاز است. دانشمندی به نام «استانلی هال» معتقد است که نوجوانان در حدود سن15سالگی بیشترین احساسات دینی را دارند. زیرا با گرایش به طرف دین و اعتقادات مذهبی می­خواهند تلاطم و ناراحتی­های خود را کمتر کنند. نوجوان یا جوان که در برابر هیچ کس سر تسلیم فرود نمی­آورد و علیه همه قدرت­ها عصیان می­کند، در درون متوجه ضعف­های خود هست و عظمت، قدرت، بقا و دوامش را در مذهب می­بیند. فلسفه زندگی و حیاتش را در مذهب جستجو می­کند و در آن معنایی برای زندگی اش می­یابد. نوجوان می­خواهد مذهب و مفاهیم را شخصاً با نیروی عقل خودش بررسی کند و حقایق را دریابد. بنابراین بسیاری از شک ­های مذهبی نیز در همین مرحله برای او ایجاد می­شود که با یافتن پاسخ­های مناسب، راه تکامل خود را نیز طی می­کند. (اکبری، ص195) بنا براین، برخورد شایسته و پاسخ مناسب و معقول در برابر پرسشهای مذهبی نوجوان می­تواند او را به سوی فلسفه زندگی سالم و مذهب حق هدایت کند.

8- نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی: به طور کلی زندگی بدون هدف، بی­معنا خواهد بود و هرکسی نیاز دارد که فعالیت­های خود را متوجه هدف و یا هدف­های مشخصی کند. داشتن هدف در زندگی به فرد احساس رضایت و تحرک بیشتری می­دهد. هدف هر چقدر بزرگ­تر باشد، انگیزه حرکت و تکامل فرد بیشتر می­شود. جوانانی که در زندگی هدف­های مشخصی ندارند و یا هدف­های بسیار کوچکی را دنبال می­کنند، غالباً در تزلزل و ناامنی به سر می­برند. زندگی آن­ها فاقد ارزش بوده، به طور دایم در حالت افسردگی، یأس و ناامیدی به سر می­برند و احساس تنهایی و پوچی و بیچارگی به آن­ها دست می­دهد.( لورا ای.برک، ص60).

9- نیاز به احساس هویت و شناخت خود: نیاز به احساس هویت و شناخت خود و حفظ تعادل روانی و عاطفی در مقابل عوامل و فشارهای درونی و بیرونی نیز از نیازهای اساسی نوجوان است. نوجوان می­خواهد بداند چیست و کیست. می­خواهد احساس کند شخصی منحصر به فرد و خاص است و تمایل دارد مطمئن شود که نزد خود پذیرفته شده است. نوجوان در صدد است تا در دنیای پر از ازدحام و شدیداَ متغیر معاصر، جایگاه خود را بیابد و هویتی از خویش به دست آورد. نوجوانان برآنند تا هویت مورد نظر را آن گونه که مایل هستند، به وجود آورند و به این سوال همیشگی پاسخ دهند که «ما کیستیم» و «برای چه زندگی می­کنیم»؟ بی­شک چنین هویتی غالباً محصول تربیت خانوادگی، گرایش­ها و نگرش­های آنان است. اریکسون، هویت را به عنوان دستاورد مهم شخصیت نوجوانی و گامی مهم به سوی تبدیل شدن به فردی ثمر بخش و خوشنود می داند: تشکیل هویت عبارت است از مشخص کردن این که چه کسی هستید، برای چه چیزی ارزش قایلید و چه مسیری را می­خواهید در زندگی دنبال کند.( لورا ای.برک، ج2، ص60 1).

10- نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی: جوانان تمایل دارند که به هر چه که بالقوه می­توانند باشند، تبدیل شوند. استعدادهای درونی خود را شکوفا کنند که پیامد آن احساس رشد، بلوغ و سلامت روان است. هر چند ممکن است در این مرحله موفقیت چندانی در خودشکوفایی نداشته باشند، اما این نیاز را احساس می­کنند که بهره برداری کاملی از ظرفیت­ها و توانایی­های خود بکنند، به کمال برسند و هرکاری را به بهترین نحو ممکن است انجام دهند. شاید تحقق بخشیدن به ارزش­ها و آرمان­های والای مذهبی، سیاسی و اجتماعی و نظایر آن مربوط به ارضای این نیاز باشد و شاید با چنین ارزش­هایی است که افرادی شهید می­شوند و همه چیز را فدای آرمان و ارزشی می­کنند که آنها را به کمال برساند. آنها افرادی قوی هستند که به آسانی توان مقابله و رویارویی با نیروهای مخالف را دارند. می­توانند بر خلاف جریان عقیده عموم شنا کنند.

افراد در سنین جوانی به سبب شرایط و ویژگی­هایی که این دوران دارد، نیازمندی­هایی پیدا می‌کنند که ارضا و تامین این نیازها از اهمیت زیادی برخوردار است. تامین این نیازها در سلامت فردی و اجتماعی جوان تاثیر مهمی دارد از این‌رو تامین شرایطی برای فراهم نمودن امکانات لازم برای نیازها مورد تاکید روانشناسان و متخصصان است. (roshd.ir ).

3- نیازهای اجتماعی نوجوان : تمایل به برقراری پیوندهای اجتماعی، عضویت درگروه­های خاص، پیدا کردن شغل و جایگاه مناسب اجتماعی، نیاز به فرهنگ، نیاز به کسب مهارت، نیاز به راهنمایی و مشاوره بسیار مورد توجه نوجوان است. او نیاز دارد در میان دوستان و همسالان باشد، در گروه­های ویژه‌ای جایگاه و نقشی برای خود داشته باشد و استقلال مالی را تجربه کند. خانواده و جامعه باید به این دسته از نیازهای نوجوان ارج نهاده و با راهنمایی و نظارت خود نیاز او را به صورت سالم برآورده سازند. در غیر این صورت عضویت در پیوندهای اجتماعی نامناسب و مضرانه به دنبال جایگاه جمعی بودن مضرات فراوانی می‌تواند به بار آورد.

نتیجه:

با توجه به اهیمت دوره نوجوانی و شرایط و ویژگی­های خاص آن، نیازهای اساسی دراین دوره وجود دارد که باید شناخته شده و در امور تربیتی مورد توجه و دقت والدین و مربیان قرار گیرد و به این نیازها برخورد سالم و متناسب صورت گیرد، تا نوجوان در سایه ارضای نیازهایش از آسیب­های روانی، جسمی و اجتماعی درامان بوده و یک نیروی سالم و مفید برای جامعه به حساب آید. این نیازها عبارتند از: نیازهای زیستی و غذایی، نیازهای روانی و عاطفی از قبیل؛ احساس نیاز به محبت و دوستی، نیاز استقلال خواهی، نیاز به امنیت و آرامش، نیاز به احساس تعلق داشتن، نیاز به احترام و قابلیت، نیاز به تشخیص و قدر دانی، نیاز به مذهب و فلسفه زندگی، نیاز به هدف مشخص داشتن در زندگی، نیاز به احساس رشد و کمال و شکوفایی، نیاز به احساس هویت و شناخت خود، و یک سری نیازهای اجتماعی دیگر. شناخت و پاسخ معقول به این نیازها، نقش بسیار مهم و کلیدی در تربیت و شکوفایی نوجوان دارد. توجه به نوجوانان، مستلزم تأمین نیازهای زیستی، روانی، فکری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان است که تربیت سالم آنان نیز چیزی جز پاسخگویی عملی به همین نیازها نیست.

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**