تاریخ و فرهنگ

تازه های نشر: معرفی دو اثر جدید در حوزه فرهنگ و تاریخ افغانستان

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** تاریخ و فرهنگ

شناسه کتاب اول

عنوان اثر: در غیاب پدر

پدیدآورنده: حکیم سروش مالستانی

ویراستار: عصمت الطاف

طرح جلد: بلقیس محمدی

ناشر: نشر آمو- تهران

نوبت چاپ: اول- پاییز 1401ش

شمارگان: 550 نسخه

قطع: رقعی

قیمت: 50000 تومان

 اشاره

حکیم سروش، زاده‌ای روستای القبلان ولسوالی مالستان ولایت غزنین، در سال 1333ش، است. او دانش‌آموخته‌ی دپارتمنت سینمای دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل است. رشته‌ای که تاثیرش را به وضوح می‌توان در تصویر پردازی و تصویرسازی‌های او مشاهده کرد. او پیش از این، در قالب داستان کوتاه می‌نوشت، که «سیب‌های درون قاب» و «دوهزار و بیست رقم منت» از نمونه‌های آن است، اما این‌بار در این اثر جدیدش، در قالب داستان بلند، قلم زده و بختش را آزموده است که در زیر معرفی می‌شود.

«در غیاب پدر»

در غیاب پدر، عنوان کتاب رمان و داستان بلند حکیم سروش است، که در 100 صفحه با تیراژ 550 نسخه و قطع رقعی، از سوی نشر آمو در تهران منتشر شده‌است. این کتاب، پس از «سیب‌های درون قاب» و «دو هزار و بیست رقم منت»، سومین اثر داستانی این نویسنده‌ای جوان و روایت‌گر داستان سرگذشت حکیم بازی‌گوشی است که پس از مهاجرت پدرش به ایران، مرد خانواده می‌شود و در کنار مکتب، درس و مشق، مانند دیگر هم‌سن ‌و سالان و هم‌روستایی‌هایش، با مادر و خواهرش در مزرعه و صحرا کار می‌کند تا چرخ زندگی و روزگار را بچرخاند. بخشی از کوتاهی‌هایش در درس و مشق، هم به‌خاطر عهده‌دار شدن مسؤولیت و به دوش کشیدن غم خانواده آن‌هم در آن سن و سال کم است.

داستان بلند در «غیاب پدر»، را می‌توان، داستانی برای رده‌ای سنی نوجوانان دانست؛ زیرا سرگذشت نوجوان مکتبیِ را روایت می‌کند که در یکی از روستاهای مالستان ولایت غزنین، زندگی می‌کند. فضا، شخصیت، کش‌مکش، دغدغه، حس و حال روستایی دارد که بخشی از آن‌ها در طرح جلد نیز به‌خوبی بازتاب یافته‌ است. داستان نثر روان، بی‌تکلف و در عین حال با طنز آرامی همراه است و خواننده را در جریان خواندن، می‌خنداند و به شیوه‌ای اول شخص مفرد روایت ‌شده‌است. داستان، پایان خوشی دارد و حکیم بازی ‌گوشی‌که نه درس‌ها را جدی می‌گرفت و نه کارهای خانگی‌اش را انجام می‌داد، رفته، رفته در پایان داستان به درس‌ها و مکتبش علاقه پیدا می‌کند و سعی می‌کند دیگر به‌خاطر کار از رفتن به مکتب کوتاهی نکند. حرف‌های مادرش را که او را دنبال کار در مزرعه می‌فرستد، پشت گوش می‌اندازد و نارضایتی مادر را به جان می‌خرد، اما مکتب را ترک نمی‌کند.

بریده‌ای از کتاب

«بازهم دیر و ناوقت می‌رسم پیش دروازه‌ی صنف می‌ایستم و نفس می‌گیرم. عرقِ سر و صورتم را با دستمال گردنم، پاک می‌کنم. سروصداهای زیادی از داخل صنف شنیده می‌شود، اما هیچ معلوم نیست چه می‌گویند. از این بابت خوش‌حال هستم که معلم هنوز در صنف نیامده‌است. دروازه را آرام و آهسته باز می‌کنم و داخل صنف می‌روم. از هرکله‌ای صدایی شنیده می‌شود. هنوز در جایم قرار نگرفته‌ام که دروازه صنف باز می‌شود و معلم داخل می‌آید. صداها آرام و سکوت حاکم می‌شود. معلم پیش صنف روی چوکی، می‌نشیند و کتاب حاضری را باز می‌کند و به حاضری گرفتن شروع می‌کند؛ احمد، محمود، کلبی، مقصود و...، می‌دانم کسانی‌که نیامده، همه را غیرحاضر می‌زند. هیچ گذشت ندارد. هرروزی که نیامده‌ام، غیرحاضر شده‌ام. کتاب حاضری را قات[1] می‌کند و می‌گوید: کار خانگی تان را بکشید!...»

«بنیاد علمی، فرهنگی صبا»، این اثر نفیس و ارزشمند را به جامعه علمی کشور، فرهنگیان و نویسنده‌ای آن، تبریک گفته، ضمن آرزوی موفقیت‌های بیش از پیش برای ایشان، مطالعه‌ی آن را به همگان توصیه می‌کند و امیدوار است، مفید و سودمند باشد.

 

 

 

شناسه کتاب دوم

 عنوان اثر: پرتوی در تاریخ ارزگان (بررسی زندگی حجت‌الاسلام سیداسحاق نقوی)

پدیدآورنده: رحمت‌الله ضیایی ارزگانی

ویراستار: علی ضیایی

طراح جلد: علی ضیایی

ناشر: دارالعلم- قم

نوبت چاپ: دوم- 1401

شمارگان: 1000 نسخه

 

اشاره

«پرتوی در تاریخ ارزگان (بررسی زندگی حجت‌الاسلام سیداسحاق نقوی)»

این کتاب به قلم فاضل محقق رحمت‌الله ضیایی ارزگانی نگاشته شده‌است و با یک پیش‌نوشتار در شش فصل تنظیم گردیده‌است.[2] فصل اول مربوط به زندگی‌نامه، تحصیل و استادان آقای نقوی از جمله مرحوم ملا برات‌علی (آخوند بزرگ شیرداغ) و سیدفاضل مالستانی[3] است. فصل دوم در باره سجایای اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی و نیز اندیشه‌های سیاسی و فلسفی آقای نقوی است، فصل سوم، شرایط فرهنگی، اجتماعی ارزگان و به‌ویژه باغچار زادگاه آقای نقوی را بازتاب می‌دهد، فصل چهارم، به خدمات علمی، سیاسی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایشان به‌طور مستند پرداخته است، فصل پنجم، تحت عنوان یاران مهر، تنظیم گردیده و در آن عده‌ای از مشاهیر علمی، اجتماعی همفکر و هم‌کار با آقای نقوی معرفی شده‌اند و فصل ششم، برخی از مشاهیر و مفاخر علمی، اجتماعی معاصر ارزگان را معرفی می‌کند. کتاب با قلم ادیبانه و جذاب نگاشته شده‌است و در آن نکات تاریخی، علمی، اجتماعی و سیاسی به‌طور مستند طرح و تبیین شده‌است.

هم‌چنین فرایند و برایند زندگی فاخر سیداسحاق نقوی از آغاز تا فرجام و زندگی بسیاری دیگر از مشاهیر علمی و اجتماعی ارزگان، با روش تحقیقی و مستند به جامعه‌ی امروز و فردای ارزگان ارایه شده‌است. از جمله در شناسه‌ای آن، درباره مرحوم سیداسحاق نقوی چنین آمده‌است: «عالم ربانی، علامه نقوی درخشان‌ترین ستاره علمی، فرهنگی و سیاسی در سپهر تاریخ ارزگان است. او پس از فراگیری دانش دین در مدارس و حوزه‌های علمیه‌ی مشهد، تهران و نجف اشرف، به‌عنوان نماینده‌ی بزرگ‌ترین مرجع تقلید شیعیان جهان در سال 1348ش، به ارزگان بازگشت و در ارزگان خاص نخستین حوزه علمیه امام صادق(ع) را در منطقه بنیاد نهاد و از این رهگذر تحول همه جانبه علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ساحه ارزگان ایجاد شد. علامه نقوی نه تنها به‌عنوان یک عالم دینی بلکه یک متفکر، دارای اندیشه نوین اسلامی و مصلح بزرگ در ارزگان و سایر قلمرو فعالیتش مطرح بود و مثل خورشید پرفروغ بر ساحه ارزگان خاص تابید که تابش علمی، فرهنگی و معنوی او برای همیشه در حافظه‌ی تاریخ ارزگان ماندگار خواهد بود.»

این کتاب با مقدمه شاعر دردمند کشور جناب ابوطالب مظفری مزین شده و در فراز از مقدمه ایشان چنین آمده‌است: «... کتاب پرتوی در تاریخ ارزگان که از این آدم‌ها و خاطرات شان حرف می‌زند. جرقه‌ای امیدی در من شعله می‌کشد که چنان هم نبوده که من می‌اندیشیده‌ام. پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد. ما توانایی آن را داریم که چنگ بیندازیم و برگی از دفتر این خاطرات گرامی را از دست یغماگر باد زمان، پس بگیریم و با خود داشته باشیم. این است که آفرین گویم: به همت بلند سرور ارجمند جناب استاد رحمت‌الله ضیایی‌که امیدها را زنده می‌کند. به قول فردوسی بزرگ: عیسی‌وار تمام این رفتگان را به نام زنده کرده‌‌است.

قلم استاد ضیایی همدلانه و مشفقانه است. او با سنگ و چوب ارزگان عجین است. از این سرزمین چنین می‌نویسد که گویی سخن یکی از بستگانش در میان است. از کوه، دشت و سبزه‌زارش چنان حرف می‌زند که از مردمانش. او با موضوع کتابش یکی شده است. هرچند سخن محوری کتاب متعلق به یکی از افراد این سرزمین است، ولی در منظومه شمسی ایشان سیاره‌های بسیار دیگری را نیز گرد آورده که روزگاری همگی بر یک مدار و به یک مقصدی می‌چرخیده و در حرکت بوده...»[4]

«بنیاد علمی، فرهنگی صبا»، این اثر نفیس و ارزشمند را به جامعه علمی کشور، فرهنگیان و نویسنده‌ای آن، تبریک گفته، ضمن آرزوی موفقیت‌های بیش از پیش برای ایشان، مطالعه‌ی آن را به همگان توصیه می‌کند و امیدوار است، مفید و سودمند باشد.

منبع: فصلنامه سخن صبا، تابستان و خزان 1401، ش43-42

 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**