تبيين اوضاع پايتخت فرهنگی جهان اسلام (غزنی) درسال 2013
گفتگو با آقای احمدی مـعاون والی غزنی
در قسمت بازسازی شهر غزنی یا آمادگی های شهری برای تجلیل از یک محفل بسیار باشکوه و تاریخی، ما از آدرس حکومت پیسه ای دریافت نکردیم. تنها پی.آر.تی (P.R.T) سالانه حدودی بیست میلیون دالر بخاطر پیشبرد پروژه های غزنی و ولسوالی ها تخصیص داده اند. البته خود آنها با مشوره ولایت مصرف کردند که از جمله ساختن 60 کیلومتر جاده داخل شهر غزنی، سیستم آب آشامیدنی، فضای سبز و پارکها، یک سلسله کارهای صورت گرفته است. در عین حال تنها همان پروژه مرکز ثقافت اسلامی به قیمت مجموعی بیست میلیون دالر از آدرس حکومت افغانستان روی دست گرفته شده است که بخش از کار الآن عملاً جریان دارد. چون وقت کم است و فرصتها بسیار ناچیز است. احتمال دارد که در فصل بهار و تابستان سال آینده چون تجلیل ماه اکتبر 2013م است، ما یک سال فرصت داریم امسال اگر این پول و پیسه مصرف شود و جمع پول و پروژه بهار و تابستان اگر تطبیق شود، امکان دارد که این آمادگی گرفته شود.
اشاره:
آقای محمدعلی احمدی در ولسوالی قره باغ ولایت غزنی به دنیا آمد و پس از اتمام دروس مقدماتی در زادگاهاش برای ادامه تحصیل به ایران مهاجرت نموده و در رشته فرهنگ و معارف اسلامی و نیز در رشتهی حقوق تا مقطع لیسانس به تحصیل ادامه داد. و در سال1381 برای خدمت به مردم و کشور خود، به کشور بازگشته و بر اساس توانایی و تلاش صادقانه که از خود بروز داده بود در بخشهای مختلف(فرهنگی، سیاسی، اجتماعی) مسؤولیت پذیرفته و به خدمت مشغول میشود از جمله: عضوگروه تألیف کتب درسی؛ مسئولیت در تدوین قانون اساسی افغانستان در بخش نظرخواهی عامه؛ مسئولیت در دورة انتخابات ریاست جمهوری در نواحی کاپیسا، پروان و...؛ مسئولیت در دورة انتخابات پارلمان وکار در مشرانو جرگه؛ مسئولیت در دفتر ریاست جمهوری در بخش نظارت و ارزیابی به عنوان کارشناس؛ مسؤلیت در ولسوالی مالستان در سال 1388، به عنوان ولسوال، وی هماکنون به حیث معاون والی غزنی از سال 1390 تا کنون ایفای وظیفه میکند. سلامتی و موفقیت روز افزون ایشان را از خدای بزرگ خواستاریم.
سؤال: جناب آقای احمدی پیش از همه، از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید تشکر مینماییم. با توجه به اینکه در سال 2013م غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزید شده است، میخواستیم جناب عالی یک اطلات عمومی و معرفی اجمالی از ولایت غزنی برای خوانندگان «فصلنامه سخن صبا» بیان نمایید و بفرمایید که غزنی از ولایات درجه چندم افغانستان است؟ و دارای چند ولسوالی و واحد اداری محلی است؟
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم. با سپاس و تشکر از اینکه دوستان فرهنگی و فرهیخته، به ما فرصت میدهند که در ارتباط بعض مسایل به خصوص در ارتباط غزنی صحبت شود. من در قدم اول لازم میدانم یک معرفی اجمالی و مختصر از غزنی ارایه کنم. غزنی یکی از ولایتهای درجه دوم افغانستان است (در بین سی و چهار ولایت) که حدودی 130 کیلو متر از مرکز پایتخت(کابل) در مسیر جنوب قرار دارد و دارای جمعیت حدود یک میلیون و چهار صد هزار تا یک میلیون و پانصد هزار نفرمی باشد. این جمعیت در مرکز شهر غزنی و هجده واحد اداری که ولسوالیها میباشد، ساکن هستند. از سه قوم پشتون، هزاره و تاجیک ترکیب یافته است.
قوم پشتون در ولسوالیهای که در جنوب شاهراه غزنی ـ قندهار قرار دارند، از قبیل ولسوالیهای زنهخان، اندر، گرو، بخش از قرهباغ، مقر، گیلان، ناوه خوگانی، واغظ، و رشیدان، سکونت دارند.
پنج ولسوالی مربوط مردم هزاره و اهل تشیع است که عبارتند از: جاغوری، مالستان، ناهور، خواجه میری و جغتو و بخش از قره باغ. مرکز غزنی اکثراً برادران تاجیک ساکن هستند. ولایت غزنی یکی از تفاوتهای که با سایر مناطق افغانستان دارد، این است که 200 - 300 خانه اهل هنود نیز در این شهر زندگی میکنند.
غزنی به لحاظ اقتصادی یکی از ولایتهای است که اکثراً زراعتی است و دارای یک اقلیم نسبتاً معتدل است. اکثر مردم غزنی به کارهای دهقانی و باغداری مشغول هستند. لکن در سالهای اخیر نظر به خشک سالی های که پیش آمده، پدیده مهاجرت به شهرها و به خارج ازکشور، یکی از مسایل است که در غزنی کاملاً مشهود است. به عنوان مختصات غزنی اگر بخواهم بگویم تفاوتهای که غزنی دارد جدای از یک تمدن دوره غزنویان، تفاوتهای در وضعیت موجود این است که غزنی از نظر فرهنگی یکی از ولایتهای بسیار ممتاز در افغانستان است که حدود شش صد باب مکتب و حدود پنج صد هزار متعلم در ولایت غزنی وجوددارد که اکثراً مربوط به ولسوالیهای امن میباشد. جنب و جوش در ارتباط تغییرات در شیوه زندگی و فراگیری شیوه نوین زندگی در افغانستان به خصوص در غزنی به عنوان یک واقعیت تبارز پیدا کرده است.
سؤال: قرار است که سال 2013 م غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام باشد و ما در آستانه سال 2013 قرار داریم، قطعاً در غزنی در سال 2013 جنب و جوش صورت خواهد گرفت. این نیاز به یک سری مقدمات، آمادگی و کارهای دارد. لطفاً بفرمایید که در این ارتباط از سوی دولت، نهادهای فرهنگی و به خصوص ولایت غزنی چه اقدامات فرهنگی یا زیبا سازی شهر و ساختمانها صورت گرفته است؟
جواب: نکته ای بسیار خوبی را شما اشاره کردید و آن عبارت از آمادگیهای غزنی برای سال 2013 است. این ایجاب میکند که یک مقدمه مختصری را خدمت عرض کنم. در سال 2007 م در اجلاس کشورهای اسلامی در شهر طرابلس کشور لیبی، در بارهی شهرهای که باید به حیث پایتخت فرهنگی و ثقافتی جهان اسلام شناخته شود، سر چند ولایت در افغانستان بحث صورت گرفت که عبارت از هرات، بامیان، کابل، مزار شریف یا بلخ و غزنی بود حالا به هر دلیل که بود غزنی در همین سال از سوی «آی سیسکو» یا کنفرانس ممالک اسلامی برای سال 2013 مرکز ثقافت اسلامی انتخاب گردیده است.
طبعاً وقتی یک شهری یک نقطهای نظر به تمدن خاص و نظر به یک سلسله معیارها و موازین خاص تاریخی، فرهنگی، علمی به عنوان یک نقطهای برای تجلیل و یاد بود از گذشتههای تاریخی تلقی میشود، یک سلسله تدابیر و آمادگیهای را ایجاب میکند. ما از سال 2007 که این تصمیم از سوی«آی سیسکو» گرفته شده است، در قدم اول از طریق دولت مرکزی یک کمیسیون تشکیل شد که در رأس آن وزیر صاحب فرهنک بود و جمعی 10-12 وزارت خانه. در آن مرحله قیمت پروژههای لازم برای آمادگیهای غزنی 2013 در مرحله اول دو صد و بیست میلیون دالر برآورد شده بود. باید این مبلغ به عنوان یک بودجه مالی تدارک میشد تا به ارتباط کارهای لازم؛ ساختن خود شهر غزنی، آبدات تاریخی و کارهای علمی و فرهنگی آمادگیهای لازم گرفته میشد. باز هم بدبختانه بخاطر که دوستان ما فکر میکردند که این بودجه از طریق کشورها و ممالک اسلامی تأمین میشود، روی آن یک غور مجدد میکنند و این بودجه تقلیل پیدا خواهد کرد به صد میلیون دالر. در این صورت هم عرصههای کار به چند سکشن وبخش تقسیم میشود.
1. بخش کارهای زیر بنایی شهری؛ که عبارت است از سرکها، کانالیزیسیون، سیستم آب و کارهای که در ارتباط بازسازی مرکز شهر غزنی بخاطر پذیرایی از مهمانان ممالک و کشورهای اسلامی. این کارها روی دست گرفته میشد.
2. بخش آبدات تاریخی شهر غزنی؛ غزنی چرا به حیث مرکز ثقافت اسلامی انتخاب شد؟ این ارایه یک تاریخچه راایجاب میکند که من فکر میکنم دوستان عزیز اهل مطالعه ما در این راستا یقیناً معلومات و منابع را جمع آوری کردهاند. چون میدانیم که تمدن غزنویان یکی از دورههای بسیار طلایی ، ماندگار، خوش نام و خوش آوازه تاریخ خراسان و به خصوص تاریخ اسلام و مسلمانان است.
در دوره غزنویان در دربار سلطان محمود غزنوی حدودی چهار صد شاعر و نویسنده در یک زمان مشغول تحقیق، تفحص، شعر و مشاعره و کارهای علمی بوده است که سر شناسان آن دوره کسانی بوده که ما میشناسیم مانند فرخی سیستانی، بیهقی، سنایی غزنوی، ابوریحان بیرونی و صدها شاعر و نویسنده ی دیگر، حتی فردوسی جز کسانی است که در دربار غزنوی به سرودن شاهنامه آغاز کرده است. این تمدن، یک تمدن درخشان بوده است. از بازمانده این تمدن غیر از پروژههای آمادگی شهر غزنی، سر تعمیر و ترمیم آبدات تاریخی که شهر غزنی، به شهر اولیا معروف است و حدود 99 آرامگاه و مقابر شعرا، علما، مشایخ، عرفا،فلاسفه و اندیشمندان بزرگ را داریم. مثلاً آرامگاه ابوریحان بیرونی، سنایی غزنوی و... که حداقل بیش از 200ـ300 فیلسوف، اندیشمند ، شاعر و نویسنده را میشود لیست کرد.
3. بخش سوم عبارت از ساختن یک کمپلکس بوده که در آن کمپلکس بخاطر پذیرایی از مهمانان جشنواره که سفرا و شخصیتهای کشورهای اسلامی اشتراک میکنند، در یک جای بسیار مقبول سالن اجتماعات، مسجد، بازار و محل نمایشگاه یک کمپلکس هم در کنار آن ساخته میشود.
بنا براین،پروژه ها در سه بخش، مجموعاً دو صد و ده میلیون دالر بایداز آدرس حکومت یا کشورهای اسلامی تأمین و تدارک میشد تا این آمادگیها گرفته میشد. متاسفانه از 2007ـ 2011 هیچ نوع اقدام عملی در این راستا صورت نگرفته است و دلیل اصلی آن شاید این باشد که بخش اعظم منابع مالی و بودجه از کشورهای اروپایی و آمریکایی تأمین میشود و آنها در راستای غزنی 2013 و تجلیل از تمدن دوره غزنویان هیچگونه مسئولیتی ندارند و نباید هم سهم میگرفتند و این مربوط به کشورهای اسلامی بوده که آنها نیز در این راستا هیچ علاقهای نشان ندادهاند.
تا 2011 هیچ کاری صورت نگرفته بود غیر از اینکه یگان هیئت آمده و رفته و دولت یگان پیام داده که ما باید کار کنیم. از 2011 به این طرف کم و بیش کارهای محسوس صورت گرفته است که ما این را به عنوان یک معلومات خدمت دوستان عرض میکنیم. ما از بین صد آبده تاریخی 35 پروژه آبده تاریخی را که زیارتگاه های بزرگان، عارفان، شعرا، نویسندگان و محققان دوره غزنویان است ، بازسازی کردیم که هنوز هم بخش اعظم پروژهها مانده که باید تا آن زمان صورت گیرد. در قسمت بازسازی شهر غزنی یا آمادگیهای شهری برای تجلیل از یک محفل بسیار باشکوه و تاریخی، ما از آدرس حکومت پیسهای دریافت نکردیم. تنها پی.آر.تی(P.R.T) سالانه حدودی بیست میلیون دالر بخاطر پیشبرد پروژههای غزنی و ولسوالیها تخصیص داده اند. البته خود آنها با مشوره ولایت مصرف کردند که از جمله ساختن 60 کیلو متر جاده داخل شهر غزنی، سیستم آب آشامیدنی، فضای سبز و پارکها، یک سلسله کارهای صورت گرفته است. در عین حال تنها همان پروژه مرکز ثقافت اسلامی به قیمت مجموعی بیست میلیون دالر از آدرس حکومت افغانستان روی دست گرفته شده است که بخش از کار الآن عملاً جریان دارد. چون وقت کم است و فرصتها بسیار ناچیز است. احتمال دارد که در فصل بهار و تابستان سال آینده چون تجلیل ماه اکتبر 2013م است، ما یک سال فرصت داریم امسال اگر این پول و پیسه مصرف شود و جمع پول و پروژه بهار و تابستان اگر تطبیق شود، امکان دارد که این آمادگی گرفته شود.
سؤال: یک سؤال بسیار اساسی این است که شما وقتی از یک تمدن تجلیل میکنید، یک دوره بسیار طولانی که نه بلحاظ جنبههای مادی بلکه بیشتر بخاطر جنبههای معنوی که عبارت است از معرفی شخصیتها، مشایخ، عارفان، علما، اندیشمندان، شاعران، مفسران و... در این راستا چه کارهای انجام شده و صورت گرفته است؟
جواب: ما این را قبول داریم که یک نقص بسیار کلان در کار غزنی 2013 این است که در بخش پروژههای مادی و تعمیر و ترمیم آرامگاه، مقبره، ساختمان سازی، شهرسازی و حتی تعمیر بالا حصار غزنی که از دوره اسکندر مقدونی و دوره مغول مانده است،هویت بالاحصار بازسازی واحیا میشود. اما در ارتباط با بازسازی هویت فرهنگی غزنی متأسفانه کار جدی صورت نگرفته است. در این راستا باید بگویم حتی میزان درک شخصیتهای سیاسی ما نظر به اشتغالات که دارند و حتی میزان تحلیل و باور آنها که معرفی یک تمدن بیش از آن که جنبه چند نماد، مقبره، زیارتگاه، مناره و غیره باشد، بیشتر به معرفی مفکوره، اندیشه، عرفان، فلسفه و جهان بینی اندیشمندان ارتباط دارد که باید ما تاکید میکردیم و کارهای جدی صورت میگرفت و سمینارها برگزار میشد، دایرةالمعارف و مقالات علمی چاپ میشد و کتابخانهها عیار میشد حتی منابع مختلف از ممالک و کشورهای اسلامی جمع آوری میشد.
ما شخصیتی داریم مثل سنایی غزنوی که در عرفان پیشتاز است، شخصیتی داریم مانند ابوریحان بیرونی که در زمینه علم نجوم یگانه دوران خود بوده و امروز هم روی تئوریها نجومی آن شخصیت علمی بسیاری از محافل علمی، آکادمیک ودانشگاه های دنیا غور و بررسی میکنند و نتایج پژوهشها و تحقیقات آنها را ما باید جمع میکردیم و پیرامون هر شخصیت باید چندین سمینار برگزار میشد و چندین جلد کتاب باید چاپ میشد و در این راستا متأسفانه نه فرصت کاری بوده و نه تحلیل از ضرورت کار و نه امکانات مادی که باید در این بخش کارهای لازم انجام میشد. ما اگر بسیار صادقانه و صریح بگویم، در این راستا دست آورد خاصی نداریم.
سؤال: به نکتهای بسیار خوبی اشاره کردید و آن این که ما باید روی شخصیتهای علمی، فرهنگی،و... و اندیشههای آنها تحقیقات انجام میدادیم، شما فرمودید که تا حالا از سوی ارگانها و نهادهای دولتی کار نشده است. بفرماید که از سوی نهادهای فرهنگی مستقل خارج از چار چوب دولت آیا در زمینه فرهنگی غزنی کارهای صورت گرفته است یا نه؟ اگر در این قسمت هم معلومات دهید ممنون میشویم.
جواب: تشکر! من باورم این است که اگر غزنی از زاویه ذخایر علمی و فرهنگی مورد غور و بررسی قرار گیرد.این به بازشناسی هویت همهی مسلمانان و هویت شخصی افغانستانیها مربوط میشود. دوره غزنویان دورهای است که مرز بندی بین کشورها و ممالک اسلامی منطقه؛ ایران، پاکستان و شبه قاره هند نبوده است. این یک بخش بسیار ضروری است که باید کاری جدی صورت میگرفت. متأسفانه قبلاً هم اشاره کردم که ما در این راستا از آدرس حکومت تا هنوز کار خاصی نکردهایم. تنها دست آورد که در این راستا وزارت اطلاعات و فرهنگ ما دارد، حدودی 10ـ15 مضمون کتاب است که چاپ کرده است. آن کتابها هم کتابهای است که زمان تدوین، تألیف و جمع آوری منابع آنها مربوط به دورههای مختلف بوده مثل تاریخ بیهقی، غزنه و غزنویان، تحقیقاتی در باره سلطنت غزنویان که مربوط به استاد خلیلا...خلیلی است و چند پایان نامه که بعض از دوستان ما که در این راستا اثرات گران بهای را تولید کردهاند. اینها را وزارت محترم فرهنگ از هر مضمون شاید 1000ـ2000 کتاب را نگاه کردهاند فقط برای روزهای که مهمانان ممالک اسلامی در غزنی میآید، بخاطر معرفی غزنی صرفاً به مهمانان ارایه داده میشود و حال اینکه ما از آدرس حکومت باید خیلی کارهای جدیتر از این میکردیم.
اما جای خوشبختی است که عدهای از دوستان که در چوکات حکومت نبوده کارهای کردهاند. از جمله محققان و علمای بزرگوار که تعلق خاطر به وطن و هویت گذشته اسلامی این سر زمین داشتهاند. چند سمینار گرفتهاند و چند عنوان کتاب را چاپ کردهاند. در محافل مختلف که ما معلومات داریم در دانشگاههای افغانستان و کشور همسایه ایران و حتی در اروپا یک عده دوستان ما از آدرس نهادهای مردمی نظر به اهمیت موضوع یک سلسله اقداماتی را انجام دادهاند که کارهای آنها به عنوان یک دستاورد در صورتی که ضمیمه کارهای ما شود، میتواند به ما کمک کند تا ما بتوانیم بخاطر معرفی بهتر هویت و تمدن غزنی یک نوع آگاهی دهی بهتر و خوبتر داشته باشیم. و لکن بازهم من روی این نکته تاکید میکنم که ما آن گونه که لازم بود، در جهت معرفی تمدن و هویت غزنی و غزنویان کاری انجام ندادهایم؛ مابه یک وب سایت بسیار فعال ضرورت داشتیم که هر کس میخواست غزنی را بشناسد، آثار علمی و فرهنگی دوره غزنویان را کافی بود که به وب سایت مراجعه میکرد و این وب سایت باید حاوی معلومات علمی، تاریخی، فرهنگی، عرفانی، فلسفی ذخایر دوره غزنویان و شهر غزنی میبود.
امروزه معرفی یک شخصیت یایک تمدن با یک سمینار، چاپ یک کتاب تقریباً کار ناقص خواهد بود. زیرا دنیای امروز دنیای سرعت، ارتباطات و تکنولوژی است که ما با استفاده از این ابزار در این راستا باید اقدام میکردیم و لکن متأسفانه بخاطر فقر فرهنگی و مشکلات امنیتی و عدم درک صحیح از شیوه معرفی یک تمدن ما در این جهت کم کار هستیم و چیزی قابل ارایه نداریم.
سؤال: تشکر جناب آقای احمدی! دو باره به بخش آمادگیهای مادی بر میگردیم و این پرسش را مطرح میکنیم که برگزاری جشنواره نیاز به یک سالن و جایگاهی ویژه دارد؛ زیرا مهمانان از کشورهای مختلف در این محفل حضور پیدا خواهد کرد. در این قسمت تدابیر اندیشیده شده یا نه؟
جواب: به نکتهای بسیار خوبی انگشت گذاشتید. ما در ابتدای برآورد کار و بررسی مقدماتی که از وضعیت آمادگیهای غزنی باید میشد، در پلان کار 65 پروژه مد نظر گرفته شد که در بین آنها ساختن هتل هفت ستاره، شش ستاره و چهار ستاره در بین بود. پارکها بود. حتی موزیم نظامی و غیر نظامی، و مهمتر از همه در بخش پذیرایی علاوه بر مهمانان ویژه، توریستهای که در آینده میخواهند در غزنی سفر نمایند. زیرا وقتی غزنی معرفی شود طبیعتاً یک جاذبه ایجاد میشود برای یکعده جهانگردانی که بخاطر معرفی بهتر و خوبتر نمادها و آثار، علاقهمندی نشان میدهند و از ساحههای مختلف باید دیدن نمایند و طبیعتاً نیاز به فضای امن دارند تا بتوانند گشت و گذار نمایند. چون بعضی از پروژههای ما در ولسوالی خواجه میری است و حتی بعض از آبدات تاریخی ما در ولسوالیهای دور دست مانند جاغوری، مالستان و اجرستان است که از نظر قدمت تاریخی دارای ارزش ویژه است.
لکن مشکل کار این است که متأسفانه ضعف و کم کاری از یک طرف و مشکلات و فقدان امنیت از طرف دیگر و فراهم نبودن زمینه سرمایه گذاری مطلوب از سوی سکتورهای خصوصی باعث گردید که بسیاری از پروژهها و کارها زمینه تطبیقی پیدا نکند و یگانه چیزی که داریم به حیث محل پذیرایی،سکونت و سالن اجتماعات برای مهمانان خارجی، سفرا، شخصیتهای سیاسی، علمی ممالک و کشورهای اسلامی همان کمپلکس مرکز ثقافت اسلامی است که دارای حدودی 10ـ15 پروژه است که قابل افزایش نیز میباشد.
این تعمیر در مساحت تقریبی دو جریب در نظر گرفته شده است که یک سالن بسیار بزرگ و عصری است برای تدویر محافل، در کنار آن حدودی 50 بلاک رهایشی به عنوان محل سکونت مهمانان تدارک داده شده است که الآن بخش از کار انجام گرفته، که به صورت یک طبقه و دو طبقه است. در کنار آن جوم نادیوم، استادیوم، مسجد و باغ زنانه( که برای طبقه اناث در نظر گرفته شده است) و حتی یک بازارو نمایشگاه که 34 ولایت افغانستان میتوانند صنایع دستی و هنرهای خویش رادرآن، به نمایش بگذارند.
این کمپلکس چنان که اشاره کردم مبلغ بیست میلیون دالر اعتبار دارد و کار آن جریان دارد. نظر به سیستم بروکراسی و فساد که در درون حکومت است که باید به عنوان یک واقعیت تلخ پذیرفت و انکار نمیشود، پول و بودجه مزبور که باید در آغاز کار اختصاص داده میشد الآن شش ماه است هنوز این بودجه در اختیار ما قرار نگرفته است. پروژههای که در سال گذشته قرار دادشان امضا شده تا به حال باید تکمیل میشد بخاطر همین بروکراسی تکمیل نشده است. ما امیدواریم که این پروژهها تا سال آینده تطبیق شود. اگر این پروژهها تطبیق شود، از نظر پذیرایی مهمانان، سالن اجتماعات، محل تفریحگاه، محل شنا و حتی ورزش و سپورت مشکل ما تا حدودی حل خواهد شد.
سؤال: شهر و ولایت غزنی از نظر امنیتی بسیار آسیب پذیر است و سال 2013 نیز پیش رو است. در قسمت مسایل امنیتی غزنی چه تدابیر امنیتی در نظر گرفته شده است و چه تضمین وجود دارد؟ بسیاریها در این زمینه نگرانیها و دغدغههای دارند.
جواب: متاسفانه ریشهای اکثرمشکلات موجود در غزنی ارتباط مستقیم دارد به عدم امنیت، و ما عدم امنیت در غزنی را قبلاً هم متذکر شدیم و الآن هم منکر شده نمیتوانیم. به عنوان یک مانع تلقی میکنیم. آمادگیهای ما برای 2013 منوط به این است که وضعیت تغییر کند و حد اقل یک صلح نسبی در افغانستان در مناطق جنوبی و به خصوص در غزنی اگر حاکم نشود ما نمیتوانیم مهمانان را مطمئین بسازیم که آمدنش را در غزنی هیچگونه خطر تهدید نمیکند و در فضای آرام و امن این محفل برگزار خواهد شد.
بر این اساس وضعیت غزنی بخاطر همجواری با ولایتهای میدان وردک، لوگر، پکتیکا، پکتیا و زابل و حتی یکی از ولسوالیهای غزنی( ناوه) عملاً از سلطهای حکومت خارج است و این ولسوالی با پاکستان مرز مشترک دارد و متأسفانه محل تردد و اکمال طالبان مخرّب در ولایت غزنی وولسوالیهای مانند نوبهار، زابل و ارزگان[خاص] است. ما در این راستا کوشش و تلاشهای خود را کردهایم و امکانات حکومت ما در ارتباط اکمالات نظامی که بتواند وضعیت امنیت را بهبود بخشد، طبیعتاً خالی از مشکل نخواهد بود.
بسیار کوتاه اشاره کنم به وضعیت امنیت؛ بدبختانه وضعیت امنیت در افغانستان طی ده سال با حضور بیش ازچهل کشور دنیا حل نشده است!! الآن هم در اراده حکومت افغانستان و ولایت غزنی نخواهد بود که ما بگویم صلح تأمین میشود و ما در سایه صلح و آرامش این کارها را انجام میدهیم. جنگ و صلح در افغانستان موضوع منطقهای، جهانی، ایدئولوژیک و سیاسی است و در این موضوع یک تضمین معتبر و پیش بینی دقیق کاریست بسیار مشکل.
سؤال: با توجه به مشکلات اقتصادی مردم غزنی و پدیده بیکاری، در رابطه با پروژههای اقتصادی، صنعت، زراعت و کارهای صنعتی اقدامات و کارهای صورت گرفته است یا نه؟ پلانهای روی دست هست یا نه؟ در این مورد یک مقدار روشنی بیاندازید.
جواب: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در رشد و توسعه یک منطقه، سر زمین و قلمرو جغرافیای داشتن منابع اقتصادی است.منابع اقتصادی است که میتواند سرنوشت زندگی مردم را بهبود بخشد متأسفانه ولایت غزنی با اینکه از نظر توسعهای شرایط مناسب را دارد و لکن امروزه از هجده ولسوالی حد اقل ده ولسوالی در فضای نا آرام به سر میبرد که طبعاً کار کردن و تطبیق پروژه و کمک کردن به مردم در یک شرایط جنگی، انتحار و انفجار بسیار مشکل است.
اما در بخشها و ولسوالیهای که امنیت وجود دارد سر زمینهای است که مستعد برای رشد زراعت آن هم زراعت مدرن که امروز شرایط ایجاب میکند، نیست. بلحاظ صنعتی نیز متأسفانه سادهترین ابزار و وسیله که بسیار ضرورت است مانند برق، جادهها و سرکهای ارتباطی و مواد خام که بتواند چرخ صنعت را به حرکت در آورد، با مشکل مواجه هستیم و لکن باز هم ما الآن یک پارک صنعتی را در پلان داریم که در شروف کار است، شاید بتواند برای یک سری کارخانههای کوچک مؤثر باشد.
غزنی یک سری محصولات خاص از میوه فعلی گرفته تا میوه خشک و... که طبیعتاً ایجاب میکند که سرد خانه و فابرکههای برای آب میوهگیری و حتی برای صادرات میوه یک سیستم مدرن داشته باشیم که بتوانیم به دهاقین کمک کنیم و لکن با توجه به مشکلات که حکومت ما دارد و مهمترین دغدغهاش این است که چگونه بتواند مأمورین خود را سرپا ایستاد کند. از سوی دیگر51% بودجه افغانستان در بخش امور امنیتی هزینه میشود و 49% باقی مانده با در نظر داشت خرابیها، توقعات زندگی و نیازهای اساسی که وجود دارد به خصوص معارف و دانش و سکتور صحت و بهداشت و سلامتی مردم، پاسخگوی اولویتهای ما نخواهد. از نظر اقتصادی ما وابسته به جامعه جهانی هستیم که آنها در بخشهای صنعتی و بخشهای که منجر به استقلال اقتصادی افغانستان شود، علاقه ندارند.
سؤال: تشکر جناب آقای احمدی! مزاحم شما شدیم بسیار ممنون. در پایان اگر پیام خاصی برای مردم و فرهنگیان داشته باشید، بفرمایید.
جواب: تشکر از شما! من اگر به عنوان یک حرف دل دوستانه با دوستان فرهیخته واهل قلم خصوصاً مجموعه« بنیاد صبا» که دست آوردهای قابل قدر دارند، داشته باشم، این است که مشکلات وطن ما یک در هزار است. از طرفی بخواهیم یا نخواهیم ما به این سر زمین تعلق داریم ما هستیم و این مکلّفیت ما. طبیعتاً هر کشوری از جنگ فارغ میشود و میخواهد راه بیرون رفت پیدا کند، باید ریاضت بکشد. مشکلات را تحمل کند. ما هم ناگزیر هستیم افغانستان را از این وضعیت خراب و آشفته نجات دهیم و من باور دارم که نسل مسئول و رسالتمند به امید پروردگار و با استفاده از خرد و دانش جمعی خود میتواند بر مشکلات فایق آید و سر زمین آبایی خویش را از این مشکلات نجات دهد. تشکر از شما و همه ی دوستان که در این زمینه ها قلم میزنند و زحمت میکشند.
والسلام علیکم ورحمةالله.