**مقاله ها**

زندگینامه حجت الاسلام استاد عارفی مالستانی(زيدعزه)

**نوشته شده توسط تهيه كننده: حسن علي افتخاري**. **ارسال شده در** مشاهر و شخصیت ها

زندگینامه علمی، سیاسی و اجتماعی حجت الاسلام والمسلمين استادعارفی مالستانی(زيدعزه)

مقدمه

سرزميـن افغانستان مهـد رويـش و پــرورش چهره­ هاي فرهيخته علمي، فرهنگي و هنـري فراواني است که در اثر حوادث و نا به ‌ساماني ­هاي اجتماعي گمنام‌ مانده و فرصت شناسايي و معـرفي اين چهـره­ها ميسر نگـرديده است. از اين­ رو، نسل­ حاضر احساس مي­کنند، کـه ما در تاريخ کشـور خود مفاخر علمي، اجتـماعي و فرهنگي نداشته‌ايم، در حالي که نقطه نقطه­ اي اين سرزمين، شخصيت­هاي فرهيخته و نامداري را در عرصه­هاي گوناگون علمي، فرهنگي و اجتماعي پرورانده است، که در نشر معارف و فرهنگ ديني و تمدن بشري، نقش عظيم داشته و خدمات شايسته­ و انکار ناپذيري در اين عرصه­ها انجام داده و آثار گران سنگ و ارزشمندي از خود به يادگار گذاشته­اند. يكي از اين چهره‌هاي ماندگار و شاخص حضرت حجة الاسلام و المسليمن استاد الحاج آقاي عارفي مدظله العالي است که  در عرصه‌هاي مختلف علمي، فرهنگي و اجتماعي مالستان خدمات ارزشمندي انجام داده است.

ولادت و آغاز تحصيل

استاد عارفي در سال 1316ش در خانواده مذهبي و روحاني در قريه علوم بلقسان ولسوالي مالستان از توابع ولايت غزني ديده به جهان گشود. در سن شش سالگي به مكتب‌خانه رفت و دروس مقدمات را نزد ملاي مكتب فرا گرفت. با بازگشت مرحوم حاج شيخ صفرعلي رحيمي ـ از علماي بر جسته­ي مالستان ـ به زادگاهش، که به دعوت مردم خوردك­زايده، حوزه علميه­اي را در قريه سبزك تشكيل مي‌دهند، استاد عارفي مانند بسياري ديگر، از شاخصار دانش حاج شيخ صفرعلي رحيمي استفاده نموده و دروس مقدمات تا شرح لمعه را طي مدت شش الي هفت سال كه مدرسه علميه ايشان در سبزك برقرار بود، فرا مي­گيرد.

تحصيل در خارج از کشور

 الف) درحوزه علميه مشهد مقدس

استعداد و ذکاوت فوق العاده استاد عارفي باعث مي­گردد تا استادش مرحوم الحاج شيخ صفر پدر وي را ترغيب کند که اين شاگرد نابغه­اش به همراه وي براي ادامه تحصيل عازم ايران گردد. از اين جهت استاد عارفي در سال 1335ش. به همراه استاد خويش براي ادامه تحصيل راهي ايران مي‌شوند. استاد، در بدو ورود به ايران، مشهد مقدس را براي ادامه تحصيل بر مي‌گزينند و نزد اساتيد به نام حوزه علميه مشهد مقدس؛ مانند مرحوم اديب نيشابوري و سيد حسن مدرس تلمذ نموده و كتاب­هاي؛ چون شرح لمعه، قوانين، مطول، رسائل و مكاسب را فرا مي‌گيرند

ب) تحصيل در حوزه علميه قم

بعد از سه سال تحصيل در مشهد مقدس، استاد براي ادامه تحصيل راهي نجف اشرف مي‌شوند، وقتي به قم مي­روند مدتي را در قم ماندگار مي­شوند. در ابتدا در مدرسه فيضيه با آيت الله صادقي پرواني هم حجره شده و سپس در يكي از حجرات مدرسه آيت الله بروجردي  (مدرسه خان) رحل اقامت مي‌افكند.

استاد عارفي در حوزه علميه قم، مکاسب شيخ انصاري را از محضر آيت الله مشکيني(ره)، رسايل را از محضر آيت الله سبحاني(دام ظله)، کفاية الاصول را از محضر آيت الله منتظري(ره) و منظومه سبزواري را از محضرشهيد آيت الله آقا مصطفي خميني(ره) فرا مي‌گيرند. سپس به دروس خارج فقه و اصول مراجع بزرگوار؛ چون حضرت امام خميني(ره)، گلپايگاني(ره)، مرعشي نجفي(ره) و شريعتمداري شرکت مي‌كند؛ امّا در درس خارج بيشترين بهره را از دروس خارج فقه و اصول حضرت امام خميني(ره) مي­برند.

ج) نجف آخرين مقصد

 پس از رحلت آيت الله بروجردي در سال 1342­ش و آغاز انقلاب اسلامي ايران، با فراهم شدن زمينه مسافرت به عراق راهي نجف اشرف مي­شوند. استاد در بدو ورود به نجف اشرف در مدرسه شيخ چمن از علماي مالستان ساکن مي­گردد. بعد در حجره‌اي در مدرسه جامعة النجف رحل اقامت مي‌افكند. پس از اقامت در نجف، به مدت سه سال در دروس خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله العظمي خويي(ره) شركت مي‌كند. استاد، كه به قصد ادامه تحصيل تا رسيدن به قلّه‌اي رفيع اجتهاد راهي نجف شده بود، با جديت تمام درس مي­خواند؛ امّا در سال 1345ش. پدر مهربان ايشان مرحوم كربلايي محب‌علي به نجف رفته و از استاد مي­خواهد تا به وطن برگردد و زکات علمش را به تشنگان دانش هديه کند. استاد که تشنه علم و دانش بود پدر بزرگوارش را متقاعد مي­سازد که بعد از ديدار با بستگان بايد براي ادامه تحصيل به نجف بازگردد، پدر مي­پذيرد و استاد به همراه وي راهي وطن گرديده و براي هميشه در آن جا ماندگار و مشغول تدريس و فعاليت مي­گردد.

ويژگي‌هايي شخصيتي

ويژگي‌هاي فردي هر انساني شكل دهنده شخصيت اوست. برخي افراد در جامعه به دليل برخورداري از ويژگي‌هاي منحصر به فرد، برجسته‌تر از ديگران در جامعه ظاهر شده و به شخصيت كم‌نظير و يا بي‌نظير تبديل مي‌شود. استاد عارفي يكي از اين شخصيت­هاست که به برخي از ويژگي­هاي فردي و شخصيتي ايشان اشاره مي‌شود:

1)    استعداد و نبوغ فکري

استاد عارفي از استعداد و نبوغ فکري فوق العاده­اي برخوردار است که دوستان و شاگردان ايشان به اين امر اذعان دارند. به عنوان نمونه آيت الله موئدي قمي در باره­ي ذكاوت و استعداد استاد چنين مي‌گويد: «من با آقاي عارفي هم مباحثه بوديم ايشان داراي استعداد بسيار قوي بودند به طوري كه در جمع همكلاسي‌ها مستعدتر از ايشان كسي نبود. ايشان هم زود مي‌فهميد و هم خوب مي‌فهميد ضمن اين­كه ايشان داراي حافظه بسيار قوي بودند مطلبي كه ياد مي‌گرفت پس از مدت­ها اگر از ايشان سؤال مي‌شد، به راحتي آن را به ياد مي‌آورد. ما از ايشان در اين مدت بهره‌هاي فراوان برديم خدا ايشان را حفظ كند».

2)   جديّت و نظم در زندگي

استاد فوق العاده انساني منظم است و در برنامه­هايش پشت کاري عجيبي دارند. ايشان برنامه روزانه دوران تحصيل خود را براي نگارنده اين گونه بيان مي‌فرمود: «در زمان طلبگي برنامه روزانه‌ام از اين قرار بود كه بعد از اذان صبح و اداء فريضه و تلاوت قرآن، برنامه مباحثه داشتيم. پس از طلوع آفتاب تا هنگام اذان ظهر در درس­ها شرکت نموده و بعد از اداء فريضه ظهر و عصر و صرف غذا و مقدار کمي استراحت، تا اذان مغرب مشغول مطالعه و مباحثه بوديم. بعد از اذان مغرب و اداء فريضه مغرب و عشا تا ساعت11 شب در كتابخانه به مطالعه و تحقيق پرداخته و سپس به حجره بر مي­گشتيم.

3)    اديب و متبحر در منطق و اصول

استاد عارفي يک اديب تواناست و در منطق، فقه و اصول نيز تسلط کامل دارد. حجت الاسلام والمسلين استاد عليزاده مالستاني در وصف ايشان چنين مي­گويد: «حضرت مستطاب استاد عارفي واقعا در علوم اسلامي مانند فقه، ‌اصول و ادب پهلوان علم است. به اعتراف همه، ايشان يك وزنه علمي است» حجت الاسلام والمسلمين آقاي بصير مالستاني كه چندسالي در محضر استاد تلمذ نموده و افتخار شاگردي وي را دارد از استادش چنين ياد مي كند: «طلاب و محصلين زيادي در سطوح مختلف از سيوطي تا كفاية الاصول در آن مجمع علمي گرد آمده بودند. من با اينكه ادبيات و علوم پايه را قبلاً نزد استاد خوبي فرا گرفته و خود را بي‌نياز مي‌پنداشتم، درس حضرت استاد با آن توان علمي و تفهيم مطالب عالي موجب شد تا در دروس ادبيات مجدداً سيري داشته باشيم. ايشان يك اديب كامل است.» او مي­افزا­يد: «در منطق كه آن زمان فقط كتاب حاشيه ملا عبدالله تدريس مي‌شد معظم‌له مطالب و قضاياي منطقي را همراه با اشعار «منظومه "منطق"مرحوم ملا هادي سبزواري» متبحرانه تبيين مي‌كردند. در اصول‌فقه از معالم الاصول تا كفاية الاصول از تبحر و تخصص كافي برخوردار بودند، به گونه‌اي كه مي‌توان ايشان را از علماي اصولي به نام قلمداد نمود. در معاني و بيان كه آن­ زمان كتاب مطول معمول بود يد طولاي داشت. در مجموع مي‌توان حضرت استاد عارفي را در علوم فوق به عنوان استاد به معناي واقعي كلمه دانست و كار و زحمات ايشان در شرايط زماني آن دوره و با حداقل امكانات قابل قدر و ارج گذاري است.»

4)   تهجد و تواضع

 «تهجد» كه در عرف پرهيزگاران راز و نياز به درگاه خداست، اكسير اعظم و كيمياي اكبر است كه مي‌تواند مس تيرة وجود انسان را، به طلاي ناب مبدّل كند. قرآن مجيد در باره اثر فوق العاده تهجد و نماز شب چنين مي‌فرمايد: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَي‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَحْمُوداً» (اسراء/79) پاسي از شب را از خواب برخيز و قرآن (و نماز) بخوان، اين وظيفه اضافي براي توست‏.

از ويژگي­هاي استاد، تهجد و تواضع است. ايشان وقتي در سال 1389 براي زيارت بارگاه ملكوتي ثامن الحجج(ع) و فاطمه معصومه(س) به ايران تشريف آورده بودند مدتي در منزل اينجانب (نگارنده) تشريف داشتند؛ در شب­هاي كوتاه برج «جوزا» هر شب، يك ساعت مانده به اذان صبح از خواب بر مي‌خاستند و نماز شبش را با حال خاصي بجا مي‌آوردند؛ بعد از نماز صبح، به تلاوت قرآن مي­پرداختند و مي‌فرمودند: خواندن قرآن از رو، نورانيت خاصي دارد. ايشان به خواندن زيارت جامعه كبيره نيز اهتمام ويژه داشتند و هرباري كه به زيارت بارگاه ملكوتي حضرت فاطمه معصومه(س) مشرف مي‌شدند، پس از قرائت زيارتنامه حضرت فاطمه معصومه(س) زيارت جامعه كبيره مي‌خواندند. تواضع استاد نيز زبانزد عام و خاص است.

5)    قاطعيّت و شهامت

اهميت و حساسيت منصب قضاوت بر كسي پوشيده نيست. استاد بيش از ربع قرن بر مسند قضا در مالستان تكيه زد، در اين مدت احكامي را صادر و اجراء كرد كه كمتر قاضيي جرأت صدور و اجراء آن‌گونه احكام را دارد؛ مانند اعدام، قطع دست سارق، شلاق و...؛ امّا استاد بدون هيچ ترس از پيامدهاي احتمالي آن، كه ممكن بود به قيمت از دست دادن جان خود و عزيزانش تمام شود، با قاطعيّت تمام مجرمان را به سزاي عمل‌شان رسانيده و حدود الهي را اجراء نمودند.

فعاليّت­ها

الف) علمي، فرهنگي

1- تأسيس مدرسه در علوم بلقسان

پس از بازگشت استاد عارفي از ايران و نجف، اولين فعاليت علمي فرهنگي ايشان در مالستان تأسيس مدرسه در حسينيه بالاسر علوم بلقسان است. مشتاقان علم و دانش از جاهاي مختلف دور استاد حلقه مي­زنند. در همان اوايل بيش از صد نفر طلبه در مدرسه جمع گرديده و از محضر ايشان كسب فيض مي‌كنند. تسلط قوي و مثال زدني استاد بر متون درسي، شاگردان را برآن مي‌دارد تا از ايشان بخواهند كه همه دروس از مقدمات تا سطوح عاليه را خود ايشان تدريس كنند. مدرسه علوم بلقسان در سال1354تأسيس و تا سال1357 ادامه ‌يافت.

2- تأسيس مدرسه علميه رضويه(ع)

با آغاز انقلاب اسلامي افغانستان اکثر حوزه­هاي علميه به حالت تعطيل در آمد؛ امّا از سال1363 بارديگر، شرايط براي بازگشايي حوزه­هاي علميه فراهم شد. استاد عارفي به همراه مرحوم استاد الحاج مهدوي غيغانتو مدرسه علميه رضويه را ابتدا و براي مدتي بنا به شرايط و مسئووليت که اين دو استاد بزرگوار در اداره امور سياسي، اجتماعي مالستان به عهده داشتند در ميرآدينه و سپس در شنيه­ده تأسيس مي‌كنند که تا آغاز هجوم گروه متحجر طالبان( 1378) ادامه داشت.

3- فعال سازي مدرسه علميه مهديه (عج) بلوغو

پس از رحلت مرحوم استاد نجفي مالستاني در سال1385 كه مدرسه علميه مهديه(عج) بلوغو به حالت تعطيل در آمده بود، مردم از استاد عارفي مي‌خواهند تا مدرسه مهديه را سر و سامان ببخشند؛ استاد به اصرار فراوان علما و مردم پاسخ مثبت داده مدرسه مهديه را (كه مدتي متروكه مانده بود و نيازي به تعمير اساسي داشت) تعمير كرده و شاگرداني را در آنجا جمع كرده و تا كنون در آنجا مشغول تدريس و ترويج معارف دين مي‌باشند.

4- شاگرد پروري

امروزه اکثر علما مالستان ـ چه آناني که در مالستان و چه آناني که در جاهاي ديگر مصدر خدمت مي‌باشندـ از شاگردان بي واسطه و يا با واسطه معظم‌له‌اند؛ برخي از شاگردان ايشان عبارتند از حضرات حجج اسلام:

  1. شهيد بصير بغرا؛
  2. شهيد محمدعلي فياض مکنک؛
  3. استاد شيخ ايوب احساني(رئيس مدرسه اميرالمؤمنين(ع) لعلچك)؛
  4. استاد شيخ ايوب تقوي(مدرس مدرسه خاتم النبيين کابل)؛
  5. استاد عليزاده مالستاني(رئيس و مدرس مدرسه محمديه غزني)؛
  6. استاد شيخ حسن عادلي مير آدينه؛
  7. شيخ نادرعلي صالحي(مدرس مدرسه خاتم الانبياء غزني)؛
  8. مرحوم عرفاني مکنک؛
  9. آقاي حاج شيخ حسين‌علي بصير سوکه؛
  10. آقاي سرور اخلاقي بلوغو؛
  11. محمد انور محقق (رئيس و استاد مدرسه علميه امام باقر(ع) مکنک)؛
  12.  محمد علي اخلاقي (وکيل مالستان در پارلمان افغانستان و استاد دانشگاه كابل)؛
  13. سيد عارفي ميرآدينه (استاد دانشگاه خاتم النبيين كابل)؛
  14. سيدبرات­علي نقوي (استاد دانشگاه خاتم النبيين كابل)؛
  15. محمد امين محسني(استاد دانشگاه کاتب)؛
  16. محمد حسين فياض شاعر و نويسنده؛

ب)  سياسي اجتماعي

1-    نقش استاد در آغاز انقلاب

انقلاب اسلامي افغانستان که در سال1358 آغاز گرديد به صورت خودجوش تمام نقاط افغانستان را فرا مي‌گيرد. استارت انقلاب در مالستان زودتر از بسياري از مناطق ديگر هزاره‌جات زده شد. استاد عارفي در همان آغاز انقلاب به عنوان يكي از اعضا كميته‌ انتخاب مي‌شوند که اين آغاز فعاليّت سياسي اجتماعي ايشان است. نقش برجسته استاد در حل مسايل مختلف سياسي و اجتماعي مالستان در طول دوران انقلاب تا زمان استقرار دولت انتقالي كرزاي بركسي پوشيده نيست. به عنوان نمونه حجت الاسلام و المسلمين استادعليزاد مالستاني در باره نقش ارزشمند استاد عارفي در حل مسايل اجتماعي چنين مي گويد: « استاد عارفي در مسائل اجتماعي بسيار خبير و فهميده است به گونه اي كه قادر است كارهاي پيچيده اجتماعي را با درايت كامل و از راه خوب و معقول حل نمايد.» از آنجاي كه خدمات سياسي اجتماعي ايشان با تاريخ دوران انقلاب تا استقرار حكومت انتقالي كرزاي گره خورده است، خواننده گرامي مي‌تواند نقش استاد در آغاز انقلاب و آزاد سازي ولسوالي مالستان و جاغوري را در همين شماره تحت عنوان «قيام مردم مالستان در آيينة تاريخ» مطالعه نمايند.

 2- تشكيل شوراي اتفاق

اولين تحول سياسي در جامعه هزاره در فقدان حكومت مركزي تشكيل شوراي اتفاق بود؛ در اين شورا كه نمايندگاني از غالب نقاط هزاره‌جات حضور داشتند طرح­هاي مهمي در آن به تصويب رسيده و عملياتي گرديد؛ از جمله مصوبات اين شورا تقسيمات كشوري و سامان بخشيدن به اداره امور نقاط مختلف هزاره‌جات بود كه به دست مجاهدين آزاد شده بود. انتخاب برخي از مسئوولين غير بومي ولايات و ولسوالي‌هاي هزاره‌جات از نكات قابل توجه مي‌تواند باشد. در اين راستا شوراي اتفاق، آقاي سيد اكبري ني‌قلعه قره‌باغ را به عنوان رئيس حوزه مالستان و استاد عارفي را به عنوان قاضي انتخاب كرده و اعزام مي‌نمايد. نماينده مردم مالستان در شوراي اتفاق حسينعلي پيروز و مدتي هم مرحوم شهيد محمد علي فياض بود كه شهيد فياض بر اثر بمباران به شهادت مي‌رسيد.

3- حفظ امنيت در اوج نا امني‌ها

احزاب شيعي در دوران جهاد كه به شدت به كمك‌هاي انساني و مالي مردم متكي بود پايگاه­هاي شان را در نقاط مختلف هزاره‌جات داير نموده و از اقشار مختلف مردم عضوگيري ‌مي‌نمودند. يكي از عوامل بروز جنگ‌هاي داخلي احزاب اين گونه اقدامات بود که شوراي اتفاق نيز از آن بي‌نصيب نماند. بروز جنگ داخلي سبب تضعيف شورا در هزاره‌جات و خارج شدن بسياري از مناطق از تحت حاكميت آن ‌گرديد. با ورود احزاب جهادي در مالستان، پايگاه شورا يا همان «حوزه» مالستان منحل و نظاميان و اكثر مسئوولين آن بدون جنگ به احزاب ديگر پيوستند. با كمال تأسف اكثر مناطق شيعه نشين در اين تحولات در آتش جنگ داخلي سوختند و عده زيادي قرباني جنگ­هاي داخلي گرديدند. مالستان از معدود مناطقي است كه  با مديريت و درايت بزرگاني چون استاد عارفي و ساير علما و شخصيت هاي اين منطقه از شرّ جنگ­هاي داخلي در امان ماند.

خاطره استاد: يكي از احزابي كه در برخي مناطق هزاره‌جات فعاليت داشت حزب اسلامي گلبدين حكمتيار بود. زماني سران احزاب و علما جاغوري تصميم گرفتند تا افراد وابسته به اين حزب را دستگير نموده و پايگاه آن را از سطح جاغوري برچينند. با توجه به موقعيت جغرافيايي و ارتباطات خاصي كه ميان مالستان و جاغوري از گذشته تاكنون برقرار بوده؛ سران احزاب و روحانيون جاغوري طي نامه‌اي از سران احزاب مالستان درخواست كمك نظامي نمودند. مسئولين احزاب مالستان در بدو امر وعده همکاري دادند؛ امّا از آنجا که احزاب در مسائل حساس بدون نظر ما (علماي طراز اول) اقدامي نمي‌كردند، نظر نهايي را از ما خواستند، ما مخالفت نموديم، در نتيجه نيرواعزام نگرديد.

4- نقش استاد در حاكميت و استقرار حزب وحدت در مالستان

با تشكيل حزب وحدت اسلامي در باميان استاد عارفي مدت كوتاهي به نمايندگي از مردم مالستان در آن جا حضور مي‌يابند و اين زماني است كه رهبر شهيد استاد مزاري(ره) در باميان حضور دارند. ايشان در بارة رهبر شهيد مي‌گويند: آقاي مزاري داراي استقامت در كار، مديريت بسيار قوي، شخصيت بسيار وزين و داراي ابتكار بسياري قوي بود که تأسيس حزب وحدت از ابتكارات ايشان بود. استاد، پس از بازگشت از باميان نقش اساسي خود را به مانند گذشته در مسائل مختلف سياسي، اجتماعي مالستان و اين بار نيز به عنوان قاضي مالستان در قالب تشكيلات حزب وحدت به نحو احسن انجام مي­دهند.

5- ماندن در کنار مردم و حمايت از آنان در دوران سياه سلطه طالبان

دشمني گروه متحجر طالبان که از سال1375 تا1380 بر مالستان تسلط داشت نسبت به مردم و به ويژه شخصيت‌هاي سياسي و اجتماعي هزاره بركسي پوشيده نيست. از اين رو، بسياري از شخصيت‌ها و قومندان­هاي كه به نحوي در جبهه ضد طالبان فعال بودند از منطقه مهاجرت كردند، امّا استاد عارفي، عليرغم تأكيد بسياري از دوستان بر ترک منطقه، به پيماني كه با مردم بسته بود وفادار ماند و منطقه را ترك نكرد. شفق، يکي از عمال مزدور طالبان در مالستان که جنايات زيادي را مرتكب شده بود، دو بار استاد را تهديد مي نمايد كه شما به­ عنوان نماينده مالستان در حزب و حدت به باميان رفته‌ و از زمان تشكيل حزب وحدت با آن همكاري داشته‌اي، الان هم با آقاي خليلي در ارتباط هستي، به نفع توست كه با طالبان همكاري نمايي وگرنه بايد منتظر عواقب عدم همكاري خود باشي! استاد با توکل بر خدا و تدبير دقيق از تهديدات او ترسي به خود راه نداده و با طالبان همکاري نمي­نمايد. از اين جهت، برگ زرين ديگري بر كارنامه استاد ورق ‌مي­خورد.

6- نقش استاد در حفظ امنيت مالستان بعد از شكست طالبان

پس از شكست طالبان و فرار عوامل آن از مالستان، زمينه براي انتقام گيري فراهم مي­گردد؛ زيرا آناني كه در زمان سلطه طالبان صدمات جاني و مالي ديده بودند فرصت مي­يابند تا از رقبا و عمّال طالب انتقام بگيرند؛ اما مردم فهيم و دور انديش مالستان بلافاصله در مسجد جامع شنيه­ده تشكيل جلسه داده و شوراي موقت امنيتي را به وجود مي آورند که استاد عارفي و مرحوم استاد مهدوي به عنوان رئيس شورا و نمايندگاني از مناطق مختلف مالستان به عنوان عوامل اجرايي آن انتخاب مي­شوند و زمام امور را به دست مي‌گيرند. شوراي موقت امنيتي تا زمان استقرار حكومت انتقالي مالستان را به خوبي اداره مي نمايند.

 

مستندات

  1. آيت الله مؤيدي قمي، (دست نوشته‌اي كوتاه)
  2. حسين علي بصير مالستاني، (دست نوشته‌اي كوتاه)
  3. عزيزالله عليزاده مالستاني، (دست نوشته‌اي كوتاه)
  4. ناصر علي رحماني، بيوگرافي استاد عارفي (ازطريق مصاحبه ويديوئي)
  5. استفاده از اطلاعات شفاهي برخي از افراد اهل اطلاع.

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**