• آثار باستانی ولایت غزنی در آیینه‌ی پژوهش >

     

    **ادامه مطلب**
  • تبيين اوضاع پايتخت فرهنگی جهان اسلام (غزنی) درسال 2013 >

    گفتگو با آقای احمدی مـعاون والی غزنی

    در قسمت بازسازی شهر غزنی یا آمادگی­ های شهری برای تجلیل از یک

    **ادامه مطلب**
  • کوچیگری، حرفه ای از نوع تجاوز، غارت و ستم >

    هزارستان مرکزی هر سال از ماه دوم بهار شاهد هجوم دسته های مسلح کوچی های پشتون تبار پاکستانی بر زمین

    **ادامه مطلب**
  • مهاجران افغانستانی و طالبان؛ اعتراض برافزایش هزینه های پاسپورت در ایران >

    درتاریخ 7 حوت/ اسفند 1401، بود که عبدالقیوم سلیمانی، سرپرست سفارت افغانستان در تهران با خروج از سفارت، اظهار نمود

    **ادامه مطلب**
  • 1
دی 06, 1402

کودکی که خود دست به کار شد

یک دختر هشت ساله مهاجر افغانستانی در ایران برای رهایی از ترس دستگیری به دست پولیس ایران با دست‌خط خود «مدرک اقامت» تهیه کرده است. پدر این دختر در ویدیویی که به افغانستان اینترنشنال فرستاده بود گفته است: «ببینید فشارها بر مهاجرین، چه تاثیری بر روان یک کودک…
دی 06, 1402

از مجبوری به کودکم قرص خواب می دهم

بحران غذایی درافغانستان؛ سهیلا نیازی:«با قطع کمک‌ها، مجبورم به کودک گرسنه‌ام قرص خواب بدهم» سهیلا نیازی در خانه گِلی روی تپه‌ای در شرق کابل، کف زمین نشسته و می‌گوید: «آخرین باری که توانستم برای کودکم شیر بخرم، دو ماه پیش بود. حالا شیشه شیرش را با چای پر…
مرداد 24, 1402 470

دو سال پس از سقوط

تحلیلی از روزنامه هشت صبح با عنوان دوسالگی سقوط؛ حاکمیت طالبانی و بحران‌هایی که در کمین…
مرداد 12, 1402 384

عاشورا در غزنی رنگ خون گرفت

در اثر تیراندازی مستقیم طالبان بر عزاداران عاشورای حسینی در نوآباد غزنی دست‌کم پنج نفر…
تیر 31, 1402 441

امام حسین(ع) و بیان اهداف قیام عاشورا

 سیدالشهدا (ع) حکومت یزید را مساوی با پایان اسلام دید و دست به قیام زد. معاویه با آنکه…
تیر 15, 1402 427

 واقعه غدیر و ضرورت شناخت این روز مهم و تاریخی

روز غدیر، روز تکمیل دین اسلام، همان روز یاس و ناامیدی کفار به‌شمار می‌رود. طبق آیه قرآن،…

شیعیان افغانستان، فرصت ها و تهدیدها

**نوشته شده توسط علی حلیمی/ فوق لیسانس مدیریت/فصلنامه سخن صبا/شماره سوم/1390**. **ارسال شده در** اجتماع و سیاست

چکیده  

مقاله حاضر، با رویکرد مدیریت استراتژیک، با مرور دوران غمبار گذشته ی جامعه شیعی افغانستان، به بررسی وضعیت شیعیان در دوران جدید پرداخته و نگاه گذرا به دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنان، در دهه اخیر، قوت ها و ضعف های درونی، فرصت ها و تهدید های محیطی، جامعه شیعی را مورد تحلیل قرار داده است. پس از شناسایی شاخص های مهمتر - به عقیده نگارنده - با استفاده از ماتریس(SWOT) و تجزیه و تحلیل آن، به این نتیجه رسیده است که: در شرایط فعلی، نقاط قوت و فرصت های جامعه شیعی، نسبت به ضعف ها و تهدیدات درونی و بیرونی موجود بیشتر بوده و این ظرفیت وجود دارد که با مدیریت هوشمندانه ی تحولات، تلاش دلسوزانه رهبران سیاسی، عالمان و اندیشمندان و فرهنگیان، استفاده ی مناسب از فرصت های پیش آمده و با پرهیز از غفلت ها و خطرات آسیب زننده، بتوان چشم انداز روشن و امید بخشی را، برای توسعه همه جانبه ی جامعه شیعی افغانستان ترسیم نمود.

واژگان کلیدی: شیعیان افغانستان، مدیریت استراتژیک، تجزیه و تحلیل محیطی، قوت، ضعف، فرصت، تهدید.

بیان مسأله

نظریه پردازان مدیریت استراتژیک؛ بیش از هر چیزی، بر نقش «تجزیه و تحلیل محیط» و اهمیت آن در ارتقا و رشد سازمانها و جوامع بشــری، تاکیـد نموده اند. سازمانها و جوامعی به بهره وری و توسعه ی همه جانبه دست می یابند که با دقت، محیط درونی و بیرونی خویش را واکاوی نموده، قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای موجود را بیابند و زیرکانه از ضریب ضعف ها و تهدیدها کاسته، بر نقاط قوت و فرصت های موجود متمرکز شوند تا بهترین برنامه ریزی ها را برای رسیدن به اهداف خودشان انجام دهند.
جامعه شیعی افغانستان نیز – هم زمان با پشت سر گذاشتن یک دهه ی متفاوت از

گذشته و قرار گرفتن در شرایط جدیدی از تاریخ خود - شایسته است که با تمرکز بر محیط درونی و بیرونی و تجزیه و تحلیل آن، قوت ها و فرصت ها، ضعف ها و تهدیدهای موجود را یافته و هوشمندانه در قبال تحولات، تصمیم گیری نمایند. بنابراین، سئوال اساسی این است که: وضعیت موجود شیعیان افغانستان- هم زمان با یک دهه تجربه ی دموکراسی در کشور- چگونه است؟ و از لحاظ محیط درونی و بیرونی، قوت ها و فرصت ها بیشتر شده، یا ضعف ها و تهدیدها؟. نوشتار حاضر در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش است.

شیعیان افغانستان در یک نگاه

افغانستان کشوری است که به دلیل واقع شدن در مسیر چند سویه جنوب، غرب و آسیای مرکزی به «قلب آسیا» معروف و از موقعیت ویژه ای برخوردار است. مساحت افغانستان 652 هزار کیلومتر مربع می باشد. تاکنون آمارهای بسیار متفاوتی از جمعیت افغانستان ارائه شده است؛ اما متوسط آمارها، جمعیت افغانستان را بین 25 تا 38 میلیون نفر نشان می دهد.

به لحاظ تنوّع قومی، افغانستان سیمای ناهمگونی دارد. اقوام و نژادهای گوناگون مانند پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، نورستانی و قزلباش با هم زندگی می کنند. «بعضی از محققان 55 گروه قومی را در افغانستان نام برده اند و برخی دیگر از آن، به موزاییک قومیت ها یاد کرده اند» .

افغانستان در دو دهه اخیر از بحرانی ترین کشورهای منطقه و جهان محسـوب می-شد. موقعیت استراتژیک این کشور و دخالت بیگانگان، سیمای ناهمگون قومی، شکاف-های مذهبی، ظهور جریانات تندرو مذهبی، به خصوص جریان ارتجاعی طالبانی را می-توان به عنوان زمینه های بحران ذکر کرد که منجر به ناامنی و جنگ در افغانستان شده است. به دنبال سیاست های جنگ سرد، افغانستان به عنوان میدانی برای رقابت شوروی (سابق) و آمریکا درآمد. در سال 1979 که اتحاد جماهیر شوروی نیروهای نظامی خود را برای نجات و حمایت رژیم کمونیستی به افغانستان روانه کرد، این کشور در دام یک جنگ ده ساله افتاد. در این میان، آمریکایی ها بر آن شدند با سرا زیرکردن تسلیحات برای مبارزان، افغانستان را به «ویتنام روس ها» تبدیل کنند. زمانی که آخرین سربازان شوروی افغانستان را ترک کردند، مجاهدین کابل را تصرف و جنگ افغانستان را به مرحله جدیدی کشاندند.

تفرقه و اختلاف بین گروه های مسلّح و بروز جنگ های شدید باعث تخریب کلی شهر کابل گردید و افغانستان را در شرف از هم پاشیدگی قرار داد. نیروهای نوظهور طالبان سه سال بعد وارد صحنه شدند که با حمله آمریکا به افغانستان، از صحنه سیاسی حذف شدند. در حال حاضر، گذشته از امنیت، مهم ترین مشکل و مسئله اجتماعی افغانستان بحران هویت ملّی است؛ زیرا افغانستان دارای یک جامعه چند پارچه است. تنوّع و ناهمگونی اقوام و فقدان همکاری های وحدت بخش موجب شده است روند ملّیت سازی در این کشور نتواند بحران را پشت سر بگذارد. از این رو، هنوز هویت ملّی مشترک تعریف شده و قابل قبولی برای همه مردم شکل نگرفته و هویت های پراکنده قومی جایگزین هویت ملّی شده اند .

دین و مذاهب مهم در افغانستان

دین اسلام، دین رسمی کشور افغانستان است و 99% مردم پیرو آن می باشند و 1% دیگر پیرو ادیانی همچون هندو و مسیحیت می باشند و مذاهب مهم عبارتند از:

1. مذهب حنفی

اکثریت مردم افغانستان پیرو مذهب سنّی حنفی اند که جمعیت آن ها بین 65 تا 75% از کل جمعیت افغانستان تخمین زده می شود . مهم ترین اقوام پیرو مذهب حنفی را پشتون ها، تاجیک ها و ازبک ها تشکیل می دهند.

1-1. پشتون ها

این قوم عمدتا در شرق و جنوب افغانستان زندگی می کنند. جمعیت آن ها 40 تا 50% برآورد شده است. آنها به زبان پشتو صحبت می کنند که از زیرشاخه های زبان هند و اروپایی است. پشتون ها در چند سده ی اخیر، حاکمیت سیاسی را به طور انحصاری در اختیار خود داشته اند و گروه طالبان از همین قوم می باشند.

1-2. تاجیک ها

این گروه از اقوام آریایی اند که در مناطق گوناگون افغانستان پراکنده اند و جمعیت آن ها بین 20 تا 30% برآورد شده است. تاجیک ها به زبان فارسی صحبت می کنند و به رغم انحصار حاکمیت سیاسی پشتون ها، به طور محدود در ساختار قدرت سیاسی سهیم بوده اند.

1-3. ازبک ها

این عده از اعقاب ترکان زردپوست آسیای مرکزی اند که عمدتا در نواحی شمالی افغانستان زندگی می کنند. زبان این قوم ازبکی است که از زیرشاخه های زبان ترکی می-باشد. ازبک ها همواره از اقوام محروم کشور بوده اند .

2. مذهب شیعه

شیعیان افغانستان به دو فرقه تقسیم می شوند: 1. جعفری؛ 2. اسماعیلیه. شیعیان اسماعیلی بسیار اندکند. جمعیت اصلی شیعیان را شیعیان اثنی عشری تشکیل می دهند که از هزاره ها، قزلباش ها و عده ای از تاجیک ها و پشتون ها ترکیب یافته اند. شیعیان به زبان فارسی صحبت می کنند.

4. ساختار جمعیتی شیعیان

جمعیت اصلی شیعیان افغانستان را هزاره ها تشکیل می دهند، به طوری که در افغانستان کلمه ی شیعه، مترادف با هزاره می باشد. در مورد جمعیت شیعیان، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. دلیل این امر، نبود یک حکومت مرکزی مقتدر است که بتواند مستقل از فشارها و نفوذهای قبیله ای، سیاسی و قومی عمل کند و با سرشماری دقیق جمعیتی، میزان آمار درست نفوس و جمعیت های قومی را بر آورد نماید. در دو دهه اخیر، به دلیل جنگ های پیاپی و عدم ثبات سیاسی، فرصتی برای این کار به وجود نیامده است. با این حال، جمعیت شیعیان بین 25 تا 30% برآورده شده است . هزاره ها بین 20 تا 25% جمعیت کشور را تشکیل می دهند. در تاریخ گذشته، مذهب شیعه در افغانستان هیچ گاه در قانون اساسی به رسمیت شناخته نشده، تنها مذهب رسمی کشور حنفی بوده است و شیعیان همواره از سوی حکّام و دولت مردان نادیده انگاشته می شده اند. علی رغم سیاست های مبتنی بر تصفیه قومی و مذهبی علیه شیعیان، آن ها شدیدا به مذهب خود پایبند مانده اند.

دکتر امین احمدی چهره فرهنگی کشور و عضو نظارت بر قانون اساسی افغانستان می گوید: «مطابق حدس ها و گمان ها، جمعیت شیعیان افغانستان بین 20 تا 25 درصد حدس زده می شود و بر اساس آمارهایی که سازمان ملل متحد طی دو سال اخیر به دست داده، جمعیت شیعیان افغانستان قریب 20 درصد کل جمعیت این کشور است. اگر جمعیت افغانستان را 25 میلیون نفر حساب کنیم، جمعیت شیعیان افغانستان قریب 5 تا 6 میلیون نفر خواهد بود. 6 میلیون شیعه، جمعیت کمی نیست، زیرا جمعیت بسیاری از کشورهای کوچک از این حد فراتر نمی رود. برای مثال، جمعیت کل کشورهای حوزه حاشیه عربی خلیج فارس به استثنای عربستان به 6 میلیون نفر نمی رسد. از حیث توزیع جغرافیایی، تراکم جمعیت شیعیان عمدتا در مناطق مرکزی و سپس در شهرهای بزرگ مانند: کابل، هرات و مزار شریف و در رده آخر، قندهار و در رده پایین تر، در تمامی نقاط افغانستان، جمعیت شیعه پراکنده است. تراکم از نقطه مرکزی افغانستــان شروع می شود و به شهرهای بزرگ می رسد، اما در مجموع، در تمامی نقاط افغانستان جمعیت شیعه وجود دارد. از نگاه قومی، جمعیت شیعیان افغانستان عمدتا هزاره هستند، اما پس از هزاره ها، قزلباش ها شیعه هستند و پس از این دو گروه قومی، تقریبا در میان تمامی گروه های قومی افغانستان، از جمله تاجیک ها و پشتون ها شیعه وجود دارد» .

به هر حال، برای درک درست از قوت ها و فرصت ها و همین طور ضعف ها و تهدیدهای موجود شیعیان، لازم است وضعیت گذشته و حال جامعه شیعی افغانستان را مختصرا مرور نماییم تا با مقایسه آن دو وضعیت، به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم.

وضعیت شیعیان در گذشته

به لحاظ تاریخی، اگر بخواهیم وضعیت گذشته ی شیعیان را در افغانستان بررسی کنیم ضرورت دارد بدانیم که: چه نوع رابطه ای بین جامعه شیعه و حکومت های وقت افغانستان وجود داشته است؟ با دانستن این رابطه می توان به راحتی سایر وضعیت ها را پیش بینی نماییم.

در پاسخ این سئوال باید گفت: در فرایند دولت سازی در افغانستان جدید، که از اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم شروع شد، رابطه حکومت های وقت با جامعه شیعه، تحت تأثیر سه عامل بوده است: یکی قوم گرایی؛ دوم فرقه گرایی؛ و سوم اصلاح طلبی. در این فرایند طولانی، ما می توانیم حضور این سه عامل را حس کنیم. بعضی از حکومت-های افغانستان در دولت سازی، بر ایجاد هژمونی قوم خاصی تکیه نموده اند و برخی نیز به صورت سازگار با عامل اول برای کسب مشروعیت در میان جامعه اکثریت، رویکرد فرقه-گرایانه داشته اند و بعضی نیز به صورت ناسازگار در عین اینکه با شدت و ضعف بر قوم و فرقه ای خاص تکیه می نمودند، می خواستند یک دولت مدرن بسازند. دولتی که مبتنی بر ایده شهروندی و تابعیت باشد و از این حیث می خواستند دولت و حکومتِ همه مردم افغانستان باشد و راه اصلاحات مدرن و دموکراتیک را در پیش گرفته اند.

هرگاه حکومت ها قومی یا مذهبی عمل کرده اند، شیعیان با سرکوب های شدیدی روبه رو شــده اند. می توانیم دوره امیر عبدالرحمن خان در اواخر قرن نوزدهم را مثال بزنیم که شیعیان افغانستان به طور عام و هزاره ها خصوصا با یک تصفیه نژادی و مذهبی خونین مواجه شدند. حکومت طالبان در دوره جدید، مثال بارز دیگری آن است. اما هرگاه عامل اصلاح طلبی و تشکیل دولت مدرن در رأس برنامه ی حکومت ها بوده، سبب شده است که شیعیان بیشتر مورد توجه واقع شوند و بیشتر در درون جامعه افغانستان اسباب جذب و هضم آن ها فراهم شود. مثال هایی را نیز در این زمینه می توانیم ارائه دهیم؛ از جمله امیر امان الله خان در قانون اساسی خود، که در سال 1923 می خواست آن را تدوین کند، سعی کرد بر عامل وحدت بخش اسلام تکیه کند و پیشنهاد نمود که اسلام دین رسمی باشد، نه فرقه های مذهبی. استدلال عمده ایشان هم این بود که تکیه بر اسلام به جای تکیه بر فرقه مذهبی خاص، می تواند حس اتحاد و همکاری را میان مردم افغانستان بالا ببرد و شیعیان را نیز وارد جامعه افغانی سازد و آن ها را در روند دولت سازی و ملت سازی در افغانستان از حاشیه بیرون بیاورد. اما این اصلاحات با موانعی مواجه بود و طرح اصلاحات امان الله خان با شکست مواجه شد و قریب چهل سال - تا سال 1964 - این اصلاحات به تعویق افتاد. در سال 1964 اندک اصلاحاتی در قالب قانون اساسی به وجود آمد و شیعیان به حقوق شهروندی شان نزدیک تر شدند، ولی به طور کامل و وافی به حقوقشان نرسیدند. اما این دوره با شروع جنگ های ربع قرن اخیر، جنگ هایی که نزدیک 25 سال ادامه پیدا کردند، نافرجام ماند و تا به امروز ادامه داشته است. به هر حال، در این دوره ی طولانی شیعه ها عمدتا از سه جهت در رنج بوده اند:

1. خشونت و تبعیض

شیعیان افغانستان در تاریخ پر فراز و نشیب شان، از نظر فرهنگ عمومی در معرض خشونت و تبعیض بوده اند و میزان این خشونت و تبعیض هم قابل توجه است. در تاریخ معاصر افغانستان، شیعه کشی های زیادی داشته ایم که نمونه های بسیار روشن و جدید آن را از سال 1992 به بعد شاهد بوده ایم که شیعیان خشونت های زیادی را دیده اند.

2. دور بودن از حوزه قدرت

شیعیان افغانستان از نگاه قدرت سیاسی، معمولاً محروم بوده اند و دور از قدرت سیاسی نگاه داشته می شدند. البته این به آن معنا نیست که شیــعیان هیچ گاه در قدرت سیاسی حضور نداشته اند؛ ما مواردی داشته ایم که وزیرهای شیعه در کابینه های دولت وقت افغانستان خدمت کرده اند، اما به تناسب جمعیت و وزن اجتماعی شان، از آن حیث که شیعه هم می تواند شهروند درجه یک کشور باشد، در قدرت حضور نداشته اند و حتی یک نوع تلاش نظام مند وجود داشته است که شیعیان از قدرت دور نگه داشته شوند.

دکتر هارون امیر زاده، نویسنده تاجیک تبار مقیم لندن در جدید ترین مقاله خود به وضعیت گذشته شیعیان و به خصوص هزاره ها این گونه اشاره می کند: هزاره ها یکی از مردمان بومی افغانستان محسوب می شوند که نقش برجسته ای در دفاع از آزادی، استقلال و آبادانی کشور بازی نموده اند. ولی در سه سدۀ اخیر با ظهور قبایل پشتون در صحنه ی حاکمیت خراسان و افغانستان، بیش از هر قوم دیگر این سر زمین، مورد شکنجه، ظلم و تبعیض قرار گرفته اند. هزاره ستیزی از زمان عبدالرحمن خان تا سقوط داود خان در حدود 100 سال یکی از عناصر اساسی سیاست های نظام های قبیلوی به استثنای یک دورۀ کوتاه شاه امان الله را تشکیل می داد .

نیویارک تایمز در مورد هزاره ها چنین می نویسد:"در قسمت اعظم تاریخ افغانستان شغل هزاره ها، نوکری، پاک کاری، حمالی و کارهای حقیر دیگر بود. عملاً یک قسمت اعظم اقلیت شیعه برای نسل ها به حاشیه رانده شده بودند و در برخی حالات توسط زمامداران پشتون قتل عام شدند. اما هزاره ها حالا تلاش دارند که از دیگر گروه های قومی سبقت بجویند.  "

3. محرومیت حقوقی

از نگاه حقوقی، به خصوص حقوق مذهبی، شیعیان همیشه شاکی بوده اند که حقوق مذهبی آنان در کشورشان رعایت نشده است؛ مثلاً، مجبور بوده اند در مدارس دولتی، مطابق اعتقادات اهل سنّت آموزش ببینند و اطفال شان نمی توانسته اند در مدارس دولتی مطابق اعتقادات مذهبی خودشان آموزش ببینند. این یکی از نمونه های حقوق مذهبی است که برای شیعیان به رسمیت شناخته نشده است. در احوالات شخصی شرعی شان، از قبیل طلاق، نکاح و امثال آن، محاکم موظّف بوده اند مطابق فقه حنفی و یا قانون مدنی که مطابق با فقه حنفی است، حکم کنند .

مرکزیت شیعیان افغانستان

وضعیت شیعیان افغانستان، حداقل از دوره عبدالرحمان جابر (اواخر قرن نوزدهم) تا دوران جهاد - حدود یک قرن - بسیار تیره و غمبار بوده است، پادشاه یاد شده با استفاده از ساده لوحی، تعصب مذهبی و احیانا قومی ای ملاهای اهل سنت علیه این مردم فتوا گرفت و بدین وسیله توانست بیش از شصت در صد شیعیان و هزاره ها را قتل عام کند . روشن بود که او پس از درهم شکستن مقاومت شیعیان هر آنچه را که در مذاق خوش می آمد با خود برد و مابقی را با خاک یک سان کرد. هزاره ها و شیعیان پس از این فاجعه هولناک در تمامی عرصه ها در حاشیه قرار گرفتند زمین های آنان غصب گردید و آنان را اجبارا از منازل و زمین های حاصل خیزشان به جایی که امروزه به هزاره جات معروف است منتقل کردند.

در افغانستان، موقعیت جغرافیایی و محل زندگی شیعیان شدیدا متأثّر از مسائل مذهبی بوده است. بسیاری از شیعیان که اکنون در قلب افغانستان و ارتفاعات مرکزی زندگی می کنند، از روی میل و علاقه آن جا را برای زندگی انتخاب نکرده اند، بلکه فشار حکومت مرکزی، به خصوص سیاست کوچ اجباری، آن ها را از دامنه کوه ها به داخل ارتفاعات سوق داده است که شرایط زندگی در آن جا بسیار سخت است.
مرکز اصلی شیعیان افغانستان هزاره جات است؛ سرزمینی که حدّ متوسط ارتفاع آن از سطح دریا 3000 می باشد. هزارستان که در قلب افغانستان واقع شده، شامل استان های بامیان، غزنی، ارزگان، غور، جوزجان، سمنگان و قسمتی از بلخ است. هزارستان از نظر جغرافیایی، طوری قرار گرفته که استان بامیان در قلب و مرکز آن واقع شده است و سایر نواحی در اطراف آن قرار دارند.

هزارستان پیش از دهه 1880 شامل زمین های حاصل خیز وسیعی بود که در اختیار شیعیان قرار داشت، اما از دهه 1890 به خاطر سیاست های ظالمانه و خشونت بار عبدالرحمن مرزها تغییر کرد. پس از فتوای جهاد علیه شیعیان، که توسط علمای درباری اهل سنّت صادر شد و جنگی که به دست عبدالرحمن اتفاق افتاد، بسیاری از شیعیان کشته شدند و زمین های آن ها مصادره و در اختیار اقوام پشتون قرار گرفتند و بدین سان، آن ها را وادار به انتقال به دژهای صعب العبور نمودند. بزرگ ترین سلسله جبال هزارستان که ستون فقرات آن را تشکیل می دهد، رشتــه کوه های «بابا» است. هزارستان علاوه بر داشتن رودخانه ها دارای دریاچه های طبیعی است. آنچه تعجب همگان را برانگیخته، وجود این دریاچه در ارتفاعات 3 هزار متری از سطح دریاست .

در فرایند محرومیت شیعیان، ابتدا هزاره ها به طور اجباری به سمت مناطق مرتفع مرکزی افغانستان سوق داده شدند تا ارتباط آن ها را با دنیای خارج قطع کنند و در محاصره جمعیتی سنی حاکم قرار گیرند. پس از قطع ارتباط با محیط بیرونی به خصوص مراکز علمی دینی، جامعه شیعی افغانستان در انزوای شدیدی قرار گرفت و پس از حملات عبدالرحمان در سال 1893 تا مرز نابودی کامل پیش رفت از آن زمان به بعد بر اثر تبعیض های فراوانی که نسبت به این مردم اعمال شد در تمام جوانب و عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی عقب نگه داشته شدند به طوری که عده ای کثیر از جمعیت شیعیان بی سواد بودند و آن عده هم که در شهرها زندگی می کردند به دلایل مشکلات اقتصادی فراوان، قدرت بر تحصیل نداشتند، لذا تا قبل از شروع انقلاب و مهاجرت بسیاری از پژوهشگران خارجی، که در افغانستان به تحقیقات مردم شناسانه پرداخته اند، تحت تأثیر نگرش حکومت مرکزی، جامعه شیعی افغانستان - هزاره ها- را به فراموشی سپرده و کانون توجهات خود را قوم حاکم (پشتون ها) قرار داده اند، برای مثال، مونت استوارت الفنستون کتابی دارد به نام افغانان؛ جای، فرهنگ؛ نژاد؛ که در سال 1808 میلادی آن را در 650 صفحه نگاشته است. او در مجموع، 5 صفحه را به هزاره ها اختصاص داده است.

آن گونه که واقعیت های تاریخی در چند سده اخیر نشان می دهند، دولت مرکزی همواره تلاش کرده است اسمی از این مردم در نشریات و جراید کشور برده نشود. در دائرة المعارف آریانا، که به همّت دانشمندان افغانی و با نظارت حکومت مرکزی نوشته شده و در 6 جلد و بیش از 5 هزار صفحه به چاپ رسیده، فقط چند سطر، آن هم درباره هزاره جات مرکز شیعیان نوشته شده است، بدون اینکه اسمی از مردم آن سرزمین ببرد .

این محرومیت تا سال 1357ش ادامه داشته است. هرچند در خلال این دوره ها بعضا توجهاتی به این مردم هم شده است. به عنوان نمونه حبیب الله خان وقتی به قدرت رسید عفو عمومی اعلام کرد، اما عملا فشار مذهبی کماکان اعمال می گردید و سپس پسرش امان الله در راستـای برنامه های اصلاحی خود به هزاره ها آزادی مذهبی و سیاسی داد و حتی خواستار رسمیت مذهب جعفری در قانون اساسی شد که با فشار مخالفین این اقدام شاه عملی نشد و با وجود آزادی های که فراهم شده بود هزاره ها نتوانستند در سیاست و قدرت حضور و مشارکت داشته باشند .

با شروع انقلاب اسلامی در 1357ش، سد محرومیت جامعه شیعی شکست و کم کم زمینه ای حضور دوباره ی آنان به صحنه های اجتماعی و سیاسی فراهم گردید تا دوران طالبان که دوباره در نظر بود تاریخ عبدالرحمن یک بار دیگر تکرار شود و بدینسان شرایط بسیار نامناسبی را برای مردم ما به وجود آوردند و از همه بدتر رهبری قدرتمند و با تدبیری چون شهید مزاری(ره) را از مردم ما گرفتند که خسارت آن بر پیکره جامعه شیعی غیر قابل جبران است. در دوران حکومت طالبان نیز شیعیان افغانستان به گونه ای مورد تاخت و تاز آنان قرار گرفت، تا آنجا که بعد از فتح مزار شریف بدست آنان، هزاره های شیعی را میان برگزیدن یکی از سه راه مخیر گذاشتند: ترک کشور، جزیه دادن، کشته شدن .  

وضعیت فعلی شیعیان افغانستان

حادثه 11 سپتامبر، فصل جدیدی در تاریخ نوین افغانستان و به خصوص شیعیان به شمار می آید که توجه جامعه جهانی به افغانستان، پدیده القاعده و تروریزم، بر قراری حکومت موقت و برگذاری انتخابات سراسری، متمرکز گردیده، وضعیت جامعه شیعی در افغانستان نیز به کلی تغییر کرد. برای اولین بار قانون اساسی جدیدی تدوین شد که همه شهروندان افغانستانی را در کنار هم قرار داد. فرصت های زیادی به دست آمد که بدون شک مدیریت درست آن، می تواند حرکت پر شتاب شیعیان به سوی اهداف و برنامه های نوین سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی در کشور را نوید دهد. در دوره ی جدید اوضاع بسیار تفاوت کرده  و شیعیان در کنار اهل سنّت با هم زندگی می کنند و تا حدّ زیادی نگرش های منفی مذهبی نسبت به یکدیگر از بین رفته است.

یکی از دستاورد های مهم شعیان در دوره جدید، آزادی مذهب جعفری در قانون اساسی بود و بدینسان یکی از آرمان های همیشگی مردم ما جامه عمل پوشید. و مهم تر اینکه مشارکت مردم در تصمیم گیری های کلان کشوری و حضور در بدنه دولت فراهم گردید. حضور وزرای شیعی در هیئت دولت و راه یافتن بیش از 60 نماینده در پارلمان جدید و حضور چشمگیر مردم ما در عرصه های فرهنگی و مؤسسات تحصیلات عالی و دانشگاه ها، فرصتی مغتمنی را برای جامعه شیعی رقم زده است ولی اینکه از این ظرفیت ها استفاده درست می شود یانه؟ بحث های دیگری را نیاز دارد.  

پس از مرور کوتاه دوره جدید، مناسب است  قوت ها وضعف های موجود را بررسی کرده و فرصت و تهدید های محیطی جامعه شیعی را مورد توجه قرار دهیم تا بتوانیم چشم انداز روشنی از جایگاه شیعیان در آینده کشور داشته باشیم.

1.شیعیان افغانستان و نقاط قوت  

1-1. جایگاه فرهنگی مناسب

از آن جایی كه فرهنگ بر تصمیمات مهم کشوری و سازمانی اثراتی شگرف می‎گذارد که در بررسی عوامل درونی در فرایند مدیریت استراتژیك، باید آن را مورد توجه قرار داد. یکی از برکات الهی که نصیب شیعیان شده است، بهره مندی از نعمت فرهنگی خاصی است که در سایه پر برکت کتاب الهی، سنت پیامبر اکرم(ص)و اهل بیت فراهم گردیده است. این غنای محتوایی فرهنگی، پشتوانه ای بسیار ارزشمندی است که می تواند در همه عرصه ها تکیه گاهی مطمئن برای محققین و فرهیختگان تلقی شود. داشتن این ویژگی متمایز، قوتی است كه ما را نسبت به سایر مجموعه های فرهنگی موجود، در بهترین حالت قرار داده است. آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای مهم اجتماعی، کارکردهای گوناگونی دارد که مهم ترین آن ها حفظ و انتقال فرهنگ به عنوان میراث مشترک انسانی به نسل های بعدی است و از این جهت جامعه فعلی شیعیان وضعیت مناسبی را در مقایسه با دیگران دارد که ما فهرستی از مراکز مهم دانشگاهی، مؤسسات تحصیلات عالی شیعیان را بر می شماریم.

1-2. دانشگاه ها و مؤسسات تحصیلات عالی

یک) دانشگاه بامیان

دانشگاه بامیان در سال 1375ش در دوره استقرار حزب وحدت در این شهر به همت استاد محمد کریم خلیلی، معاون ریاست جمهوری افتتاح گردید. دانشگاه بامیان اولین دانشگاه شیعی - و دومین مرکز تحصیلات عالی بعد از مجتمع عالی شهید بلخی  است که در قم در سال 1368 توسط رهبر شهید عبدالعلی مزاری(ره) تأسیس گردید- می باشد. این دانشگاه از همان ابتدا فعالیت علمی و آموزشی خود را با پذیرش 600 دانشجو و جذب 34 استاد شروع کرد. دانشگاه در دوره طالبان تعطیل شد و پس از سقوط طالبان، فعالیت علمی اش را از سر گرفت؛ هم اکنون یکی از بهترین دانشگاه های کشور به لحاظ علمی می باشد. تعداد فارغ التحصیلان این دانشگاه در اولین دوره خود، 94 نفر بودند که در دو رشته زراعت و تعلیم و تربیت فراغت یافتند .

دو) مؤسسه تحصیلات عالی خاتم النبیین(ص)

این موسسه را، در سال 1386ش. آیت الله محمد آصف محسنی در کابل بنیان نهاده است و در بهار 1387ش با اخذ مجوز رسمی از وزارت تحصیلات عالی افغانستان رسما فعالیت علمی خود را آغاز و به پذیرش دانشجو اقدام نمود. رشته های فعال در این موسسه: الف) فقه و حقوق دارای سه دیپارتمنت: عمومی، فقه، حقوق. ب) علوم اجتماعی دارای سه دیپارتمنت: تاریخ، فلسفه، جامعه شناسی. ج) علوم سیاسی دارای دو دیپارتمنت: علوم سیاسی، روابط بین الملل. د) علوم قرآنی و حدیث دارای دو دیپارتمنت: علوم قرآنی، حدیث است .

سه) مؤسسه تحصیلات عالی کاتب

مؤسسه تحصیلات عالی کاتب، به همت محمد ابراهیم قاسمی از مردم هزاره و شیعه تاسیس گردیده است. اعطای مجوز رسمی و دایمی این موسسه در تاریخ 18/1/1387ش، طی مراسمی در سالن اجتماعات وزارت تحصیلات عالی افغانستان صورت گرفت. این موسسه، در اولین آزمون ورودی خود 342 دانشجو را از میان 450 داوطلب پذیرفت . این موسسه هم اکنون از ستارگان مراکز تحصیلات عالی در افغانستان است و گفته می شود با کیفیت علمی دانشگاه کابل برابری می کند.

چهار) موسسه تحصیلات عالی چراغ: این موسسه به همت دکتر چراغعلی چراغ در رشته های علوم طبی در کابل تاسیس شده است.

پنج) مؤسسه تحصیلات عالی سادات: این مؤسسه در مزار شریف آغاز به فعالیت کرده است.

شش) مؤسسه تحصیلات عالی حکمت:این مؤسسه به همت محمد کریم خلیلی معاون رئیس جمهور موفق به اخذ مجوز شده است اما هنوزفعالیت خود را آغاز نکرده است.

هفت) مؤسسه تحصیلات عالی اشراق:مجوز این مؤسسه توسط شیعیان هرات گرفته شده و دو سال است که فعالیت علمی اش را شروع کرده است .

هفت) مؤسسه تحصیلات عالی گوهرشاد: این مؤسسه توسط یکی از زنان موفق کشور، خانم سیما ثمر تأسیس و راه اندازی شده است.

هشت) مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا: این مؤسسه زیر نظر محترم دکتر امین احمدی رئیس قبلی مؤسسه کاتب و همکاران ایشان اداره می گردد. با توجه به پشت کار و سابقه ی مدیریتی خوبی که دارد پیش بینی می گردد که تبدیل به یکی از موفق ترین مؤسسه های کشور شود.

نه) مؤسسه تحصیلات عالی خواجه عبدالله انصاری: این مؤسسه دومین مؤسسه تحصیلات عالی شیعیان در هرات است که توسط جناب آقای شیخ موسی رضایی مجوز فعالیت گرفته است و فعالیت رسمی خود را شروع نموده است. این مؤسسه هم اکنون رشته های: حقوق، علوم سیاسی، مدیریت، اقتصاد و کامپیوتر ساینس را دایر نموده است و در این اواخر مجوز رشته های انجینری و ژورنالیسم را نیز دریافت نموده است. گفته می-شود که سومین مؤسسه شیعیان نیز در هرات در حال اخذ مجوز و ترتیبات اداری است.

ده) مؤسسه تحصیلات عالی غرجستان: این مؤسسه نیز توسط دکتر جعفر مهدوی و همکاران شان در کابل راه اندازی شده و یک سال است که رسما شروع به کار نموده است.

1-3. دارالمعلمین ها

یک) دارالمعلمین بامیان: این دارالمعلمین در سال 1386ش در مرکز بامیان تاسیس شده است. در پایان اولین دوره این مرکز علمی 89 نفر که 7 تن آنان دختران بودند فارغ التحصیل شدند و مراسمی بدین مناسبت در تاریخ 16/1/1388ش با حضور عبدالاحد مبارز رئیس این مرکز، خانم دکتر حبیبه سرابی والی بامیان، محمد رضا ادا رئیس معارف (آموزش و پرورش) این ولایت برگزار و گواهی نامه فارغین اعطا شد.

دو) دارالمعلمین فیض محمد کاتب:  این مرکز در ولسوالی جاغوری یکی از مناطق هزاره نشین واقع است

1-4. دار العلوم ها

دار العلوم ها نیز از مراکز دیگری آموزش عالی در افغانستان است که زیر نظر وزارت معارف، اداره می شوند. دارالعلوم ها برای تدریس علوم دینی است که در کنار آن تمامی دروس مدارس عصری دولتی نیز به صورت رسمی ارائه می شود. امکانات و کمک هزینه-های تحصیلی، از سوی دولت فراهم می گردد و به فارغ التحصیلان آن مدرک فوق دیپلم دولتی اعطا می گردد. دارالعلوم ها در آغاز اختصاص به اهل تسنن داشته ولی در دوره های اخیر، همین مراکز در مناطق شیعه نشین نیز ظهور یافته است. تاکنون در سراسر هزاره-جات چهار دارالعلوم تأسیس شده است: مرکز ولایت بامیان، ولسوالی لعل و سرجنگل، ولسوالی بهسود  و ولسوالی مالستان و احتمالا شعبه های دیگری هم وجود دارد که اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

1-5. حوزه های علمیه

در مورد تاریخچه حوزه های علمیه ، بصیر احمد دولت آبادی عقیده دارد: بعد از خرابی هزاره جات توسط عبدالرحمان، اولین مدرسه علمیه را، استاد حاج شیخ موسی یکاولنگی درحدود سال 1303ش مقارن با کشته شدن نادرخان- پدر ظاهرشاه- توسط عبدالخالق هزاره تاسیس کرده است. وی لیست مدارس علمیه شیعیان کشور را طبق آمار «شورای نظارت بر مدارس دینی افغانستان» این گونه اعلام می دارد: الف) ارزگان، 20 مدرسه.  ب) بامیان، 29 مدرسه. ج) غزنی، 31 مدرسه. د) غور، 17 مدرسه. هـ) میدان و پروان، 38 مدرسه. و) سمت شمال، 22 مدرسه. وی می افزاید که در این لیست گویا مدارس هرات و قندهار استثنا شده است و مدارس دیگر در سرپل و جا های دگر نیز نیامده است . اینک به معرفی بعضی مدارس موجود و فعال پرداخته می شود:

یک) مدرسه علمیه خاتم النبیین(ص)

این مدرسه به همت آیت الله محسنی قندهاری در کابل در سال 1382ش با هزینه بالغ بر سیزده میلیون دالر در مساحت بیش از نیم هکتار زمین و با طرح و معماری مدرن ساخته شده است. این مدرسه، با امکانات پیشرفته آموزشی و رفاهی مجهز و  بزرگترین مدرسه علمیه در افغانستان است. از دیگر ویژگی های این مدرسه تربیت طلاب علوم دینی شیعه و سنی از هر دو صنف پسر و دختر می باشد. موسسه تحصیلات عالی خاتم النبیین که پیش از این گفته شد در واقع بخشی از مجموعه ی این مدرسه است که با سیستم دانشــگاهی فعــالیت می کند.

دو) مدرسه علمیه خاتم الانبیاء(ص)

این مدرسه را حضرت آیت الله العظمی محقق کابلی (مدظله العالی) در کابل تاسیس کرده است که از لحاظ وسعت، طرح و نقشه شاید بعد از خاتم النبیین بزرگترین حوزه علمیه باشد.

سه) مدرسه علمیه جامعه الاسلام، زیر نظر آیت الله العظمی محقق کابلی (مدظله)

سایر مدارس فعال عبارتند از:  مدرسه علمیه رسالت، زیر نظر آیت الله صالحی. مدرسه علمیه مدینه العلم، زیر نظر آیت الله تقدسی؛ مدرسه علمیه محمدیه هرات؛ مدرسه علمیه صادقیه؛ این مدرسه بزرگترین و شاید قدیمی ترین مدرسه علمیه در هرات باشد. مدرسه علمیه جعفریه؛ مدرسه علمیه عرفان؛ مدرسه علمیه عترتیه؛ مدرسه علمیه بقیة الله؛ مدرسه علمیه سلطانیه در شمال، مدارس علمیه محمدیه، توحید و رسول اکرم(ص) در شهر غزنی و...

1-6. حضور فراگیر در عرصه علمی

حضور چشم گیر دانشجویان شیعی در عرصه های فرهنگی، علمی و دانشگاهی  امیدوار کننده است و با آمار تقریبی که در دست است حدود نصف جمعیت دانشگاهی کشور را فرزندان با استعداد و سخت کوش جامعه شیعی تشکیل می دهد، که می تواند به عنوان نقطه قوت خوبی به حساب آید و این مجموعه به علاوه دانشجویانی که در خارج از کشور مشغول به تحصیل اند، سرمایه بسیار ارزشمندی برای جامعه فردای شیعیان محسوب می گردد و امید می رود که جامعه شیعی با ظرفیت ایجاد شده بتواند از این توانایی ها در آینده استفاده مطلوب نماید.  به عقیدۀ ودیر صافی، استاد دانشگاه کابل"حضور هزاره ها و شیعه ها هر سال افزایش می یابد. تعداد دانش آموزان آنان به سرعت در دانشگاه های افغانستان افزایش می یابد... آنها یک اقلیت هستند ولی خیلی متحد هستند". طبق آمار وزارت تحصیلات عالی افغانستان ولایات دایکندی و بامیان بالاترین درجه موفقیت در آزمون کانکور در دانشگاه های کشور را دارند.

نیویارک تایمز در مورد جنبش تعلیم و تربیت در میان دختران شیعه و مکتب سوزی در مناطق پشتون نشین چنین می نویسد: " طالبـان پشتون، مکاتب مناطق پشتون نشین را می سوزانند تا فرزندان پشتون محروم از تعلیم و تربیت شوند، ولی در بامیان ثبت نام دختران در دو سال گذشته تقریباً 22 فیصد رشد نموده است. ثبت نام دانش آموزان در دایکندی تقریباً 40 فیصد یعنی 156000 در دوسال گذشته افزایش داشت و دختران 43 فیصد دانش آموزان را تشکیل می داد. تعداد زیاد دختران هزاره از ولایات بامیان و دایکندی در امتحانات کنکور به دانشگاه های معتبر کشور در سال 2008 موفق شدند که بیشتر از 10 ولایت پشتون نشین می شوند."

عزیز رویش، مدیر لیسه معرفت که سابقه چند دهه فعالیت آموزشی در پاکستان و افغانستان دارد، در این زمینه می گوید: «در سال 81 در تمام دانشگاه های افغانستان، بیش از 351 نفر دانشجوی شیعی وجود نداشت اما در 87 بیش از 14700 دانشجو در دانشگاه ثبت شده است که در حال خواندن بوده یا فارغ التحصیل شده و یا به مقاطع بالاتر رفته بودند و نیز در سال 81 در تمام دانشگاه های افغانستان بیش  از سه نفر استاد، از مردم ما نبود اما دو سال پیش بالاتر از 171 نفر استاد در دانشگاه های مختلف کشور تدریس داشتند. ایشان علاوه می کند: در سال (1388) دانشگاه آسیایی بنگلادیش، که یک دانشگاه معتبر با سویه تحصیلی امریکا و انگلیس در چنتاگونگ است و استادانش هم اکثرا از امریکا و انگلیس هستند، 25 بورسیه به افغانستان آورد که پس از امتحان از سراسر افغانستان، تنها 9 نفر را شایسته تشخیص دادند، که از آن جمع 6 نفر شان از نسل محرومان بود و امسال نیز همین دانشگاه با 25 بورسیه از سراسر افغانستان امتحان گرفت و در نتیجه 16 نفر را شایسته تشخیص دادند که بروند به دانشگاه آسیایی، از این 16 نفر 15 نفر شان از نسل محروم شیعه است» . و بالاخره، همه در خبرها شنیدند که اولین هلی کوپتر ملی به دست توانمند یکی از فرزندان هوشمند هزاره ساخته شده است.

1-7. بیداری و هوشیاری عامه مردم

حساسیت و بیداری مردم نسبت به مسائل گوناگون که در جامعه به وقوع می پیوندد، از نقطه های قوتی جامعه شیعی به شمار می آید. که در مواقع حساس و سرنوشت ساز با حضور خوب شان در صحنه های مختلف توانسته اند خواسته های مقبول و مشروع شان را با روش های معقول به سازمان های مربوطه منتقل کنند و اتحاد و بیداری خود شان را نشان دهند. به عنوان نمونه تظاهراتی که یکی دوسـال قبل در اعتراض به تجاوز  کوچی ها به منطقه بهسود در کابل برگزار گردید، در این تظاهرات حداقل صد هزار نفر و به باور بسیاری از کارشناسان صد و پنجاه تا دو صد هزار نفر برآورد شده است که بی نظیرترین تظاهرات در تاریخ افغانستان را شکل داده بود؛ تظاهراتی که به موجب آن حامد کرزی دستور فوری اخراج کوچی ها (طالبان مسلح) را از مناطق اشغال شده صادر کرد . این ها اوج حساسیت و شعور بالای جامعه شیعی را نشان می دهد.

مهم تر از همه، کاهش تنش و اختلافات میان رهبران سیاسی جامعه شیعی است که در این دهه به طور قابل ملاحظه ای فروکش نموده و در موارد متعددی آنان در کنار هم، دست به دست هم داده، برای حل مسائل اساسی شیعیان هم فکری نموده اند. از جامعه شیعی، بعد از این همه گرفتاری و مشکلاتی که داشته اند، نباید انتظار معجزه داشت، بلکه این روندی که ایجاد شده است، روند بسیاری خوبی قلمداد می شود.

1-8. سخت کوشی و انگیزه قوی برای کار و تلاش

یکی از شاخصه های ارزشمند جامعه شیعی افغانستان، دارا بودن روحیه سخت کوشی مردم است که بدون استثنا در همه صحنه های اجتماعی توانسته اند با انگیزه بسیار قوی حضور پیدا کنند از حضور جدی در کسب علم و کمالات گرفته تا عرصه های بازسازی و آبادانی شهرها، راه ها، کشاورزی و دامداری و غیره، که به طور یقینی نوید بخش آینده روشنی است که مردم ما را گام به گام به قله های بلند، سرافرازی و عزت نزدیک می نماید. داشتن نیروهای با همت و با انگیزه کاری می تواند نقطه مثبتی باشد برای یک جهش همه جانبه برای پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی جامعه شیعی و این ادعا را حضور مهاجرین عزیز افغانستانی در ایران و پاکستان و کشورهای دیگر نیز به اثبات رسانیده اند با این که در این دهه از بودجه های بازسازی به کشور افغانستان برای مناطق شیعه نشین داده نشده است اما خود مردم با پول شخصی شان توانسته اند به اندازه ی دیگران در بازسازی مجدد سهم داشته باشد.

دکتر هارون امیرزاده: «با تسلط طالبان بر کابل هزاره ها به تعصب و تبعیض بی-سابقه ی مواجه شده و مجبور به ترک کابل شدند و عده ای کمی باقی ماندند. با سقوط رژیم طالبان هزاران هزاره نه تنها از ایران و پاکستان، بلکه از مناطق دیگر هزاره جات به منظور کار و زندگی به کابل سرازیر شدند. امروز غرب کابل معروف به منطقه هزاره ها و شیعه های افغانستان شده و زندگی اجتماعی در حال تغییر و شکوفایی است. هر چند دولت کرزی کمترین کمک برای بازسازی این مناطق می کند ولی هزاره ها خود با کار و زحمت شان همه چیز را دگرکون ساخته اند» .

1-9. حضور چشم گیر در عرصه های رسانه ای و مطبوعاتی کشور

شیعیان بعد از انقلاب، سد محرومیت را شکستند و سرنوشت شان را عملا به دست گرفتند، هم اینک به باور کارشناسان حدود 50% مطبوعات افغانستان به دست آنان تولید، تغذیه و اداره می شود و این نکته را نیز باید افزود که بهترین و با کیفیت ترین نشریات کشور نیز متعلق بدین گروه قومی و مذهبی است. بسیاری از نشریات که در قالب فصلنامه و هفته نامه و ماهنامه نشر می شوند. پس از سقوط طالبان شیعیان و هزاره ها توانستند تعدادی روزنامه نیز راه اندازی کنند. به عنوان نمونه: روزنامه هایی که هم اکنون فعال هستند عبارتند از: روزنامه افغانستان ، روزنامه آوتلوگ افغانستان ( انگلیسی)، روزنامه راه نجات ، روز نامه سروش. هفته نامه های فعال عبارتند از: مشارکت ملی، صحیفه، اقتدارملی، انصاف، بهار، وحدت ملی. ماهنامه ها و فصلنامه های فعال عبارتند از: دموکراسی، نگاه معاصر، جامعه فردا، خط سوم، عدالت و...

خبرگزاری های رسمی شیعیان عبارتند از: خبرگزاری صدای افغان ، افغان پی پر، و افغان ایرکا ؛ شیعیان با تأسیس این خبرگزاری ها می توانند فریاد مظلومیت و حق طلبی خود را به گوش مردم جهان برسانند با دیگران تعامل و گفتگو داشته و خواسته های شان را شفاف و بدون واهمه بیان نمایند. کاری که در گذشته به امری ناممکن تبدیل شده بود آنگونه که حدیث غربت چهل دختران در ارزگان در سینه ها مدفون شد.

6-2. شیعیان و نقاط ضعف

6-2-1. تعدد رهبری سیاسی و عدم تعامل آنان

تعدد رهبری چیزی است که جامعه شیعه و هزاره پس از شهادت رهبر شهید مزاری(ره) با آن رو به رو شد و تاکنون مردم کسی را جانشین و میراث دار حقیقی مزاری نیافته اند. او دلسوزترین، صادق ترین چهره و رهبر سیاسی بود که در مدت کوتاه رهبری خود توانست جامعه شیعی را سامان دهد روحیه خود باوری و هویت را به مردم باز گرداند خواسته های اساسی مردم را به آنان القا کند. ایشان برای اولین بار شیعیان را به صورت رسمی در مجامع بین المللی و منطقه ای مطرح کرد و از مرجعیت دینی دفاع کرد و به مردم آموخت که چگونه از موجودیت و شرافت انسانی و حقوق مشروع خود دفاع کنند، او خود گفته بود که خودش در دولت پستی را نخواهد گرفت. در یک سخن مزاری گمشده تاریخی مردم بود که او را در غرب کابل یافته بودند. او رهبری بود که در شناخت زمانه و شایستگی مردمش هرگز به خطا نرفته بود و حوادث و تحولات بعدی خود اثبات کرد که چگونه ایشان در شناخت شرائط و استفاده از فرصت ها دقیق بود. بعد از ایشان جامعه شیعی با تعدد رهبری مواجه شده است و به علاوه ضعف دیگری که در رهبران متعدد کنونی وجود دارد فکر روز مرّگی است که هیچ طرحی برای فردای جامعه شیعی ندارند و به فکر کارهای اساسی برای آنان نیستند. رهبران فعلی جامعه شیعه هرچند با گذشته قابل مقایسه نیستند و اختلافات شان به مراتب کمتر از همیشه اند، اما همکاری و تعامل مداوم و بایسته ی با هم دیگر ندارند و شاید برخی از آنها در طول عمر خود شان توفیق حضور بر سفره ی دیگری را نداشته اند، چه رسد به هم فکری و هم اندیشی با دیگری. آیا چنین رهبر یا رهبرانی می توانند برای جامعه شیعی اثرگذار باشند؟

7-2-2. اختلافات جناحی و سلیقه ی

با این که در وضعیت فعلی اختلافات جناحی میان شیعیان کم رنگ تر شده اما این اندیشه هنوز هم توانسته است بسیاری از مردم را از همدیگر جدا نماید بدینسان، تا به حال هم برای بسیاری از مردم شیعه اصل جناح است تا راه و مرام. همین جناح اندیشی، برخی از عناصر تاثیر گذار جامعه شیعی را، ناخواسته با دشمنانی که در پی حذف مردم ماست هم کاسه و هم پیاله کرده و خواهد کرد. آن طور که رهبر شهید فرمود: در طول تاریخ می بینیم شیعیان در جبهه ی رویارو و در مقاومت دفاعی و نظامی از دشمن شکست نخورده اند بلکه همیشه از طریق مزدوران و خائنین داخلی با شکست مواجه شده اند. مقاومت برحق مردم علیه عبدالرحمن با خیانت و معامله خائنین داخلی شکست خورد . در جبهه مقاومت غرب کابل نیز وقتی دشمن نتوانست از طریق نظامی جبهه عدالت خواهی را شکست دهد، ناچار دست به دامن خائنین شده و از طریق ایجاد تفرقه و به کارگیری خیانتکاران توانستند صدمات خود شان را وارد کنند. لذا رهبر شهید همیشه تاکید می کرد که: «پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ متوجه باشند که کسی خیانت نکند و اگر خیانت شود ممکن است تاریخ یکبار دیگر تکرار شود» .

از طرف دیگر داغ شدن مسایلی چون سید و هزاره، بیات و قزلباش و یا تکیه بر عناوینی چون هزاره اصلی و بدلی، از بهترین اهرم دشمنان است که می تواند بر تشدید آتش نفاق و جدایی تاثیر گذار باشد و توجه رهبران و اندیشمندان جامعه شیعی را از تمرکز بر مسایل مهم و اساسی، به سمت مسایل فرعی و غیر ضروری منحرف سازند. کمرنگ شدن مقاومت و گسترش عافیت طلبی نیز افزون بر همه عوامل می تواند در شرائط حساس، جامعه شیعی را از رسیدن به اهداف باز دارد.

7-2-3. عدم پشتبانی خارجی

شیعیان و هزاره ها بر خلاف دیگر اقوام از هیچ کشور خارجی مورد حمایت جدی و با دوام قرار نگرفته اند. هزاره ها با اینکه انگشت اتهام وابستگی به ایران به سوی آنان نشانه رفته است به هیچ وجه از سوی آنان حمایت سیاسی  نشده و نمی شود در حالی که پشتون ها از سوی پاکستان و عربستان؛ تاجیک ها از سوی تاجیکستان، ایران و روسیه و ازبک ها از سوی ازبکستان و ترکیه و سایر کشور های ترک زبان حمایت می شوند. در این میان هزاره ها متکی به خود بوده و حامیانی نداشته اند که در شرائط بحران دست آنان را بگیرند و با کمک های همه جانبه ی آنان خود را توانمند سازند.

7-2-5. مهاجرت بی رویه مردم

یکی از خطرات نگران کننده، مهاجرت بی رویه مردم و به خصوص نخبگان و تحصیل کرده های جامعه شیعی است که پس از سرخوردگی سیاسی و یأس و نا امیدی ناشی از ناکارآمدی رهبران سیاسی و عدم مشارکت عادلانه در بدنه دولت، مهاجرت به سمت اروپا و امریکا و ... را در پیش گرفته و هیچ انگیزه ای برگشتی هم در سر نمی پرورانند. این نوع مهاجرت به معنای حذف فیزیکی مردم و خالی کردن صحنه به معنای واقعی است. هزاره های که در زمان عبدالرحمن مهاجر شده اند امروزه هویت دیگری دارند و با درد و رنج مردم ما بیگانه اند.

اگر بخواهیم قوت ها و ضعف های جامعه شیعی را درجه بندی کنیم می توان آن را اینگونه با ماتریس (SWOT)  مورد ارزیابی قرار دهیم. 

ماتریس ارزیابی قوت ها و ضعف های شیعیان

شیعیان افغانستان و فرصت ها

افغانستان سرزمینی است متشکل از مذاهب و قومیت های گوناگون که در طول سالیان متمادی اکثریت های قومی و مذهبی، نسبت به دیگر هم کیشان و هم وطنان خود، از هیچ نوع تبعیض، ناروایی و ستم کم نگذاشته اند. هزاره های افغانستان هم که بدنه ای اصلی شیعیان افغانستان را تشکیل می دهند با جرم مضاعف قومی و مذهبی از سوی دستگاه حاکمه مورد بی مهری های فراوان قرار گرفته بود. ایجاد اختلاف میان اقوام و اقلیت ها و دور نگه داشتن آنان از مناصب حکومتی یک سیاست معمولی و مرسوم دستگاه حاکمه بشمار می آمد. جادادن آنان در مناطق کوهستانی و مرکزی افغانستان و محرومیت از حق داشتن مسکن آزاد در سرزمین خود، سیاست ظالمانه ی بود تا کنترل کامل بر آنان داشته و حتی صدای آنان نیز به گوش کشور های همسایه و جهان نرسد. با روی کار آمدن دولت قانونی و برگذاری انتخابات آزاد در کشور با همکاری مجامع جهانی برای شیعیان فرصت-های فراهم گردید که در نوع خود بی سابقه بوده و امید می رود که نخبگان و رهبران سیاسی جامعه شیعی بتوانند از این فرصت ها به نحو شایسته برای رسیدن به اهداف خودشان استفاده نمایند. برخی از این فرصت ها عبارتند از:

1. فضای باز سیاسی در کشور

بعد از برگذاری انتخابات سراسری و پا گرفتن دولت قانونی، فضای سیاسی نسبتا بازی در کشور وجود دارد که سران و نخبگان جامعه شیعی می توانند از این فرصت استفاده نموده و بهتر و خوبتر خودشان را در تصمیم گیری ها شریک سازند و با این کار زمینه های بهره مندی از مزایا و امکانات دولتی را برای این بخش محروم از جامعه فراهم سازند. فضای موجود موهبتی است که شیعیان می توانند در این فضا با استفاده از همه ی ظرفیت-ها، برای نشان دادن لیاقت و کاردانی خودشان در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور سهم ارزشمندی را به دست آورند.

شیعیان و هزاره ها پس از روی کار آمدن نظام سیاسی کنونی در کشور، از روند جدید استقبال کردند و برای اولین بار این جرئت را یافتند که خود را به عنوان ریاست جمهوری آینده کشور کاندید کنند. با شمارش آرا و کسب 12% آرای عمومی توسط استاد محمد محقق و قرار گرفتن ایشان در جایگاه سوم باعث گردید که جهان به راحتی به حضور جمعیتی 20% مردم شیعه اذعان پیدا کنند و این درحالی بود که بسیاری از شیعیان به نامزدهای دیگر رأی داده بودند.

تحلیل گر تاجیک عقیده دارد: « برخلاف انتخابات ریاست جمهوری هزاره ها و شیعیان در انتخابات پارلمانی 1389 پختگی سیاسی، اتحاد اجتماعی، اتکاء به نفس و سازماندهی عالی را به نمایش گذاشتند. پیروزی دراماتیک هزاره ها در غزنی یک ولایت کثیر الاقوام همه را شگفت زده ساخته است. هزاره ها نه تنها در غزنی به دست آورد های چشمگیری نایل شدند، بلکه در برخی ولایات دیگر و از جمله در شهر کابل کرسی های قابل ملاحظه ای را از آن خود کردند. در شهر کابل بالاترین رأی را برخی کاندیدان برجسته هزاره مثل محقق و هم چنان رأی سوم را رمضان بشردوست به دست آوردند. در مجموع می توان گفت هزاره ها در انتخابات پارلمانی بسیار خوب درخشیدند» .

2. شناخت جایگاه و موقعیت شیعیان از سوی مجامع جهانی

در نظام گذشته ، نسبت به حضور جامعه شیعی و هزاره افغانستان یک نوع سیاست نفی در پیش گرفته شده بود و همه ی سیاست مداران، حتی در دوره مجاهدین بعد از آن همه مقاومت و فداکاری و سهم ارزشمند شیعیان در جهاد، هنگام تقسیم پست ها و مناصب می گفتند شعیان دو در صد مردم افغانستان را تشکیل می دهند و از لحاظ قانونی هیچ سهمی در مناصب دولتی ندارند. اما بحمدالله فعلا حضور 20 در صدی آنان برای همه مردم جهان محرز گردیده است، هرچند این آمار واقعی شیعیان نیست و یکی از دلائل اصلی که دولت فعلی از آمارگیری و سرشماری نفوس کشور تعلل می ورزد، ترس از روشن شدن حقیقتی است که سالها توسط اسلاف شان، با حیله و تزویر از مردم مخفی نگهداشته شده است. اصل تثبیت جایگاه شیعیان فرصتی مغتنمی است برای حضور و تاثیر گذاری آنان در تعیین سرنوشت عمومی کشور.

3. آزادی رسانه ها و بهره مندی از آن

یکی از فرصت های بسیار خوب جامعه فعلی شیعی آزادی رسانه هاست که در هیچ برهه ای از تاریخ افغانستان وجود نداشته است. اما امروزه حضور چندین تلویزیون مستقل و رادیو و نیز سهم بسیار خوب شیعیان در دنیای مطبوعات و نشریه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و خبری افغانستان می تواند فرصت نشر اندیشه ها، افکار و انعکاس هرچه بهتر خواسته ها و نظریات جامعه شیـعی را در بر داشتـه باشد. رسـانه هایی که به تلاش خود مردم شیعه و هزاره راه اندازی شده و به همت خود آنان اداره می گردد عبارتند از:

شبکه های تلویزیونی

تلویزیون نگاه

تلویزیون تمدن

تلویزیون راه فردا

تلویزیون کوثر

تلویزیون بامیان

امروره تلویزیون های شیعی به خوبی میان مردم جا باز نموده و مخاطبانی زیادی را در داخل و خارج کشور دارند.

شبکه های رادیویی

رادیو راه فردا: این رادیو وابسته به تلویزیون راه فرداست

رادیو نگاه: این رادیو نیز از زیر مجموعه های تلویزیون نگاه است.

رادیو بامیان:

رادیو بامیان توسط موسسه انترنیوز، راه اندازی شده است. این رادیو به دلیل کوهستانی بودن مناطق فقط تا شعاع ده کیلومتری قابل دریافت است.

رادیو دایکندی:

این رادیو نیز توسط موسسه انترنیوز با صاحب امتیازی مشترک محمدحسین علیزاده و داکتر محمد رجا و مدیرمسئولی دومی در شهر نیلی مرکز ولایت دایکندی در تاریخ 13/6/1383ش با 6 نفر کارمند راه اندازی شده است. این رادیو آزاد و مستقل و غیر دولتی است و دوازده ساعت، در موضوعات آموزشی، حقوق بشر، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، صحت(بهداشت)، زنان، سرگرمی و تفریحی روی موج اف ام برنامه پخش می-کند و محبوب ترین رادیو در دایکندی است.

رادیو جاغوری:

این رادیو در سنگ ماشه مرکز جاغوری قرار دارد. این رادیو ده ساعت در روز برنامه در زمینه های مختلف دارد و دارای 8  نفر کارمند می باشد. در غنامندی این رادیو مردم نیز همکاری شایسته ای دارند. این رادیو حدود 80 % نواحی جاغوری را پوشــش می دهد.

رادیو ارتباط:

این رادیو در مالستان یکی از ولسوالی های غزنی مشغول به فعالیت است و از 9 صبح تا 9 شب برنامه های متنوعی پخش می کند ولی به دلیل نبود امکانات و کوهستانی بودن منطقه سطح اندکی از ولسوالی را پوشش می دهد.

رادیو صدای عدالت:

این رادیو در منطقه غور فعالیت می کند. و با 9 نفر کارمند زن و 10 کارمند مرد در شبانه روز 7 ساعت برنامه پخش می کند.

روزنامه های مربوط به شیعیان

روزنامه افغانستان؛ صاحب امتیاز آن را دکترحسین یاسا و مدیر مسئولی آن را محمود حکیمی به عهده دارد و اولین روزنامه شیعیان در کشور است که به زبان دری و پشتو با تیراژ 4800 نسخه در روز نشر می شود.

روزنامه آوتلوک افغانستان که به زبان انگلیسی نشر و در سفارت های کشورهای خارجی و آژانس های سازمان ملل و شرکت های تجاری و نیروهای خارجی کابل توزیع می گردد.

روزنامه راه نجات: این روزنامه، به زبان های دری، پشتو و انگلیسی مطالب نشر می-کند.

روزنامه هشت صبح: این روز نامه از روزنامه های مطرح در افغانستان است که با تیراژ بالا چاپ و همزمان در بسیاری از ولایات افغانستان توزیع می گردد.

8-4. قانون اساسی و آزادی مذهب جعفری

قانون اساسی فعلی افغانستان بهترین قانون اساسی است که اگر نخبگان کشور بتوانند از فرصت های که قانون برای اتباع خود داده است درست استفاده کنند و دست سوء استفاده کنندگان را از تفسیر قانون به نفع گروه خاص ببندند، می توانند برای همه اقوام و مذاهب بسیار سودمند باشند و از آن جمله آزادی مذهب جعفری است که برای اولین بار است در این کشور این فرصت قانونی برای شیعیان داده شده است و این امتیاز بسیار بزرگی برای جامعه شیعی است که بر اثر زحمات و مقاومت های بی نظیر مردم عاید آنان شده است. در قانون اساسی جدید جایگاه شیعیان به خوبی ترسیم گردیده است: که می توان این جایگاه را در چهار عنوان نشان داد: الف. نفی تبعیض و مقابله با خشونت. ب. حقوق فرهنگی. ج. حقوق مذهبی. د. مشارکت در قدرت .

9. شیعیان و تهدید ها

مسلما به همان میزانی که فرصت هایی برای جامعه شیعی جهت نشر افکار و عقاید و آزادی های مذهبی شان فراهم شده است به همان میزان خطرات و تهدیداتی نیز وجود دارد که روند رشد و پیشرفت را با مانع روبرو می سازد و این مسأله می طلبد که سران و نخبگان جامعه شیعی با حرکت منسجم و هدفمند برای تحقق آرمان های دینی- مذهبی خودشان و با آگاهی کامل از محیط پیرامون، تهدید ها را به حد اقل رسانیده و بلکه تهدیدها را تبدیل به فرصت های مناسب نمایند. تهدید هایی که می توانند مانع جدی رسیدن به اهداف جامعه شیعی تلقی گردد عبارتند از:

9-1. هجوم فرهنگ غربی

با روی کار آمدن دولت قانونی جدید در افغانستان، با همکاری جامعه جهانی به سرکردگی امریکا، آن هم با صرف مبالغی هنگفتی که آنان در این راه کرده اند، هدف های سیاسی خود شان را دنبال می کنند. یکی از اهداف آن ها که زمینه تاثیرگذاری بیشتر آنان را فراهم می سازد، تغییر فرهنگی جامعه افغانستان است که از طریق آزادی کامل رسانه ای می خواهند انجام دهند. سخت گیری های که طالبان انجام می دادند و هرنوع آزادی را از مردم سلب کرده بودند، فرصت مناسبی پذیرش آزادی های بی قید و بند از نوع غربی را فراهم نموده است. دسترسی به ماهواره ها در تمام نقاط کشور و دورترین روستا ها با هزینه بسیار کم وجود دارد. دسترسی به انترنت و خصوصا انترنت مجانی از طریق وایرلیس که در محیط دانشگاه ها فراهم شده و راه اندازی تلویزیون های کبلی و غیره، همه این امکانات ارزان، در راستای قالب کردن فرهنگ غربی به جای فرهنگ دینی در افغانستان است که می تواند در دراز مدت اثرات مخربی بر جوانان، زنان، مردان و نظام خانواده، ارزش ها و عقاید مردم به جا بگذارد.

9-2. تحجرگرایی و تفکر واپس گرای طالبانی

پیدایش پدیده طالبان و القاعده در افغانستان آغاز یک جنبش واپس گرا و تحجرگرایانه بود که از طریق سخت گیری بر مردم با عنوان دینی و مقابله با هر نوع تمدن گرایی، پیشرفت و برداشتن فیزیکی مخالفان اعتقادی، همراه بود. از آنجا که این جریان با پشتوانه عربستان و برخی کشور های دیگر به یک جریان اعتقادی تبدیل شده است که گاه گاهی اثرات آن را در حملات انتحاری و انفجارها مشاهده می کنیم. ضدیت عمیق آنان با فرهنگ اهل بیت(ع) و دشمنی آن ها با شیعیان تهدیدی است که جامعه شیعی با آن دست به گریبان است و مشکلات زیادی را برای آنان ایجاد کرده و خواهدکرد.  

9-3. آزادی رسانه ها و رقابت شدید میان خرده فرهنگ ها

طوری که بیان شد آزادی رسانه ها، هم فرصت خوبی را برای نشر آزاد و گفتگو-های علمی با سایر خرده فرهنگ ها فراهم می سازد و هم از این که جو رقابتی است و هر کسی با تمام توان به صحنه آمده اند، این خود تهدیدی است که اگر جامعه شیعی اندک غفلتی از خود نشان دهند ممکن است اثرات زیانباری با ایجاد شبهه و کار بر مغز و روان جوانان شیعی را مشاهده کنیم.

9-4. تقابل شیعیان با حنفی ها

در شرائط فعلی جای خوش بختی است که شیعیان ارتباط بسیار خوب و احترام آمیز با بزرگترین مذهب رسمی کشور یعنی حنفی ها دارد، مذهبی که پیروان زیادی در میان مردم دارد، این ارتباط تا آنجاست که حتی مراسم چون محرم و عزاداری های ایام عاشورا را با هم برگذار می کنند که شاید در هیچ جای دنیا چنین تعاملی مشاهده نشود. در افغانستان تمام مشکلات از ناحیه نظام و حکام مستبد و ظالم منشأ گرفته است و الا مردم افغانستان، مردم خوب و صمیمی اند، اگر فرصت به آنان داده شود بسیار سریع باهم انس و الفت پیدا می کنند. اما این تهدید همیشه وجود دارد که دست های پیدا و پنهان داخلی و خارجی نگذارند که این تعامل و ارتباط صمیمانه بر قرار باشد و بلکه با تمام قوا فعالیت می کنند که این دو مذهب را نسبت به هم دیگر بدبین سازند و با گل آلود ساختن فضا ماهی مراد خودشان را از آب بگیرند. چنانکه راه اندازی تلویزیون اهل بیت از امریکا توسط چند طلبه شیعی، این احتمال را قوت می دهد.
برای به دست آوردن  ضریب اهمیت هریک از فرصت ها و تهدید ها باید این شاخص ها را در ماتریس (SWOT) قرار داده، نتیجه گیری کنیم.

ماتریس ارزیابی فرصتها و تهدیدها

نتیجه گیری

در یک جمع بندی کلی می توان گفت که: با توجه به تاریخ غم انگیز شیعیان در طول تاریخ افغانستان و دستاوردهای مهم دوره ای جدید که برخی اندیشمندان از آن به «تولد دوباره ی شیعه ها» یاد کرده اند؛ جامعه شیعی در یک شرایط کاملا استثنایی قرار گرفته اند. هرچند بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی، شیعیان آن گونه که در قانون اساسی جدید حقوقی برای شان در نظر گرفته شده نرسیده اند و هنوز هم شاهد بی عدالتی های فراوان در کشور هستند، اما به صورت کلی زمینه های خوبی در کشور فراهم گردیده است که با استفاده مطلوب از آن بتوانیم گام به گام به سوی رفع بی عدالتی و تبعیض و احقاق حقوق خود نزدیک تر شویم. در ارزیابی قوت و ضعفها، فرصت ها و تهدیدها آن گونه که در ماتریس SWOT مشاهده گردید، در شرائط فعلی، شیعیان افغانستان هم از نقاط قوت خوبی برخوردارند و هم فرصت های طلایی در اختیار دارند، اگر بتوانند ضعف های خودشان را تا حدودی کاهش دهند و برای رفع آن تلاش کنند و در جهت رفع تهدیدها برنامه ریزی درست انجام دهند، در آینده ی نه چندان دور، شاهد تحول عظیم و شکوفایی عمیق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه شیعی در افغانستان خواهیم بود. در این میان، رهبران جامعه ی شیعی، بیش از دیگران مسئولیت خطیری نسبت به آیندگان و نسل های بعدی به عهده دارند و باید بیش از دیگران برای کاهش ضعف ها همت گمارند تا با توجه به فرصت های که در اختیار دارند بتوانند برای جامعه شیعی افغانستان آینده مطلوب و چشم انداز سرشار از موفقیت و کامیابی را ترسیم نمایند.

دین و مذهب

 سیدالشهدا (ع) حکومت یزید را مساوی با پایان اسلام دید و دست به قیام زد. معاویه با آنکه می‌دانست امام حسین (ع) اگر فرصتی بیابد، علیه او قیام می‌کند و بااینکه او حتی گاهی امام (ع) را تهدید...
روز غدیر، روز تکمیل دین اسلام، همان روز یاس و ناامیدی کفار به‌شمار می‌رود. طبق آیه قرآن، واقعه غدیر چنان مهم است که اگر پیامبر(ص) کوتاهی می‌کرد و خبر را به مردم نمی‌رساند، «فَمَا بَلَّغْتَ...
  تبیین و بررسی براهین عقلی مسأله معاد نویسنده: سلمان نوری   چکیده آنچه در این نوشته مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است براهین عقلی معاد است که اندیشمندان و متکلمان مسلمان بر اثبات آن...

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**